دوره 3، شماره 1 ، مهر 1393، صفحه 1-2
محمدرضا حاجی اسماعیلی؛ زهرا محققیان؛ ابوالفضل نصری
دوره 3، شماره 1 ، مهر 1393، صفحه 7-20
چکیده
مفسران قرآن واژه «غیر بعید» در آیه 31 سوره ق «وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِید» (ق/31) را دارای چهار احتمال نحوی ظرف مکان، ظرف زمان، حال، صفت مصدر محذوف دانستهاند. این در حالی است که ایشان درباره تفسیر این واژه، حدود 9 احتمال معنایی بیانکرده ولی برای اکثر آنها دلیلی ارائه ندادهاند. این پژوهش با ...
بیشتر
مفسران قرآن واژه «غیر بعید» در آیه 31 سوره ق «وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِید» (ق/31) را دارای چهار احتمال نحوی ظرف مکان، ظرف زمان، حال، صفت مصدر محذوف دانستهاند. این در حالی است که ایشان درباره تفسیر این واژه، حدود 9 احتمال معنایی بیانکرده ولی برای اکثر آنها دلیلی ارائه ندادهاند. این پژوهش با توجه به مضامین کلی سوره ق، دو معنا برای واژه «غیر بعید» بیان و سپس هردو را با سایر آیات قرآن تأیید و همراه نموده است. بنابر معنای اول: این قید برای دفع توهم بعید بودن وقوع بهشت است. همانگونه که در نخستین آیات این سوره بدان اشاره گردیده که بر اساس آن، وقوع قیامت امری بعید نیست و بنابر معنای دوم: این قید، به وجود بهشت در زمان حاضر، اشاره دارد.
وحیده فخار نوغانی
دوره 3، شماره 1 ، مهر 1393، صفحه 21-32
چکیده
واژه «احسان» یکی از کلمات بنیادین قرآن است که در ساخت دستگاه فکری و جهان بینی قرآنی نقش مهمی را ایفا میکند. این واژه در ادبیات قرآنی به دلیل ارتباط معنایی با سایر مفاهیم بنیادین قرآن مثل تقوا و ایمان، شامل حوزه معنایی گستردهای است. گستردگی شبکه معنایی این واژه در فرهنگ قرآنی به دلیل چرخش اساسی معیار حسن از سلایق شخصی به معیار ...
بیشتر
واژه «احسان» یکی از کلمات بنیادین قرآن است که در ساخت دستگاه فکری و جهان بینی قرآنی نقش مهمی را ایفا میکند. این واژه در ادبیات قرآنی به دلیل ارتباط معنایی با سایر مفاهیم بنیادین قرآن مثل تقوا و ایمان، شامل حوزه معنایی گستردهای است. گستردگی شبکه معنایی این واژه در فرهنگ قرآنی به دلیل چرخش اساسی معیار حسن از سلایق شخصی به معیار توحیدی است. در این نوشتار ضمن بررسی معنای لغوی احسان و مقایسه مصادیق قرآنی این واژه با برخی از مصادیق آن در ادبیات عرب پیش از ظهور اسلام و همچنین بررسی ارتباط معنایی این واژه با سایر واژگان کلیدی و مرتبط با آن و نیز جستجو در برخی از روایات تلاش شده است تا معیار حقیقی حسن از منظر قرآن و روایات بیان شود. با در نظر گرفتن روح کلی حاکم بر آیات قرآنی که همان خدا محوری و توحید است میتوان گفت که در فرهنگ قرآنی حسن هر پدیده به سبب اتصاف و انتساب آن به خدای متعال است.
محمدتقی دیاری بیدگلی؛ حسن علیزاده؛ علی اصغر شعاعی
دوره 3، شماره 1 ، مهر 1393، صفحه 33-46
چکیده
قرآن، به عنوان کتاب هدایت انسان گاهی گذرا به برخی موضوعات علمی نیز اشاره کرده است که در این راستا مفسران به ویژه در قرن اخیر با رویکردی علمی به تفسیر آیات قرآنی پرداختهاند. در این مقاله با روش تحلیلی و تطبیقی آرای مفسران و دانشمندان علوم تجربی درباره حرکت «کوهها در قرآن»، تبیین، مقایسه و مورد بررسی قرار گرفته است. محور اصلی ...
بیشتر
قرآن، به عنوان کتاب هدایت انسان گاهی گذرا به برخی موضوعات علمی نیز اشاره کرده است که در این راستا مفسران به ویژه در قرن اخیر با رویکردی علمی به تفسیر آیات قرآنی پرداختهاند. در این مقاله با روش تحلیلی و تطبیقی آرای مفسران و دانشمندان علوم تجربی درباره حرکت «کوهها در قرآن»، تبیین، مقایسه و مورد بررسی قرار گرفته است. محور اصلی نوشتار، آیه 88 سوره نمل است. با مطالعه و بررسی آرای تفسیری در خصوص ارتباط حرکت کوهها با وقایع روز قیامت و حرکت درهمین دنیا، ضمن پذیرش نظریه دوم، دلالت آیه بر حرکت کوهها به صورت مستقل از حرکت زمین به اثبات رسیده است که بیشترین میزان انطباق را با نظریه زمین ساخت صفحهای دارد. و در خصوص وجه شبه حرکت کوه با حرکت ابر میتوان به مواردی از قبیل فرایند دائمی پیدایش و نابودی، ذاتی نبودن حرکت، بزرگی جرم، تراکم وگستردگی جوانب، و دخیل بودن جاذبه و حرکت زمین اشاره کرد.
