سهیلا پیروزفر؛ حسن زرنوشه فراهانی؛ حمید ایماندار
چکیده
امینالخولی (1895- 1966م) با تأکید بر اولویت داشتن پژوهش ادبی در مطالعه قرآن، مکتب ادبی معاصری در تفسیر قرآن پایهریزی کرد که از سوی محققانی نظیر محمد احمد خلف الله، عایشه بنتالشاطی و نصر حامد ابوزید مورد استقبال قرار گرفت و امتداد یافت؛ اما بهرهگیری این جریان از بعضی آراء مفسران معتزلی مانند زمخشری و نیز تأکید بر اندیشه خلق قرآن سبب ...
بیشتر
امینالخولی (1895- 1966م) با تأکید بر اولویت داشتن پژوهش ادبی در مطالعه قرآن، مکتب ادبی معاصری در تفسیر قرآن پایهریزی کرد که از سوی محققانی نظیر محمد احمد خلف الله، عایشه بنتالشاطی و نصر حامد ابوزید مورد استقبال قرار گرفت و امتداد یافت؛ اما بهرهگیری این جریان از بعضی آراء مفسران معتزلی مانند زمخشری و نیز تأکید بر اندیشه خلق قرآن سبب شد که برخی، آنها را متأثر از اندیشههای معتزله بدانند. در این مقاله، پس از معرفی مکتب ادبی در تفسیر، به معرفی الگوهای اثرگذار بر این جریان پرداخته و معلوم میگردد که نظریات مطرح شده از سوی این جریان، ارتباط روشن و مشخصی با اندیشههای معتزله ندارد. تنها مطلب قابل ذکر، تأکید ابوزید بر نظریه خلق قرآن است که آن نیز کاملاً بهصورت گزینشی و در راستای اثبات تاریخمندی قرآن مورد استفاده قرار گرفته است؛ بنابراین حتی نتیجهای که ابوزید از این نظریه گرفته به لحاظ مبنایی با معتزله متفاوت است.
محمدباقر عامرینیا؛ عباسعلی فراهتی
دوره 3، شماره 2 ، فروردین 1394، ، صفحه 23-42
چکیده
غیروحیانی بودن الفاظ قرآن کریم نظریهای است که برخی روشنفکران معاصر و در رأس آنها، نصر حامد ابوزید، بدان پرداختهاند. نظریه حامد ابوزید در این باره با استناد به آیات 193 و 194 سوره شعراء، مساله تعدد قرائات، حدیث نزول قرآن بر هفت حرف، داستان عبدالله ابن ابیسرح و نظریه کلام نفسی ساخته و پرداخته شده است. در مطالعه پیش رو ضمن اشاره به ...
بیشتر
غیروحیانی بودن الفاظ قرآن کریم نظریهای است که برخی روشنفکران معاصر و در رأس آنها، نصر حامد ابوزید، بدان پرداختهاند. نظریه حامد ابوزید در این باره با استناد به آیات 193 و 194 سوره شعراء، مساله تعدد قرائات، حدیث نزول قرآن بر هفت حرف، داستان عبدالله ابن ابیسرح و نظریه کلام نفسی ساخته و پرداخته شده است. در مطالعه پیش رو ضمن اشاره به سابقه تاریخی این دیدگاه، کوشیدهایم با استنتاجات تفسیری و کلامی نشان دهیم که خوانش نصر حامد ابوزید از این مسائل وافی به مقصود نیست. خوانش ناقص و تفسیر یک سویه آیات، عدم توجه به تاریخ تعدد قرائات و مواجهه گزینشی با نقلهای تاریخی در اینباره، قرائت خاص از حدیث هفت حرف و استناد به داستان مجعول ابن ابی-سرح، برخی از مشکلات نظریه وی درباره وحی قرآنی است. خوانشی دیگرگون از این مسائل، نه تنها به اثبات نظریه غیرلفظی بودن وحی قرآنی، که به اثبات نطریه معارض آن میانجامد که در این مطالعه مورد توجه واقع است.