نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده
در قرآن کریم، یکی از آفرینشهای هنری در بیان مصادیق عبارات مبهم، استفاده از کنایه از موصوف است. این نوع کنایه به معنای بیان صفاتی غیرصریح درباره فرد یا شیء است که با قرینهای مشخص به یک موصوف خاص یا عمومی اشاره دارد. در این پژوهش، رویکرد کنایه از موصوف در تفسیرهای تبیان، کشاف و المیزان بررسی شده است. برخی نتایج، بیانگر این واقعیت است که در سه تفسیر یاد شده، کنایه از موصوف در واژگان و عبارتهای «الرَّفَثُ» سخن زشتى که تنها در بستر زناشویى به زبان مىآید، کنایه از عمل زناشویی، عبارت «أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ» لمس لذتبخش با یکدیگر، کنایه از حالت جنابت، واژه «الغائط» مکان پست، کنایه از مدفوع وقضاء حاجت، واژه «صَعیدا» سطح زمین، کنایه از خاک پاک، عبارت «ینَشَّؤُا فِی الْحِلْیةِ» نیازمند به زینت و آرایش که خود را زینت دهد و نقص خود را پنهان نماید، کنایه از زن نازپرورده و ترکیب «فَوْقَ الْأَعْناق»، ضربت زدن قسمت بالای گردن، کنایه از سر و کله، واژه وصفی «النازِعَات»، کِشندگان، کنایه از فرشتگانى که ارواح بشر را قبض نمایند، واژه «الرَّاجِفَة»، جنباننده زمین و کوهها، کنایه از قیامت، و ترکیب «ذاتِ الرَّجْع» باز گرداننده و ارجاع دهنده، کنایه از ستارگان در حال گردش و یا باران، وترکیب وصفی «ذاتِ الواحٍ و دُسُر» دارای تختههاى بزرگ با میخها ساخته شده، کنایه از کشتی بزرگ و محکم، علی رغم ذکر مصادیق متعدد و مشابه، اما در معنایی گستردهتر از ذکر ملزوم و اراده لازم و با عبارتهای کنایه، کُنِی، أرادَ، و مُراد به کار رفته است.
کلیدواژهها
موضوعات