حدیث شریفی؛ فؤاد نجمالدین
دوره 3، شماره 1 ، مهر 1393، صفحه 47-72
چکیده
قرآن کریم کلامی در جهت هدایت انسان است و پژوهشهای فراوانی در جهت یافتن کنه کلام و اعجاز این کلام قدسی از زمان نزول و تدوین تا کنون توسط مفسرین و علما تدوین شده است. اما این کلام تنها کلامی آگاهیبخش نیست بلکه در کنار معرفتبخشی بنای تأثیر و انگیزش و عمل به این آگاهی را نیز دارد. دانش نشانهشناسی گفتمانی، به ما اجازه میدهد ...
بیشتر
قرآن کریم کلامی در جهت هدایت انسان است و پژوهشهای فراوانی در جهت یافتن کنه کلام و اعجاز این کلام قدسی از زمان نزول و تدوین تا کنون توسط مفسرین و علما تدوین شده است. اما این کلام تنها کلامی آگاهیبخش نیست بلکه در کنار معرفتبخشی بنای تأثیر و انگیزش و عمل به این آگاهی را نیز دارد. دانش نشانهشناسی گفتمانی، به ما اجازه میدهد این کلام مقدس هدایتگر را در مقام گفتمانی قدسی خطاب به خواننده تعریف کرده و با تحلیل اجزای متنی بر مبنای تنش و آگاهی، روشی برای تبیین تأثیرات ضمنی و غیرمستقیم آن بر روح و جان خواننده و انگیزش خاسته از آن ارائه دهیم. پژوهش حاضر بنا دارد انگیزش و تأثر را در کنار کارکرد معرفت بخشی کلام قدسی در سوره مبارکه الرحمن تبیین کند و برای نیل به این منظور، پس از بررسی اجمالی پژوهشهای صورت گرفته درباره این سوره، با انتخاب روش تحلیل نشانهشناختی گفتمانی، به تحلیل محورهای تنشی و معرفتی متن سوره در دو سطح جزئی آیات و کلی سوره میپردازد و نهایتاً به جمعبندی تأثیر و تأثرات انگیزشی و معرفتی متن بر مخاطب میپردازد. در بررسی الگوی تنشی آیات سوره مشخص میشود که در بعضی آیات خداوند به عنوان صاحب سخن مستقیم وارد فضای گفتهپردازی شده و ایجاد فشاره عاطفی میکند و در بعضی آیات از فضای گفتهپردازی خارج شده و وارد فضای گفتهای میشود و از چشمانداز گسترهای ابژههای منتشر را بر میشمرد، و باعث ایجاد گستره شناختی در گفتمان سوره میشود. همچنین وجود آیه پر تکرار فبا ی آلاء ربکما تکذبان باعث ایجاد ریتم و ضربآهنگ تند در گفتمان سوره میشود که باعث تثبیت موضوع سوره الرحمن(تذکر و یادآوری نعمتها) در ذهن و دل مومنان راستین میگردد.
محمدرضا ارشادینیا
دوره 3، شماره 1 ، مهر 1393، صفحه 73-90
چکیده
آموزههای وحیانی و فرازمند قرآن کریم در دو گروه کلی آیات محکم و متشابه، نازل شدهاست. محکمات کلید فهم متشابهات میباشند، و نیاز تفسیری قرآن را به منابع مستقل و بیرونی رفع مینمایند. بر خلاف پندار ظاهرگرایان و اخباریان، قرآن مستغنی از هرچیز دیگر در فهم مراد و مقصود است. البته این به معنای استغنا از معلم الهی؛ نبی و وصی معصوم، برای ...
بیشتر
آموزههای وحیانی و فرازمند قرآن کریم در دو گروه کلی آیات محکم و متشابه، نازل شدهاست. محکمات کلید فهم متشابهات میباشند، و نیاز تفسیری قرآن را به منابع مستقل و بیرونی رفع مینمایند. بر خلاف پندار ظاهرگرایان و اخباریان، قرآن مستغنی از هرچیز دیگر در فهم مراد و مقصود است. البته این به معنای استغنا از معلم الهی؛ نبی و وصی معصوم، برای آموزش کیفیت ارجاع متشابه به محکم و بیان جزئیات و تفصیل احکام و تأویل بطون نیست. علاوه بر آن، آیات بسیاری، اگرچه متشابه نیستند اما برای فهم ژرفا و بطون آنها نیازمند ارجاع به آیات دیگر میباشد. این مهم را آموزگاران حقیقی قرآن، یعنی «عترت» به وفور و وضوح به خردورزان آموختهاند، و به این روش نقش عترت در باره قرآن را یادآوری فرموده، تا مانع استقرار و اعمال اخباریگری شوند. در اینصورت مضامین روایات در جنب آموزههای قرآن، بیان روش برداشت و تفصیل همان حقایق قرآنی است. ظاهرگرایان و اخباریان، از روش «تفسیر قرآن به قرآن»، با بهانههای متنوع، عیبجویی کرده و تا آنجا پیش رفتهاند که آن را به کلی باطل و مباین با قطعیات روش اهلالبیت در برابر وحی پنداشتهاند! با روش موردپژوهانه درباره «تفسیر قرآن به قرآن»، آیهای کلیدی را در بین زنجیرهای از آیات متناظر، محور قرار میدهیم، تا تفوق این سبک تفسیر و کاربرد فراوانش در مکتب تفسیری حکمت متعالیه برای فهم متن وحی، آشکار گشته و با فهم صحیح مقصود شبهات معارضان پیشاپیش دفع گردد.
