محمد توکلی پور
چکیده
غزالی متأثر از تمایلات عارفانه خود، تنها زبان عارفان را کاشف از معانی حقیقی الفاظ و گزارههای وحیانی میداند. ما در این پژوهش بر آنیم تا مبانی این دیدگاه را تبیین نماییم: وی براساس مبنای وجودشناختی خود، عالم شهادت را بهمثابه مثال یا حتی سایه عالم غیب معرفی مینماید. در بررسی مبنای معرفتشناختی غزالی، ارزیابی وی از ابزارهای معرفتی ...
بیشتر
غزالی متأثر از تمایلات عارفانه خود، تنها زبان عارفان را کاشف از معانی حقیقی الفاظ و گزارههای وحیانی میداند. ما در این پژوهش بر آنیم تا مبانی این دیدگاه را تبیین نماییم: وی براساس مبنای وجودشناختی خود، عالم شهادت را بهمثابه مثال یا حتی سایه عالم غیب معرفی مینماید. در بررسی مبنای معرفتشناختی غزالی، ارزیابی وی از ابزارهای معرفتی انسان و قلمرو دلالت آنها حکایت از آن دارد که بهمدد شهود عرفانی میتوان در مرتبه روح قدسی نبوی به فهم حقیقی سخن خدا و حتی مشارکت در نبوت توفیق یافت. در مبنای انسانشناسانه غزالی، «قلب» آدمی محل اشراق تمامی علوم ملکی و ملکوتی و مُدرک وحی و الهام است و «خیال» نیز در انسان، قوه انتزاع حقایق ملکوتی از صور مثالی است. غزالی بررسی خود درباره ساختار قرآن و علوم مندرج در آن را بر مبنایی عرفانی استوار میسازد. بهعلاوه، وی بر مبنای تناظر مراتب جهان، انسان و قرآن بر این باور است که انسان واجد صورتی مختصر از جهان و مشتمل بر مراتب عوالم ملک و ملکوت است. از سوی دیگر، قلب آدمی قابلیت دارد تا با سلوک عارفانه خود، جمیع علوم را که مندرج در قرآن نیز میباشند شهود نماید و بدین طریق به فهم قرآن و نیز افعال الهی در جهان نائل آید.