محمد علی مهدوی راد؛ روح الله شهیدی؛ حامد خانی (فرهنگ مهروش)؛ مهدی فرامرزی پلنگر
چکیده
در منابع رجالی متقدم شیعه راویانی زیسته در چهار سدۀ نخست هجری متهم به غلو شدهاند. مضمون شماری از روایات اینان تفسیر قرآن کریم به نقل از ائمۀ شیعه (ع) است. میتوان روایات تفسیری ایشان را ضمن آثار حدیثی مختلف بازیافت. عالمان شیعه انتساب غلو به همۀ این شخصیتها را برنتابیدهاند. بااینحال، باید احتمال داد که گاه اتهام این راویان به غلو ...
بیشتر
در منابع رجالی متقدم شیعه راویانی زیسته در چهار سدۀ نخست هجری متهم به غلو شدهاند. مضمون شماری از روایات اینان تفسیر قرآن کریم به نقل از ائمۀ شیعه (ع) است. میتوان روایات تفسیری ایشان را ضمن آثار حدیثی مختلف بازیافت. عالمان شیعه انتساب غلو به همۀ این شخصیتها را برنتابیدهاند. بااینحال، باید احتمال داد که گاه اتهام این راویان به غلو نتیجۀ مضامینی باشد که نقل میکردهاند. چهبسا بخشی از مضامینی که سبب اتهام این راویان به غلو شده باشد همانها باشد که در روایات تفسیریشان بازتابیده است. برای آزمون این احتمال باید با مرور روایات تفسیری منقول از این متهمان به غلو دریابیم آیا اشتراک رویکردی در تفسیر قرآن دارند یا نه؛ و اگر چنین اشتراک رویکردی هست، آیا میتواند روش تفسیری ایشان را از نگرشهای عامۀ شیعیان متمایز کند یا نه. مطالعۀ کنونی همچون گام نخست از بررسی این مسئله کوششی برای پاسخگویی به پرسش اول است. بدین منظور، با پذیرش این مبنا که منقولات هر راوی نتیجۀ گزینشگری او، و نشاندهندۀ بینشهای او ست، با مرور روایات تفسیری متهمان به غلو خواهیم کوشید دریابیم کدام گونههای فهم متن را در تفسیر خود بازتاباندهاند و از آن میان نیز کدام گونهها نمود و بازتاب گستردهتری دارد. در این مطالعه بناست از این فرضیه دفاع شود که مبانی تفسیری متهمان به غلو تمایز معناداری با نگرشهای دیگر عالمان شیعۀ متقدم ندارد؛ اما احتمالاً بتوان رابطۀ معناداری میان گرایش به غلو با کاربرد برخی تکنیکهای تفسیری که ونزبرو از آنها سخن گفته بود یافت.
محمد علی مهدوی راد؛ روح الله شهیدی؛ عاطفه محمدزاده
چکیده
قرآن، کتاب هدایتی است که بهدلیل جاودانگی، محدودۀ خطابش منحصر به مردمان عصر نزول نیست. احادیث معصومان علیهالسلام با جایگاهی که در تفسیر قرآن دارند، اصطیاد پیامهای ماندگار این کتاب را هموار میسازند. این مهم در تفسیر فرازهایی همانند «وَ أتُوا البُیُوتَ مِن أَبوابِها» که مستقل از بستر تاریخی زمانۀ نزول، بر معنای دیگری هم ...
بیشتر
قرآن، کتاب هدایتی است که بهدلیل جاودانگی، محدودۀ خطابش منحصر به مردمان عصر نزول نیست. احادیث معصومان علیهالسلام با جایگاهی که در تفسیر قرآن دارند، اصطیاد پیامهای ماندگار این کتاب را هموار میسازند. این مهم در تفسیر فرازهایی همانند «وَ أتُوا البُیُوتَ مِن أَبوابِها» که مستقل از بستر تاریخی زمانۀ نزول، بر معنای دیگری هم دلالت دارند، بروز نموده و زمینۀ توجه بسیاری از مفسران نسبت به قاعدۀ «حجیت مفاد فرازهای مستقل قرآن» را تدارک دیده است. باور به مَثَل بودن این فراز و گرایش تفسیری برخی مفسران از دیگر عواملی است که زمینهساز نگاه استقلالی به این جمله است. نوشتار حاضر با تحلیل دیدگاههای گوناگون، ضمن اثبات معناداری فراز مذکور در خارج از سیاق آیۀ 189 بقره، نشان میدهد تفسیر روایات بر پایۀ استقلال مفاد آن، قاعدهای تفسیری و عملاً آموزشی برای مفسران است.
جلیل پروین؛ محمدعلی مهدوی راد؛ فریبا شجاعی
چکیده
یکی از قصههای مشترک در تورات و قرآن کریم، قصه طوفان نوح علیهالسلام است. بااینحال، در آن دو، گسترۀ این عذاب از حیث جهانی یا منطقهای بودن طوفان، دامنۀ هلاکشوندگان و نجاتیافتگان به شکل متفاوتی انعکاس یافته است. همچنین، مبانی الهیاتی، اخلاقی و عقلی این داستان در تورات متفاوت از قرآن است. تورات گسترۀ عذاب را بهصراحت شامل کل ...
بیشتر
یکی از قصههای مشترک در تورات و قرآن کریم، قصه طوفان نوح علیهالسلام است. بااینحال، در آن دو، گسترۀ این عذاب از حیث جهانی یا منطقهای بودن طوفان، دامنۀ هلاکشوندگان و نجاتیافتگان به شکل متفاوتی انعکاس یافته است. همچنین، مبانی الهیاتی، اخلاقی و عقلی این داستان در تورات متفاوت از قرآن است. تورات گسترۀ عذاب را بهصراحت شامل کل کرۀ زمین و شامل همۀ موجودات روی زمین معرفی میکند درحالیکه مفسران قرآن در این مورد اختلاف دیدگاه دارند. برخی مفسران از عالمگیر بودن طوفان و برخی دیگر از محلی بودن آن دفاع کردهاند. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی تدوین شده است، پس از نقل و نقد دیدگاه تورات و نیز تحلیل اهم آراء مفسران و بیان دلایل قرآنی، روایی و عقلی هر دیدگاه، به نقد نگرۀ جهانی بودن طوفان پرداخته شده است و نهایتاً از محلی بودن طوفان، دفاع شده است.