با همکاری مشترک دانشگاه پیام نور و انجمن علمی قرآن و عهدین ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه پیام نور

2 استادیار، گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

3 دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه آیت الله بروجردی، بروجرد، ایران

10.30473/quran.2025.72492.3401

چکیده

معناشناسی یکی از علومی است که به بررسی معانی واژه‌ها با تکیه بر معیارهای مختلف می‌پردازد و می‌تواند جهان را آن گونه که انسان‌ها متصور می‌شوند توضیح دهد. در این دانش که برای بررسی واژه‌ها از علوم مختلفی مانند زبان-شناسی، تاریخ، جامعه‌شناسی و ... کمک می‌گیرد، معنای هر واژه یا عبارت با ویژگی‌های چون چشم اندازی بودن معنا، پویا و انعطاف پذیری آن، دایرة المعارفی بودن، و اصل کاربردی آن به تبیین دقیقی از خود کمک می‌کند. قرآن کریم منبع عظیمی از زیبایی‌های لفظی و معنایی در میان همه متون است که از این میان افعال ناقصه بخش عمده‌ای از الفاظ این کتاب آسمانی را تشکیل می‌دهد؛ افعال ناقصه در معانی متفاوتی برحسب بافت و موقعیّت متن به کار رفته است و دلالت‌های گوناگونی را به مخاطب منتقل می‌کند. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای، دلالت‌های لفظی و معنایی «لیس» را در 5 جزء نخست قرآن کریم مورد بررسی و تحلیل قرار داده است تا دلالت‌های گوناگون این فعل را که اغلب زبان آموزان گمان می‌کنند فقط بر معنای نفی محض دلالت دارد، ذکر و تبیین کند. مهم-تریم دستاوردهای این پژوهش آن است که فعل لیس با توجّه به موارد متعدّدی که به عنوان شأن نزول آن در آیات مختلف گفته شده، دلالت‌های مختلفی از جمله نفی، نهی، هشدار، آرامش و اطمینان دادن، اباحه و تخییر دارد که این معنا در کنار توجّه به شأن نزول فعل مذکور، از رهگذر اهتمام به واژگان همجوار آن نیز قابل برداشت است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات