تفسیر
منصور حسینی؛ محمد حسن صانعی پور؛ لیلا السادات مروجی؛ رحمت الله عبدالله زاده
چکیده
علم مناسبت یا تناسب، از قضایا و چالشهای مهم در علوم قرآنی، به شمار میرود، چنانکه این دانش در کتابهای تفسیری و علوم قرآنی مورد اهتمام و توجه ویژه ی عالمان است. این پژوهش میکوشد تناسب آیه ی اکمال را، به روش توصیفی و تحلیلی دیدگاه مفسران اهل سنت، در گذشته و حال بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آنها را تحلیل و تطبیق میکند. اگرچه مفسران ...
بیشتر
علم مناسبت یا تناسب، از قضایا و چالشهای مهم در علوم قرآنی، به شمار میرود، چنانکه این دانش در کتابهای تفسیری و علوم قرآنی مورد اهتمام و توجه ویژه ی عالمان است. این پژوهش میکوشد تناسب آیه ی اکمال را، به روش توصیفی و تحلیلی دیدگاه مفسران اهل سنت، در گذشته و حال بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آنها را تحلیل و تطبیق میکند. اگرچه مفسران اهل سنت آرای متفاوتی را پیرامون ساختار این آیه ارائه دادهاند، اما نظر به سیاق آیه اکمال (بخش سوم آیه سوم سوره مائده) و پیوندش با صدر (بخش اول) و ذیل (بخش سوم) آیه، آن را گزارهای معترضه میدانند که در فاصلهی بین محرمات پیش از خود و رخصت پس از آن آمده است و توجیهات گوناگونی برای تبیین این اعتراض دارند. در نقد و بررسی این رأی علاوه بر بازخوانی مقوله اعتراض در علم بلاغت و با استناد به نظر مفسران درباره شأن نزول سوره مائده (در مدینه و پیش از حجه الوداع) و تفاوت زمانی و عدم پیوستگی نزولی آن با نزول آیه اکمال (در مکه و روز عرفه یا غدیر خم) قابل تأمل است. و پس از نزول آیه اکمال و بر اساس قاعده کلی توقیفی بودن چینش آیات شاهد پیوستگی قرائتی و استدلالت تفسیری دال بر پیوستگی آن آیه هستیم.
محمد ناصحی؛ لیلا السادات مروجی
چکیده
پیوندهای خویشاوندی و روابط خانوادگی، گستره وسیعی از آیات قرآن را به خود اختصاص داده و در زمینههای مختلفی فقهی، تاریخی و اجتماعی مطرح شده و محمول احکام بسیاری درخصوص محرمیت، ارث، احسان و انفاق، ازدواج و طلاق و غیره قرار گرفته است. پژوهش حاضر عهدهدار شناخت واژگان حوزه خویشاوندی در قرآن و تبیین دلالت آن واژگان بر انواع روابط و پیوندهای ...
بیشتر
پیوندهای خویشاوندی و روابط خانوادگی، گستره وسیعی از آیات قرآن را به خود اختصاص داده و در زمینههای مختلفی فقهی، تاریخی و اجتماعی مطرح شده و محمول احکام بسیاری درخصوص محرمیت، ارث، احسان و انفاق، ازدواج و طلاق و غیره قرار گرفته است. پژوهش حاضر عهدهدار شناخت واژگان حوزه خویشاوندی در قرآن و تبیین دلالت آن واژگان بر انواع روابط و پیوندهای خویشاوندی از خلال مطالعه آیات قرآن و با تکیه بر اقوال لغویون و نظرات مفسران قرآن کریم است. واژگان بهکار گرفته شده در قرآن کریم جهت توصیف روابط خویشاوندی از حیث کمیت، وسعت و دوری و نزدیکی عبارتاند از: «اهل، آل، عشیره، رهط، فصیله، قبیله، شعب و قوم» و نیز واژههای «قربی و ارحام.» در میان واژگان مذکور، واژه «اهل» کوچکترین واحد خویشاوندی و واژه «شعب» بزرگترین واحد خویشاوندی را نشان میدهد. بدین معنا که واژه «اهل» ظهور در معنای خانواده فرد داشته و به ترتیب واژههای «آل، عشیره، رهط و فصیله» گستره وسیعتری از خویشاوندان را در برمیگیرند. واژگان «قبیله و شعب» اشاره به حوزه وسیع خویشاوندی در طبقات انساب عربی داشته و بیانگر روابط نسبی دور، پیچیده و البته ادعایی ایشان است. دلالت واژه «قوم» بر معنای خویشاوندی دلالتی تضمنی است و در قرآن کریم در معنای خویشاوندی نیز استعمال شده است. همه واژگان مذکور توصیفگر روابط نسبی در ابعاد مختلف بوده و درخصوص «عشیره، رهط و فصیله» به «اقارب نزدیک پدری فرد» اطلاق میشوند.
رقیه بیرامی؛ محمدحسن صانعیپور؛ محمود کریمی بنادکوهی؛ لیلا السادات مروجی
چکیده
ظهور جریان فمینیسم اسلامی در دهههای اخیر و برداشتهای آنان از آیات زنان در قرآن، توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. آمنه ودود برجستهترین چهره این جریان پس از ارائه روش «هرمنوتیک توحیدی» در بازخوانی آیات زنان در قرآن، روشی نوین براساس بهرهمندی از «پارادایم توحیدی» در کتاب جدیدش اتخاذ نمود. به تبعیت از وی، جریان فمینیسم ...
بیشتر
ظهور جریان فمینیسم اسلامی در دهههای اخیر و برداشتهای آنان از آیات زنان در قرآن، توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. آمنه ودود برجستهترین چهره این جریان پس از ارائه روش «هرمنوتیک توحیدی» در بازخوانی آیات زنان در قرآن، روشی نوین براساس بهرهمندی از «پارادایم توحیدی» در کتاب جدیدش اتخاذ نمود. به تبعیت از وی، جریان فمینیسم اسلامی نیز پس از ارائه روشهایی در فهم آیات و رسیدن به تنگنا، جهت حفظ و تداوم هویت خود در جهان اسلام، در سالهای اخیر این روش نوین را برگزید. در این مقاله، پس از معرفی دو جریان تأثیرگذار بر روشهای مورد اتخاذ آمنه ودود، یکی در جهان اسلام و دیگری در غرب، روشهای سابق وی با رویکرد موضوعی و تاریخی بهاجمال معرفی و بررسی میگردد و در ادامه، تحت عناوین پارادایم توحیدی در جهت نقض اتوریتاریانیسم تفسیری، اعلام پُلیتئیسم درصورت تساوی مرجعیت مردانه با مرجعیت الهی، پارادایم توحیدی در جهت بیان تمایز میان خداوند و قرآن، استراتژی جدید در جهت توجیه امکان «نه گفتن به متن» و... به چگونگی بهرهبرداری وی از یک اصل کلیدی قرآنی یعنی «پارادایم توحیدی» در روش اخیرش میپردازیم و درنهایت، موارد پیشگفته طی عناوینی مورد نقد و ارزیابی قرار میگیرد که ازجمله آنها میتوان به تضاد تقدس و الوهیت قرآن با تمایز آن از خداوند، نادیده گرفتن پیوند قرآن و عترت، بیاساس بودن اتهام اتوریتاریانیسم و پلیتئیسم به سنت تفسیری، عقیده به «درنگ وجدانی» رویکردی نادرست در فهم اجتهاد و... اشاره نمود.