سمیه مسعودی نیا؛ محسن قاسم پور؛ حمیدرضا فهیمی تبار؛ حسن احمدی زاده
چکیده
ابوحامد محمد غزالی، عارف مسلمان، شخصیتی است که آراء او در حوزه اخلاق و انسانشناسی، شناخته شده است. بررسی چیستی، مصادیق و کارکردهای سعادت انسان، همواره مورد اهتمام غزالی بوده است. غزالی در بحث سعادت، دارای نظریه است و شناخت نظریه او درگرو توجه به چند مؤلفه است. نخست آنکه دانش حقیقی باید از حیث نظری و از جنبه عملی به نجات و سعادت حقیقی ...
بیشتر
ابوحامد محمد غزالی، عارف مسلمان، شخصیتی است که آراء او در حوزه اخلاق و انسانشناسی، شناخته شده است. بررسی چیستی، مصادیق و کارکردهای سعادت انسان، همواره مورد اهتمام غزالی بوده است. غزالی در بحث سعادت، دارای نظریه است و شناخت نظریه او درگرو توجه به چند مؤلفه است. نخست آنکه دانش حقیقی باید از حیث نظری و از جنبه عملی به نجات و سعادت حقیقی و اخروی او بیانجامد. رابطهی شناخت نفس و معرفت حق و شناخت دنیا و آخرت با سعادت حقیقی مؤلفه دیگر است. ارکان مسلمانی، که به نحوی به شریعت اسلام مربوط است و پای عمل به احکام شرعی به میان میآید، مؤلفه دیگری است که بستر ساز سعادت اخروی است، آراستگی به فضائل انسانی، مؤلفه واپسین در نظریه سعادت غزالی است. این همه را غزالی از آموزههای قرآنی، الهام گرفته است. جستار پیش رو، این اخذ و اقتباس قرآنی توسط غزالی را به روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی کرده است.
محسن قاسمپور راوندی؛ سمیه مسعودینیا
چکیده
شیخ طوسی در تفسیر تبیان بهمثابه متکلّمی بزرگ و تحت تأثیر اساتید برجستهای مانند شیخ مفید و سید مرتضی وارد مباحث عقلی- کلامی شده است. مباحث کلامی در تفسیر تبیان برجسته است و این موضوع بیانگر جایگاه کلامی و ویژه شیخ طوسی است. از سویی دیگر تأثیر مبانی فکری و گرایش شیخ طوسی در مواجهه با آیات قرآن بر مفسّران بعدی هم چون طبرسی، نکتهای ...
بیشتر
شیخ طوسی در تفسیر تبیان بهمثابه متکلّمی بزرگ و تحت تأثیر اساتید برجستهای مانند شیخ مفید و سید مرتضی وارد مباحث عقلی- کلامی شده است. مباحث کلامی در تفسیر تبیان برجسته است و این موضوع بیانگر جایگاه کلامی و ویژه شیخ طوسی است. از سویی دیگر تأثیر مبانی فکری و گرایش شیخ طوسی در مواجهه با آیات قرآن بر مفسّران بعدی هم چون طبرسی، نکتهای است غیرقابلانکار. بازتاب عقلگرایی در تفسیر تبیان بهویژه با توجه به پیوند فکری میان مکتب کلامی بغداد - که شیخ طوسی از آن بیبهره نبوده است – و مکتب عقلی اعتزال محسوس است. انعکاس چنین مباحثی در تفسیر مجمعالبیان هم - البته نه به گستردگی تبیان - مشهود است. تحولات فکری قرن پنجم و ششم و مواجهه شیخ طوسی و طبرسی را با آنها میتوان با توجه به جولان فکری – عقیدی گروههای مختلف کلامی در قالب احتجاجات، مناظرات، تبیین عقاید و نقدهای این دو مفسّر به آرای کلامی معتزله جستجو کرد. سه رویکرد تبیینی، تقریبگرایانه و نقّادانه با آرای تفسیری معتزله، محورهای اساسی این پژوهش است که با رویکرد توصیفی – تحلیلی و گزارش و بیان دادههای تفسیری و همراه با شواهد و قرائنی سامان یافته است. هردو مفسّر از رهگذر این رویاروییها به دفاع از مبانی کلامی شیعه پرداختهاند.