رقیه بیرامی؛ محمدحسن صانعیپور؛ محمود کریمی بنادکوهی؛ لیلا السادات مروجی
چکیده
ظهور جریان فمینیسم اسلامی در دهههای اخیر و برداشتهای آنان از آیات زنان در قرآن، توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. آمنه ودود برجستهترین چهره این جریان پس از ارائه روش «هرمنوتیک توحیدی» در بازخوانی آیات زنان در قرآن، روشی نوین براساس بهرهمندی از «پارادایم توحیدی» در کتاب جدیدش اتخاذ نمود. به تبعیت از وی، جریان فمینیسم ...
بیشتر
ظهور جریان فمینیسم اسلامی در دهههای اخیر و برداشتهای آنان از آیات زنان در قرآن، توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. آمنه ودود برجستهترین چهره این جریان پس از ارائه روش «هرمنوتیک توحیدی» در بازخوانی آیات زنان در قرآن، روشی نوین براساس بهرهمندی از «پارادایم توحیدی» در کتاب جدیدش اتخاذ نمود. به تبعیت از وی، جریان فمینیسم اسلامی نیز پس از ارائه روشهایی در فهم آیات و رسیدن به تنگنا، جهت حفظ و تداوم هویت خود در جهان اسلام، در سالهای اخیر این روش نوین را برگزید. در این مقاله، پس از معرفی دو جریان تأثیرگذار بر روشهای مورد اتخاذ آمنه ودود، یکی در جهان اسلام و دیگری در غرب، روشهای سابق وی با رویکرد موضوعی و تاریخی بهاجمال معرفی و بررسی میگردد و در ادامه، تحت عناوین پارادایم توحیدی در جهت نقض اتوریتاریانیسم تفسیری، اعلام پُلیتئیسم درصورت تساوی مرجعیت مردانه با مرجعیت الهی، پارادایم توحیدی در جهت بیان تمایز میان خداوند و قرآن، استراتژی جدید در جهت توجیه امکان «نه گفتن به متن» و... به چگونگی بهرهبرداری وی از یک اصل کلیدی قرآنی یعنی «پارادایم توحیدی» در روش اخیرش میپردازیم و درنهایت، موارد پیشگفته طی عناوینی مورد نقد و ارزیابی قرار میگیرد که ازجمله آنها میتوان به تضاد تقدس و الوهیت قرآن با تمایز آن از خداوند، نادیده گرفتن پیوند قرآن و عترت، بیاساس بودن اتهام اتوریتاریانیسم و پلیتئیسم به سنت تفسیری، عقیده به «درنگ وجدانی» رویکردی نادرست در فهم اجتهاد و... اشاره نمود.
محمد صادق جمشیدی راد؛ محمدعلی لسانی فشارکی؛ محمدحسن صانعی پور؛ سیدمحمدعلی علوی
چکیده
تقدّم یا تأخّر تفکّر و تحصیل معنا نسبت به زبان و گفتار و تأثیر هرکدام بر دیگری و کیفیت آن مهمترین وجوه مسأله در رابطۀ زبان و تفکّر است. «تعیینکنندگی زبان برای تفکّر»، «تعیینکنندگی تفکّر برای زبان»، «استقلال زبان و تفکّر از هم» و «استقلال زبان و تفکّر در آغاز تکوین و وابستگی آنها به هم در تکامل» چهار نظریه ...
بیشتر
تقدّم یا تأخّر تفکّر و تحصیل معنا نسبت به زبان و گفتار و تأثیر هرکدام بر دیگری و کیفیت آن مهمترین وجوه مسأله در رابطۀ زبان و تفکّر است. «تعیینکنندگی زبان برای تفکّر»، «تعیینکنندگی تفکّر برای زبان»، «استقلال زبان و تفکّر از هم» و «استقلال زبان و تفکّر در آغاز تکوین و وابستگی آنها به هم در تکامل» چهار نظریه مطرح در این بارهاند. در این میان، معرفت قرآنی حاصل از تحقیق موضوعی و معناشناختی آیات مرتبط، علاوه بر غنابخشی به دستاوردهای بشری، بهویژه در تبیین کیفیّت تأثیر زبان بر ذهن، میتواند پشتوانۀ نظری تدوین برنامههای اجتماعی تربیتی گفتمانمحور و مهمتر از همه در راستای اصلاح رویکرد به آموزش و ترویج قرآن کریم، در پاسخ به چرایی ماهیت زبانی آن، نقشآفرین باشد. آیاتی از قرآن کریم شناخت یا عدم شناخت به حقایقی را در تحقّق و چگونگی کنشهایی در «زبان بیانگر» تعیینکننده نشان میدهد؛ اما «زبان دریافتی»، با لحاظ همبستگی لفظ و معنا، «کارکردی توجیهی» بر ذهن انسان به دو نحو «ذکری» و «لهوی» دارد. ثمربخشی شناختهایی نو، بسترسازی برای آیات غیرکلامی، محوریّت برای ارزیابی و تغییر تصوّرات و تصدیقات و سببیّت برای تثبیت شناختها و باورهای انسان پیامد کارکرد توجیهی زبان در بیان قرآن کریم است.
علیرضا دلافکار؛ محمدحسن صانعی پور؛ مهدی ارجمندفر
دوره 3، شماره 1 ، مهر 1393، ، صفحه 91-104
چکیده
در کاربردشناسی علاوه بر ساختار زبانی،بافت پیرامونی و عناصر و اطلاعات غیر ملفوظ (غیر مکتوب)را نیز باید در نظر گرفت. بافت پیرامونی انذار در یک مخاطبه نیز دارای مؤلفههایی است که باعث تمایز این کار گفت از دیگر کارگفتها میشود. خداوند در آیات زیادی در قرآن به انسانها وعید به عذاب میدهد و از طرف دیگر به منظور پیشگیری از دچار شدن ...
بیشتر
در کاربردشناسی علاوه بر ساختار زبانی،بافت پیرامونی و عناصر و اطلاعات غیر ملفوظ (غیر مکتوب)را نیز باید در نظر گرفت. بافت پیرامونی انذار در یک مخاطبه نیز دارای مؤلفههایی است که باعث تمایز این کار گفت از دیگر کارگفتها میشود. خداوند در آیات زیادی در قرآن به انسانها وعید به عذاب میدهد و از طرف دیگر به منظور پیشگیری از دچار شدن به عذاب وعده داده شده، فعل انذار و هشدار را کاربری میکند. به دنبال انذار، گروهی از انسانها خائف گشته و با انجام اوامر و دوری از نواهی خداوند خود را از ابتلا به عذاب دور میکنند. بر مبنای تحلیل کاربردشناختی، انذار الهی بیان شده توسط شعیب (علیهالسّلام) دارای ساختار دقیق و منظمی است که با دقت و ظرافت خاصی از جانب منذِر کاربری میشود. براین اساس حضرت شعیب در ابلاغ و اعلان انذار با اشاره به امری مخوف و ترسناک همراه با دلسوزی و محبت قوم خود را به روشنی و وضوح، بیم می دهد و با تکیه بر عقلانیت و دانایی و بدور از هرگونه اجبار و تحمیل عقیده و با بهره گیری از مکانیزم بازدارندگی انذار و بدون ایجاد رعب و وحشت و رعایت مرز انزجار و نفرت مخاطبان خود را آگاهی می دهد.