علیرضا دلافکار؛ محمدحسن صانعی پور؛ مهدی ارجمندفر
دوره 3، شماره 1 ، مهر 1393، صفحه 91-104
چکیده
در کاربردشناسی علاوه بر ساختار زبانی،بافت پیرامونی و عناصر و اطلاعات غیر ملفوظ (غیر مکتوب)را نیز باید در نظر گرفت. بافت پیرامونی انذار در یک مخاطبه نیز دارای مؤلفههایی است که باعث تمایز این کار گفت از دیگر کارگفتها میشود. خداوند در آیات زیادی در قرآن به انسانها وعید به عذاب میدهد و از طرف دیگر به منظور پیشگیری از دچار شدن ...
بیشتر
در کاربردشناسی علاوه بر ساختار زبانی،بافت پیرامونی و عناصر و اطلاعات غیر ملفوظ (غیر مکتوب)را نیز باید در نظر گرفت. بافت پیرامونی انذار در یک مخاطبه نیز دارای مؤلفههایی است که باعث تمایز این کار گفت از دیگر کارگفتها میشود. خداوند در آیات زیادی در قرآن به انسانها وعید به عذاب میدهد و از طرف دیگر به منظور پیشگیری از دچار شدن به عذاب وعده داده شده، فعل انذار و هشدار را کاربری میکند. به دنبال انذار، گروهی از انسانها خائف گشته و با انجام اوامر و دوری از نواهی خداوند خود را از ابتلا به عذاب دور میکنند. بر مبنای تحلیل کاربردشناختی، انذار الهی بیان شده توسط شعیب (علیهالسّلام) دارای ساختار دقیق و منظمی است که با دقت و ظرافت خاصی از جانب منذِر کاربری میشود. براین اساس حضرت شعیب در ابلاغ و اعلان انذار با اشاره به امری مخوف و ترسناک همراه با دلسوزی و محبت قوم خود را به روشنی و وضوح، بیم می دهد و با تکیه بر عقلانیت و دانایی و بدور از هرگونه اجبار و تحمیل عقیده و با بهره گیری از مکانیزم بازدارندگی انذار و بدون ایجاد رعب و وحشت و رعایت مرز انزجار و نفرت مخاطبان خود را آگاهی می دهد.
محمدرضا ستوده نیا؛ مهدی رجائی
دوره 3، شماره 1 ، مهر 1393، صفحه 105-122
چکیده
آشنایی با قواعد علم اصول و بهویژه مباحث الفاظ آن، از بایستههای مفسّران قرآن کریم است. یکی از قواعدی که در این دانش ارزشمند، از آن نام برده شده قاعده «تَعلیقُ الحُکمِ عَلَی الوَصفِ مُشعرٌ بِالعِلیّة» میباشد. در این نوشتار که با روش توصیفی تحلیل محتوی انجام میشود، نویسنده بر آن است، افزون بر بیان مفهوم و بررسی میزان حجیت ...
بیشتر
آشنایی با قواعد علم اصول و بهویژه مباحث الفاظ آن، از بایستههای مفسّران قرآن کریم است. یکی از قواعدی که در این دانش ارزشمند، از آن نام برده شده قاعده «تَعلیقُ الحُکمِ عَلَی الوَصفِ مُشعرٌ بِالعِلیّة» میباشد. در این نوشتار که با روش توصیفی تحلیل محتوی انجام میشود، نویسنده بر آن است، افزون بر بیان مفهوم و بررسی میزان حجیت این قاعده نزد دانشمندان مسلمان، بایستههای مفسّران کلام وحی را در زمینه بکارگیری آن مشخص کرده و نشان دهد چگونه میتوان از این قاعده برای ارائه تفسیرهای گویاتر بهره گرفت. به نظر میرسد در تفسیر آیاتی که در آنها حکم معلق بر وصف شده، در نظر داشتن این قاعده به کشف علّت حکم میانجامد. بکارگیری این دستور اصولی در فرآیند تفسیر، افزون بر دست یابی به فهم ژرفتری از کتاب آسمانی، در مواردی به حل مشکلات کلامی و فقهی نیز کمک میکند.