تفسیر
زهرا منصوری؛ سید عبدالرسول حسینی زاده
چکیده
مفسران براساس اصول و مبانی خویش به تفسیر قرآن پرداختهاند، که برخی از آن مبانی بین مفسران مشترک و برخی مختص یک یا چند مفسر است. آیت الله خامنهای در طی سالیان متمادی با تأکید بر مباحث اجتماعی به تفسیر قرآن پرداختهاند؛ سیدقطب نیز با تأکید بر همین گرایش در تفسیر «فی ظلال القرآن» سعی در نمایاندن راهی برای ایجاد جامعهای برپایه ...
بیشتر
مفسران براساس اصول و مبانی خویش به تفسیر قرآن پرداختهاند، که برخی از آن مبانی بین مفسران مشترک و برخی مختص یک یا چند مفسر است. آیت الله خامنهای در طی سالیان متمادی با تأکید بر مباحث اجتماعی به تفسیر قرآن پرداختهاند؛ سیدقطب نیز با تأکید بر همین گرایش در تفسیر «فی ظلال القرآن» سعی در نمایاندن راهی برای ایجاد جامعهای برپایه دین اسلام دارد. این دو مفسر گر چه در مبانی کلی تفسیری، اشتراکاتی دارند ولی اختلاف اساسی در نحوهی بکارگیری مبانی در آثار آنها نمود دارد.
پژوهش حاضر به روش تطبیقی-تحلیلی ضمن اشاره به وجوه اشتراکات دو مفسر در مبانی، از اصول و مبانی اختلافی آنها سخن میراند، تا در مقایسهای تطبیقی و تحلیل بین تفاوت سبکها، اختلاف دیدگاههای تفسیری هر دو را بیابد. از بررسی تفاسیر رسیده از هر دومفسر، میتوان دریافت که هر دو در بهرهگیری از روایات، باور به اعجاز قرآن و بهرهگیری از اسباب نزول و تاریخ و سیره، نظرات مشابهی دارند، ولی در نحوهی بکارگیری آنها و میزان استفاده از هریک از آنها تفاوت آشکاری بین آنها وجود دارد؛ علاوه بر آن در حجیت یا عدم حجیت اقوال صحابه و تابعین و نسخ قرآن دیدگاههای کاملا متفاوتی دارند.
فروغ پارسا؛ عاطفه کرمی
چکیده
زیبایی بهمثابه امر خوشایند و سازگار با سرشت و طبع بشر همواره مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان بوده اگرچه پیدایی دانش زیباییشناسی مربوط به سده 18 میلادی است، قرآنپژوهان متقدم درخلال بحث درباره اعجاز بیانی قرآن کریم از منظر دانش بلاغت درباره زیبایی قرآن سخن گفتهاند که مهمترین ایشان جارالله زمخشری (د 538 ق) است که در تفسیر خود بیش ...
بیشتر
زیبایی بهمثابه امر خوشایند و سازگار با سرشت و طبع بشر همواره مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان بوده اگرچه پیدایی دانش زیباییشناسی مربوط به سده 18 میلادی است، قرآنپژوهان متقدم درخلال بحث درباره اعجاز بیانی قرآن کریم از منظر دانش بلاغت درباره زیبایی قرآن سخن گفتهاند که مهمترین ایشان جارالله زمخشری (د 538 ق) است که در تفسیر خود بیش از همه به بلاغت قرآن توجه کرده است. سید قطب اما بهمثابه مفسر قرآن کریم در دوران معاصر با تأثیر از مطالعات ادبی نوین با استفاده از نظریه تصویرپردازی هنری وجوه زیباییشناسی قرآن را مطرح نموده است، هدف از انجام این پژوهش، بررسی روشمند وجوه زیباییشناسی قرآن از دیدگاه دو مفسر قرآن در فاصله زمانی نسبتاً دور از یکدیگر بوده و سوره مریم با توجه به ویژگیهای ساختاری و مضمونی خاص بهعنوان میدان و نمونه پژوهش انتخاب گردیده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که زمخشری مؤلفههای بلاغی چون تقدیم و تأخیر، تقابل، فصل و وصل، گزینش واژگان متناسب با معنا از جهت دلالت، مفرد یا جمع بودن، تعریف و تنکیر را در سوره مریم بیان کرده است. در مقابل، سید قطب با توجه به نقش عناصر گفتوگو، حرکت، سایههای واژه و موسیقی در تصویرپردازی صحنههای سوره مریم، تأثیر خیالپردازی و مجسمسازی واژگان در روان مخاطب را نشان داده است. مقایسه دیدگاه این دو مفسر در تبیین وجوه زیباییشناختی سوره مریم نشان میدهد، علیرغم تمایز رویکرد ایشان، برخی شباهتها نیز در این میان قابل تشخیص است.