تفسیر
آزاده عباسی
چکیده
امروزه بهرهگیری از دانشهای روزآمد، روشی مهم برای تحلیل متون دینی ـ مذهبی به شمار میآید. ساختار زبانی قرآن، به نحوی است که از بهترین مسیرها برای انتقال پیام بهره برده است. مطالعات «نشانهشناسی» با رویکردهای متفاوت ازجمله دانشهای روزآمد در دنیای معاصر است. ساختار الگوی تنشی، یکی از الگوهای نشانهشناسی مربوط به دوران پساگریماسی ...
بیشتر
امروزه بهرهگیری از دانشهای روزآمد، روشی مهم برای تحلیل متون دینی ـ مذهبی به شمار میآید. ساختار زبانی قرآن، به نحوی است که از بهترین مسیرها برای انتقال پیام بهره برده است. مطالعات «نشانهشناسی» با رویکردهای متفاوت ازجمله دانشهای روزآمد در دنیای معاصر است. ساختار الگوی تنشی، یکی از الگوهای نشانهشناسی مربوط به دوران پساگریماسی است. در این رویکرد، نشانهها همراه با مفاهیم و معانی پیوند برقرار کرده و به مقولاتی سیال و پویا تبدیل میشوند. پژوهش حاضر برآنست تا با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، چگونگی تشکیل فرآیند گفتمان در سوره واقعه را با بهرهگیری از الگوی تنشی بررسی کند. سوره واقعه به لحاظ سیاقبندی خاصی که دارد مورد توجه است. در این سوره گفتهپرداز در سیاقهای تکراری به لحاظ ساختاری گفتهیاب را به دنبال فضای گفتمانی خود میکشاند. بدین معنی که سیاقهای سوره الگویی تکرار شونده دارند. به نظر میرسد در همه آنها سخن با فشاره عاطفی بالا شروع شده و به سمت گسترش فضای جهان گفتهای و افقهای شناختی پیش رفته و از الگویی نزولی تبعیت میکند.
سید حسن سادات مصطفوی؛ حمیدرضا شعیری؛ هادی رهنما
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1392، ، صفحه 24-42
چکیده
الگوی تنشی (tensive) که متعلّق به گستره نشانهشناسی پساگریماسی محسوب میشود، به سوی «فرآیند تولید و دریافت معنا» جهت یافته است. الگوی تنشی، دو بُعد بنیادین ادراک را به مثابه ابعاد و ظرفیّتهای معناسازی در نظر میگیرد: بعد فشارهای (درونی، احساسی) و بعد گسترهای (بیرونی، شناختی)، به مثابه ظرفیتهای پیشامعنایی، به ترتیب معرِّف ...
بیشتر
الگوی تنشی (tensive) که متعلّق به گستره نشانهشناسی پساگریماسی محسوب میشود، به سوی «فرآیند تولید و دریافت معنا» جهت یافته است. الگوی تنشی، دو بُعد بنیادین ادراک را به مثابه ابعاد و ظرفیّتهای معناسازی در نظر میگیرد: بعد فشارهای (درونی، احساسی) و بعد گسترهای (بیرونی، شناختی)، به مثابه ظرفیتهای پیشامعنایی، به ترتیب معرِّف «سطح بیان» و «سطح محتوا» هستند. سطوح مشخصی از فشاره و گستره پیوند مییابند و در محل همپیوندی آنها نشانه-معنا شکل میگیرد. ابعاد فشارهای-گسترهای شاخصهایی کمّی و قابل سنجشاند و این ویژگی الگوی تنشی را به ابزاری دقیق در تحلیل فرآیند گفتمانی هر نشانه-معنا، از جمله نشانه-معناهای قرآنی، تبدیل میکند. در این مقاله، ضمن معرفی نشانهشناسی تنشی به حیطه مطالعات قرآنی ـ کوششی که نخستین گام در این مسیر است ـ از باب نمونه، فرآیندهای گفتمانی و صورتبندی نشانه-معنای کرامت در قرآن کریم، با تکیه بر الگوی تنشی مطالعه شده است. فرآیندهای گفتمانی کرامت انسانی در قرآن کریم، در دو سطح تنشی محقق شده است: در سطح نخست، شاکله کرامت پیشینی (در فرهنگ جاهلی) که ناظر به افراد دارا و متعلق به تباری خاص بوده، به چالش کشیده شده، «کرامت عام» انسانی با دو مؤلفهی انتساب تبار همه انسانها به آدم علیهالسلام به مثابه مخلوقِ برتری یافته بر فرشتگان، و برخورداری تمامی آدمیان از نعمتهای خداوند، صورتبندی شده است. در سطح دوم تنشی، «کرامت خاص» انسانی در پیوند با ایمان و عمل صالح انسان صورتبندی شده است. این کرامتِ عند الله است که تنها مؤمنان و پرهیزکاران به آن دست مییابند.