عباس اقبالی
چکیده
در زبان شناختی متن یک داستان، که شخصیت های متفاوت حضور دارند، بر اساس نظریه چند صدایی باختین ، سخنان متفاوت برخاسته از باورهای گونهگون، حاکمیت چند صدایی و آزادی بیان را میرساند. رویکردی که ابزار بیان واقعیت و مایه برجسته گشتن متناست. برای مثال در داستان های قرآن، نقل عبارت سخن شخصیت هایی که باورهای گوناگون و گاهی حق ستیزانه ...
بیشتر
در زبان شناختی متن یک داستان، که شخصیت های متفاوت حضور دارند، بر اساس نظریه چند صدایی باختین ، سخنان متفاوت برخاسته از باورهای گونهگون، حاکمیت چند صدایی و آزادی بیان را میرساند. رویکردی که ابزار بیان واقعیت و مایه برجسته گشتن متناست. برای مثال در داستان های قرآن، نقل عبارت سخن شخصیت هایی که باورهای گوناگون و گاهی حق ستیزانه دارند نشانه حاکمیت «چند صدایی» و رویکرد قرآن به آزادی بیان است. در این مقاله به سراغ سوره یوسف (7,) که حاوی «أحسن القصص» (یوسف/3)و آکنده از سخنان متفاوت است رفته و با روش توصیفی ـ تحلیلی، و تبیین واژگان کلیدی این داستان به واکاوی پدیده چندصدایی در این داستان پرداخته و نشان داده شده است که در گفتگومندی این داستان؛ تعبیراتی همانند «یا أبت» و «معاذ الله» در سخنان یوسف(ع) و «یا بنیّ» و «سوّل» و «اجتبی»؛ در اظهارات یعقوب و پارهگفت های تاکیدی برادران یوسف، تعبیر«أکرِمی» و «مَثوی» در گفتار عزیز مصر و عبارت «هَیتَ لَکَ» زلیخا، برخاسته از باورها و جهان بینیهای متفاوت است ودنقل عین این گفتار ها آن هم بدون کم و کاست، یکی از جنبه های اعجاز بیانی قرآن در نشان دادن حاکمیت چند صدایی در این داستان است و رویکرد قرآن به آزادی بیان را میرساند. اعجاز بیانی، یوسف،چند صدایی، آزادی بیان