نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه حکیم سبزواری
چکیده
آموزههای وحیانی و فرازمند قرآن کریم در دو گروه کلی آیات محکم و متشابه، نازل شدهاست. محکمات کلید فهم متشابهات میباشند، و نیاز تفسیری قرآن را به منابع مستقل و بیرونی رفع مینمایند. بر خلاف پندار ظاهرگرایان و اخباریان، قرآن مستغنی از هرچیز دیگر در فهم مراد و مقصود است. البته این به معنای استغنا از معلم الهی؛ نبی و وصی معصوم، برای آموزش کیفیت ارجاع متشابه به محکم و بیان جزئیات و تفصیل احکام و تأویل بطون نیست. علاوه بر آن، آیات بسیاری، اگرچه متشابه نیستند اما برای فهم ژرفا و بطون آنها نیازمند ارجاع به آیات دیگر میباشد. این مهم را آموزگاران حقیقی قرآن، یعنی «عترت» به وفور و وضوح به خردورزان آموختهاند، و به این روش نقش عترت در باره قرآن را یادآوری فرموده، تا مانع استقرار و اعمال اخباریگری شوند. در اینصورت مضامین روایات در جنب آموزههای قرآن، بیان روش برداشت و تفصیل همان حقایق قرآنی است. ظاهرگرایان و اخباریان، از روش «تفسیر قرآن به قرآن»، با بهانههای متنوع، عیبجویی کرده و تا آنجا پیش رفتهاند که آن را به کلی باطل و مباین با قطعیات روش اهلالبیت در برابر وحی پنداشتهاند! با روش موردپژوهانه درباره «تفسیر قرآن به قرآن»، آیهای کلیدی را در بین زنجیرهای از آیات متناظر، محور قرار میدهیم، تا تفوق این سبک تفسیر و کاربرد فراوانش در مکتب تفسیری حکمت متعالیه برای فهم متن وحی، آشکار گشته و با فهم صحیح مقصود شبهات معارضان پیشاپیش دفع گردد.
کلیدواژهها