تفسیر
سید روح اله دهقان باغی؛ کرم سیاوشی
چکیده
بحث از تناسب میان آیات قرآن از دیرباز در بین قرآن پژوهان و مفسران مطرح بوده و آثار متعددی نیز در این راستا عرضه شده است. دیدگاه وحدت موضوعی سعید حوّی در الأساس فی التفسیر در بیان ارتباط و تناسب آیات قرآن، شایسته ارزیابی و نقد است. دو رکن اساسی نظریه وحدت موضوعی وی، یکی توقیفی بودن ترتیب و چینش کنونی سورهها در مصحف و دیگری اعتماد به ...
بیشتر
بحث از تناسب میان آیات قرآن از دیرباز در بین قرآن پژوهان و مفسران مطرح بوده و آثار متعددی نیز در این راستا عرضه شده است. دیدگاه وحدت موضوعی سعید حوّی در الأساس فی التفسیر در بیان ارتباط و تناسب آیات قرآن، شایسته ارزیابی و نقد است. دو رکن اساسی نظریه وحدت موضوعی وی، یکی توقیفی بودن ترتیب و چینش کنونی سورهها در مصحف و دیگری اعتماد به روایات ناظر به تقسیم چهارگانه سُوَر قرآن کریم به اقسام «سبع طوال»، «مئین»، «مثانی» و «مفصل» است.در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی سامان یافته است، به دست آمد که هیچ یک از دو رکن فوق قابل اعتماد نیست؛ نه توقیفی بودن ترتیب و چینش سورهها در مصحف کنونی، قطعی است و نه روایات تقسیم رباعی سور قرآن در راستای مقصود او، کارآمد است. از نظر روش نیز نظریه وی که متکی به تقسیم بندیهای متعدد بر آیات قرآن با محوریت سوره بقره است، با چالشهای متعددی روبهرو است! به علاوه تفسیر او نیز نتوانسته است با اتکا به این نظریه، آراء تفسیری ناب و منحصر به فردی ارائه کند؛ به گونه ای که کاربست این نظریه در الأساس فی التفسیر، تفسیری متمایز از تفاسیر پیشین خلق نکرده است.
مجتبی شکوری؛ کرم سیاوشی
چکیده
موضوع تناسب بین سورههای قرآن کریم، یکی از موضوعات باسابقه و مهم در حوزه تفسیر قرآن کریم است. شناسایی مناسبات میان سورههای قرآن، میتواند رهیافتهای جدیدی در حوزه زیباییشناسی و اعجاز قرآن کریم ایجاد کند و اهمیت پرداختن به این موضوع، از همین دریچه روشن میگردد. فقدان مدل نظاممند در حوزه بیان تناسب سورهها، یکی از ضعفهای روشی ...
بیشتر
موضوع تناسب بین سورههای قرآن کریم، یکی از موضوعات باسابقه و مهم در حوزه تفسیر قرآن کریم است. شناسایی مناسبات میان سورههای قرآن، میتواند رهیافتهای جدیدی در حوزه زیباییشناسی و اعجاز قرآن کریم ایجاد کند و اهمیت پرداختن به این موضوع، از همین دریچه روشن میگردد. فقدان مدل نظاممند در حوزه بیان تناسب سورهها، یکی از ضعفهای روشی در این علم است که انتقادهای فراوانی به این علم را در پی داشته است. هدف این مقاله آن است که با بهرهگیری از مدلهای حوزه تفسیر ساختاری قرآن کریم، الگویی مناسب برای بررسی تناسب بین سورههای همجوار قرآن بیابد. بدین منظور، در این مقاله تناسب بین دو سوره ذاریات و طور با استفاده از مدل سورهشناسی ساختاری و با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که استفاده از این مدل میتواند مناسبات و مشابهتهای بین این دو سوره را از زوایای جدیدی به معرض دید گذاشته و موجب پیدایش تفاسیر و فهم جدید از سورههای قرآن و تناسب بین آنها گردد.تناسب آیات و سور، سورهشناسی ساختاری قرآن، ذاریات، طور.