داود اسماعیلیی؛ محمد رضا حاجی اسماعیلی؛ اکرم مختاری
چکیده
از ویژگی هایی که قرآن برای انسان برشمرده دو ویژگی «ظَلُوم» و «جَهُول» در پایانه آیه امانت تأمل برانگیز است. نگاه خداوند به انسان در ابتدای همین آیه با تصریح به این دو ویژگی به ظاهر تناقض نمون است؛ زیرا این دو وصف پس از بیان عرض امانت و پذیرش آن از جانب انسان که بر عظمت و بزرگی وی دلالت دارد، واقع گردیده است. این تناقض نمایی ...
بیشتر
از ویژگی هایی که قرآن برای انسان برشمرده دو ویژگی «ظَلُوم» و «جَهُول» در پایانه آیه امانت تأمل برانگیز است. نگاه خداوند به انسان در ابتدای همین آیه با تصریح به این دو ویژگی به ظاهر تناقض نمون است؛ زیرا این دو وصف پس از بیان عرض امانت و پذیرش آن از جانب انسان که بر عظمت و بزرگی وی دلالت دارد، واقع گردیده است. این تناقض نمایی آشکار در ظاهر آیه باعث گردیده تا مفسران قرآن در مواجهه با آن دو نگرش گوناگون در دو طیف مدح و ذم ارائه نمایند. این پژوهش پس از بازخوانی آرای مفسران قرآن و تحلیل محتوای اندیشه های تفسیری ایشان با تاکید بر قرائن درون متنی و سیاق آیات، باورمند گردیده که این دو ویژگی از جمله صفات انسانی است که آدمی در این آیه از قرآن کریم بدان ستوده شده. نتیجه آنکه تناقض ظاهری موجود در آیه امانت در پرتو شناخت این قرائن و تاکید بر سیاق قابل رفع است.امانت، حمل، انسان، ظلوم، جهول
مهدی اکبرنژاد؛ فرح توحیدی
چکیده
کیفیت ارتباط اراده انسان با مشیت الهی از مسائل پیچیدهای است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. آیات بسیاری از قرآن کریم بر حاکمیت اراده خداوند بر عالم- حتی بر اعمال اختیاری انسان- تأکید نموده است. این آیات گروهی از مفسران را به این باور رسانیده که انسان در اعمال - و حتی در کفر و ایمان- خود نقشی نداشته و ارادۀ وی مقهور اراده خداوند ...
بیشتر
کیفیت ارتباط اراده انسان با مشیت الهی از مسائل پیچیدهای است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. آیات بسیاری از قرآن کریم بر حاکمیت اراده خداوند بر عالم- حتی بر اعمال اختیاری انسان- تأکید نموده است. این آیات گروهی از مفسران را به این باور رسانیده که انسان در اعمال - و حتی در کفر و ایمان- خود نقشی نداشته و ارادۀ وی مقهور اراده خداوند است. در مقابل گروهی دیگر از مفسران از اختیار انسان جانبداری نمودهاند. در این میان سؤالی مهم بیپاسخ رها گشته و آن، چرایی تأکید قرآن کریم بر حاکمیت مشیت الهی در سراسر جهان میباشد. پژوهش حاضر- در جست و جوی پاسخی برای این سؤال- میکوشد با سنجش آراء تفسیری درباره آیات ﴿وَ لا تَقُولَنَ لِشَیْءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَدا * إِلاَّ أَن یَشاءَ اللَهُ﴾ از منظری متفاوت به این آیات نگریسته، پاسخ را بیابد. در این راستا نگارنده پس از بحث مفهومشناسی، نخست تفسیری را که - با نادیده گرفتن اراده انسان- بر تسلط اراده خداوند در جهان پای فشرده، مورد واکاوی قرار میدهد؛ سپس به مداقه در تفاسیری میپردازد که آیات را در تضاد با اراده انسان ندیدهاند؛ و در پایان به نتیجهگیری پرداخته، تبیین مینماید که باور به مفهوم این آیات با تقویت ارادۀ انسان وی را به انجام اعمال نیک راغبتر میسازد.
سید حسن سادات مصطفوی؛ حمیدرضا شعیری؛ هادی رهنما
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1392، ، صفحه 24-42
چکیده
الگوی تنشی (tensive) که متعلّق به گستره نشانهشناسی پساگریماسی محسوب میشود، به سوی «فرآیند تولید و دریافت معنا» جهت یافته است. الگوی تنشی، دو بُعد بنیادین ادراک را به مثابه ابعاد و ظرفیّتهای معناسازی در نظر میگیرد: بعد فشارهای (درونی، احساسی) و بعد گسترهای (بیرونی، شناختی)، به مثابه ظرفیتهای پیشامعنایی، به ترتیب معرِّف ...
بیشتر
الگوی تنشی (tensive) که متعلّق به گستره نشانهشناسی پساگریماسی محسوب میشود، به سوی «فرآیند تولید و دریافت معنا» جهت یافته است. الگوی تنشی، دو بُعد بنیادین ادراک را به مثابه ابعاد و ظرفیّتهای معناسازی در نظر میگیرد: بعد فشارهای (درونی، احساسی) و بعد گسترهای (بیرونی، شناختی)، به مثابه ظرفیتهای پیشامعنایی، به ترتیب معرِّف «سطح بیان» و «سطح محتوا» هستند. سطوح مشخصی از فشاره و گستره پیوند مییابند و در محل همپیوندی آنها نشانه-معنا شکل میگیرد. ابعاد فشارهای-گسترهای شاخصهایی کمّی و قابل سنجشاند و این ویژگی الگوی تنشی را به ابزاری دقیق در تحلیل فرآیند گفتمانی هر نشانه-معنا، از جمله نشانه-معناهای قرآنی، تبدیل میکند. در این مقاله، ضمن معرفی نشانهشناسی تنشی به حیطه مطالعات قرآنی ـ کوششی که نخستین گام در این مسیر است ـ از باب نمونه، فرآیندهای گفتمانی و صورتبندی نشانه-معنای کرامت در قرآن کریم، با تکیه بر الگوی تنشی مطالعه شده است. فرآیندهای گفتمانی کرامت انسانی در قرآن کریم، در دو سطح تنشی محقق شده است: در سطح نخست، شاکله کرامت پیشینی (در فرهنگ جاهلی) که ناظر به افراد دارا و متعلق به تباری خاص بوده، به چالش کشیده شده، «کرامت عام» انسانی با دو مؤلفهی انتساب تبار همه انسانها به آدم علیهالسلام به مثابه مخلوقِ برتری یافته بر فرشتگان، و برخورداری تمامی آدمیان از نعمتهای خداوند، صورتبندی شده است. در سطح دوم تنشی، «کرامت خاص» انسانی در پیوند با ایمان و عمل صالح انسان صورتبندی شده است. این کرامتِ عند الله است که تنها مؤمنان و پرهیزکاران به آن دست مییابند.