علی علی محمدی؛ باقر علیرضا؛ سیمین ولوی
چکیده
طی قرنهای دوم تا پنجم مباحث بلاغی و ادبی قرآن تحت تأثیر رویکردهای کلامی و دینی مورد توجه شماری از عالمان و بلاغیان قرار گرفت و آثار مهمی در این دوران به نگارش آمد. اوج و پختگی این آثار به ظهور نظریۀ نظم جرجانی، زبانشناس ایرانی انجامید که وی در دو کتاب دلائل الاعجاز و اسرار البلاغۀ آن را تبیین ساخته است. نظریۀ نظم در قرن ششم، که یکی ...
بیشتر
طی قرنهای دوم تا پنجم مباحث بلاغی و ادبی قرآن تحت تأثیر رویکردهای کلامی و دینی مورد توجه شماری از عالمان و بلاغیان قرار گرفت و آثار مهمی در این دوران به نگارش آمد. اوج و پختگی این آثار به ظهور نظریۀ نظم جرجانی، زبانشناس ایرانی انجامید که وی در دو کتاب دلائل الاعجاز و اسرار البلاغۀ آن را تبیین ساخته است. نظریۀ نظم در قرن ششم، که یکی از دوران طلایی تفسیرنگاری در میان ایرانیان بهشمار میآید، آوازۀ بلندی یافت و برخی از مفسران با الهام از این نظریه به تفسیر زبانی و بلاغی قرآن روی آوردند. از جمله مفسران مهم این قرن امام فخر رازی است که تفسیر مفاتیح الغیب را به نگارش درآورد. یکی از ویژگیهای مهم این تفسیر، مباحث زبانی و بلاغی آن است. نویسندگان در این مقاله کوشیدهاند با شیوة تحلیلی ـ توصیفی و بهروش کتابخانهای تأثیرپذیری وی را از نظریۀ نظم جرجانی بررسی و تبیین کنند. بر این اساس پس از معرفی این نظریه از دیدگاه جرجانی و فخر رازی، شش موضوع مهم نظریۀ نظم یعنی تقدیم و تأخیر، حذف و ذکر، فصل و وصل، قصر، تأکید و تعریف و تنکیر را در تفسیر سورة انعام مفاتیح الغیب بررسی کرده و به این نتیجه رسیدهاند که فخر رازی افزون بر اینکه از این نظریه تأثیر پذیرفته و وامدار جرجانی است، خود نیز نوآوریهایی در بیان دلالتهای بلاغی به دست داده است. نظریۀ نظم ، عبدالقاهر جرجانی، فخر رازی، مرجعداری، معرفگی
محسن قاسم پور؛ فاطمه حاجی اکبری
دوره 3، شماره 2 ، فروردین 1394، ، صفحه 7-22
چکیده
فخر رازی و شیخ طوسی گرچه به لحاظ کلامی دارای دو خاستگاه فکریاند اما با توجه به رویکرد عقل گرایانه خود در تفسیر در قلمرو نسخ دارای دیدگاههای خاصیاند این رویکرد عقل گرایانه برخاسته ازمبانی تفسیری این دو مفسر بزرگ مسلمان است. مبانی تفسیری که در حکم پیش فرض ها و اصول بنیادین مفسرآن قرآن است، در نحوه کیفیت تفسیری مفسر بازتاب می ...
بیشتر
فخر رازی و شیخ طوسی گرچه به لحاظ کلامی دارای دو خاستگاه فکریاند اما با توجه به رویکرد عقل گرایانه خود در تفسیر در قلمرو نسخ دارای دیدگاههای خاصیاند این رویکرد عقل گرایانه برخاسته ازمبانی تفسیری این دو مفسر بزرگ مسلمان است. مبانی تفسیری که در حکم پیش فرض ها و اصول بنیادین مفسرآن قرآن است، در نحوه کیفیت تفسیری مفسر بازتاب می یابد. صرف نظر از جنبههای گونه گون مبحث نسخ - که از دیرباز محل بحث محققان علوم اسلامی بوده - آنچه در این مقاله کانون بحث و بررسی است؛ چگونگی تاثیر این مبانی تفسیری در تفسیر آیات ناظر بر ناسخ و منسوخ است. بر اساس، مبانی مهمی مانند حکیمانه بودن خدا و فعل او یعنی قرآن حکیم، جاودانگی قرآن و تاثیر آن با توجه به عنصر مصلحت در نسخ و سرانجام خود اصل و مبنای ناسخ و منسوخ داشتن قرآن، آیات موسوم به ناسخ و منسوخ تفسیری خاص یافته است. اولا نتیجه این تفسیر این است که دامنه این آیات بسیار محدود است هردو مفسر چیزی کمتر از ده آیه را شامل چنین آیاتی میدانند؛ ثانیا هر دو مفسر در پرتو مبانی مانند حکیمانه بودن خدا و قرآن و جاودانگی آموزهای آن و نوع رابطهای که این مبنا با نسخ از حیث عنصر مصلحت دارد، دارای نقاط اشتراکی هستند. اما ازآنسو، در موردی که به تفاوت دیدگاه کلامی آنان مربوط میشود مانند اهمیت اصل عدل به عنوان مولفه اساسی مبنای عقلی در تفسیر آیات اختلاف دارند.