سیدخداکرم فلاحی؛ محسن قاسم پور؛ حسین حیدری؛ سعید رحیمیان
چکیده
تلاش در پی فهم اسم اعظم خداوند یکی از دغدغه های انسانها بوده که همواره اندیشمندان به آن توجه داشتهاند. این پژوهش از روش کتابخانهای با رویکرد تحلیلی_ تاریخی کوشیده سیر اسم اعظم در تفاسیر عرفانی را مورد بررسی قرار دهد.سهل بن عبد اللّه تستری اولین مفسری است که از اسم اعظم سخن گفته است. بیشتر مفسران در باب اسم اعظم اظهار نظر نکرده و ...
بیشتر
تلاش در پی فهم اسم اعظم خداوند یکی از دغدغه های انسانها بوده که همواره اندیشمندان به آن توجه داشتهاند. این پژوهش از روش کتابخانهای با رویکرد تحلیلی_ تاریخی کوشیده سیر اسم اعظم در تفاسیر عرفانی را مورد بررسی قرار دهد.سهل بن عبد اللّه تستری اولین مفسری است که از اسم اعظم سخن گفته است. بیشتر مفسران در باب اسم اعظم اظهار نظر نکرده و به نقل روایات بسنده کردهاند. پس از ظهور ابن عربی در قرن هفتم و توجه ویژه وی به اسم اعظم، پرداختن به این موضوع در تفاسیر بعد از قرن هفتم چشمگیر است.اسم اعظم خداوند در قرآن وجود دارد. اسم «الله» اسم لفظی اسم اعظم خداوند است که برهمه اسماء برتری دارد و اسمی جامع تر و کاملتر از آن برای ذات خداوند وجود ندارد. برخی از مفسران فقط به اعظم بودن اسم «الله» بسنده نکرده و اسامی دیگری از جمله «الْحَیُّ الْقَیُّومُ»، «ربّ»، «ذوالجلال و الاکرام»، «حروف مقطعه قرآن»، «روح القدس»، «مالک الملک»، آیات ابتدای سوره «الحدید» و آیات آخر سوره «الحشر» را از مصادیق اسم اعظم معرفی کردهاند. هر کدام از اسماءالهی در خارج صورتی دارد که مظهر آن اسم میباشد، و آن اسم صاحبان آن مظاهر وجلوهها هستند، از این روی انسان کامل مظهر اسم اعظم خداوند است و منظور از انسان کامل پیامبر خاتم(ص) و ائمه اطهار(ع) و در عصر حاضر حضرت صاحب الزمان(عج) است.
حامد خانی (فرهنگ مهروش)
چکیده
دومین آیۀ قرآن کریم - الحمدُ للهِ رَبِّ العالَمین - از آیاتی است که مسلمانانِ عصر حاضر کمتر در معنایش تردید میکنند. معمولاً احساس میشود که از همان دوران پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوالهوسلم بر همین معنایی حمل میشده است که در اغلب تفاسیر و ترجمههای معاصران میتوان دید: «ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار جهانیان است». ...
بیشتر
دومین آیۀ قرآن کریم - الحمدُ للهِ رَبِّ العالَمین - از آیاتی است که مسلمانانِ عصر حاضر کمتر در معنایش تردید میکنند. معمولاً احساس میشود که از همان دوران پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوالهوسلم بر همین معنایی حمل میشده است که در اغلب تفاسیر و ترجمههای معاصران میتوان دید: «ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار جهانیان است». میخواهیم در این مطالعه با مرور روند شکلگیری چنین فهمی از آیه، سبب تفسیر اجزاء مختلفش را در قالب کنونی بازشناسیم و احتمال ترجمه و تفسیر آن به دیگر اَشکال را بیازماییم. سپس بکوشیم براساس آن تفاسیر، عبارات مشابه محتمل را در آثار دینی پیش از اسلام بیابیم. بناست نشان دهیم که این عبارت عیناً در عهد جدید ذکر شده است و چهبسا بتوان ردّی از آن در ادبیات مکتوب یا شفاهی قوم یهود نیز بازجست؛ همچنان که از گذشتههای دور، دانشورانی مسلمان به وجود چنین روابط بینامتنی میان سورۀ حمد و ادبیات کتاب مقدس اشاراتی گذرا کردهاند. به نظر میرسد که میتوان با تکیه بر این روابط بینامتنی در معنای آیه بازاندیشی کرد یا دستکم به تفسیر دقیقتری از آن راه جست.