قربان ابراهیمی
چکیده
علامه طباطبایی، مفسر المیزان، بهرغم آنکه آثار همگون در زن و مرد را دلیل بر اشتراک زن و مرد در گوهر انسانی میداند؛ اما مانند مفسران قبل از خود به ضعف عقل زن در قیاس با مرد معتقد است. ایشان با استناد به آیه 18 سوره زخرف حیات زن را حیات عاطفی و حیات مرد را حیات عقلانی دانسته و قائل به ضعف نیروی تعقل و قوه استدلال زن در مقایسه با مرد است ...
بیشتر
علامه طباطبایی، مفسر المیزان، بهرغم آنکه آثار همگون در زن و مرد را دلیل بر اشتراک زن و مرد در گوهر انسانی میداند؛ اما مانند مفسران قبل از خود به ضعف عقل زن در قیاس با مرد معتقد است. ایشان با استناد به آیه 18 سوره زخرف حیات زن را حیات عاطفی و حیات مرد را حیات عقلانی دانسته و قائل به ضعف نیروی تعقل و قوه استدلال زن در مقایسه با مرد است و بر این بنیاد تفاوتهای حقوقی بین زن و مرد را در فقه اسلامی توجیه میکند. در این نوشته برای فهم هرچه دقیقتر، تفسیر ایشان در چهار دلیل تنظیم گردید و پس از بررسیهای لازم و با استفاده از دیگر تفاسیر به این نتیجه انجامید که برخلاف نظر المیزان، پرورش زن در لابهلای زینتها و ناتوانی وی از جدال پردازی، وصفی ذاتی و تغییرناپذیر زن نیست و بیشتر ریشه در نگرش عصر جاهلیت به زن و نظامهای تربیتی غیر اسلامی دارد. زن مانند مرد میتواند با فراگیری حکمتهای علمی و عملی، هم قوه تعقل خویش را تازگی و طراوت بخشد، هم قوای طبیعی خود را تحت زعامت عقل درآورد. همچنین بین علاقهمندی زن به زینت و زیور و عطوفت ورزی او ملازمهای نیست و تفاوت زن با مرد در موضوع ارث، گواهی دادن و موضوع قوّام بودن مرد هیچیک نمیتوانند نشئتگرفته از ضعف عقلی زن و مبیّن آن باشند.