فروغ پارسا؛ عاطفه کرمی
چکیده
زیبایی بهمثابه امر خوشایند و سازگار با سرشت و طبع بشر همواره مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان بوده اگرچه پیدایی دانش زیباییشناسی مربوط به سده 18 میلادی است، قرآنپژوهان متقدم درخلال بحث درباره اعجاز بیانی قرآن کریم از منظر دانش بلاغت درباره زیبایی قرآن سخن گفتهاند که مهمترین ایشان جارالله زمخشری (د 538 ق) است که در تفسیر خود بیش ...
بیشتر
زیبایی بهمثابه امر خوشایند و سازگار با سرشت و طبع بشر همواره مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان بوده اگرچه پیدایی دانش زیباییشناسی مربوط به سده 18 میلادی است، قرآنپژوهان متقدم درخلال بحث درباره اعجاز بیانی قرآن کریم از منظر دانش بلاغت درباره زیبایی قرآن سخن گفتهاند که مهمترین ایشان جارالله زمخشری (د 538 ق) است که در تفسیر خود بیش از همه به بلاغت قرآن توجه کرده است. سید قطب اما بهمثابه مفسر قرآن کریم در دوران معاصر با تأثیر از مطالعات ادبی نوین با استفاده از نظریه تصویرپردازی هنری وجوه زیباییشناسی قرآن را مطرح نموده است، هدف از انجام این پژوهش، بررسی روشمند وجوه زیباییشناسی قرآن از دیدگاه دو مفسر قرآن در فاصله زمانی نسبتاً دور از یکدیگر بوده و سوره مریم با توجه به ویژگیهای ساختاری و مضمونی خاص بهعنوان میدان و نمونه پژوهش انتخاب گردیده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که زمخشری مؤلفههای بلاغی چون تقدیم و تأخیر، تقابل، فصل و وصل، گزینش واژگان متناسب با معنا از جهت دلالت، مفرد یا جمع بودن، تعریف و تنکیر را در سوره مریم بیان کرده است. در مقابل، سید قطب با توجه به نقش عناصر گفتوگو، حرکت، سایههای واژه و موسیقی در تصویرپردازی صحنههای سوره مریم، تأثیر خیالپردازی و مجسمسازی واژگان در روان مخاطب را نشان داده است. مقایسه دیدگاه این دو مفسر در تبیین وجوه زیباییشناختی سوره مریم نشان میدهد، علیرغم تمایز رویکرد ایشان، برخی شباهتها نیز در این میان قابل تشخیص است.