مهدی ایزدی؛ سید سجاد طباطبائی نژاد؛ سید محمدرضا رضازاده
چکیده
«ایمان» و «نگرش» به ترتیب از محوریترین مفاهیم در آموزههای دینی و روانشناسی اجتماعی میباشند. برایند پیوندی نزدیکی میان حوزه موضوعی نگرش در روانشناسی اجتماعی، تعلیم و تربیت کاربردی و مباحث قرآنی در حوزه ایمان، اصطلاح «نگرش ایمانی» را ساخت میدهد. نگرشی که با رویکردی قرآنی و مبتنی بر الگوهای تکوین نگرشهای ...
بیشتر
«ایمان» و «نگرش» به ترتیب از محوریترین مفاهیم در آموزههای دینی و روانشناسی اجتماعی میباشند. برایند پیوندی نزدیکی میان حوزه موضوعی نگرش در روانشناسی اجتماعی، تعلیم و تربیت کاربردی و مباحث قرآنی در حوزه ایمان، اصطلاح «نگرش ایمانی» را ساخت میدهد. نگرشی که با رویکردی قرآنی و مبتنی بر الگوهای تکوین نگرشهای افراد در روانشناسی، نسبت به متعلقات ایمان شکل گرفته است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی و پایبندی به لوازم یک مطالعه میانرشتهای و تفسیر علمی از قرآن کریم، مبتنی بر یکی از الگوهای پرکاربرد روانشناسی اجتماعی «الگوی احتمال تفسیر» برای تکوین و تغییر نگرشهای افراد، که قبول عام در میان روانشناسان یافته است، از رهگذر مسیر اصلی معرفی شده از سوی این الگو، به استخراج عوامل مؤثر بر تکوین نگرش ایمانی مخاطبان قرآن میپردازد و از دادههای این الگو جهت فهم دقیقتر آیات هدایتی قرآن به سوی ایمان بهره میجوید. بر اساس یافتههای این پژوهش، قرآن عواملی چون «ارائه برهان و استدلال»،«معرفت شناسی آیهای»،«معجزات انبیاء»،«ایجاد نگاه معرفتی صحیح نسبت به متعلقات ایمان»،«تذکر و یادکرد از مبدأ و معاد» و «توجیه شناختی نسبت به آثار ایمانگروی» را از جمله عوامل موثر در تکوین نگرش ایمانی مخاطبان از طریق مسیر اصلی در این رهیافت معرفی مینماید.
احمد پاشازانوس؛ علیرضا نظری؛ مریم فولادی
دوره 4، شماره 1 ، مهر 1394، صفحه 25-42
چکیده
پیوند زبانشناسی با تحلیل و بررسی متون بهویژه متن ادبی بسیار عمیق و بههمتنیده است. در این بین، زبان-شناسی متن و عوامل متنی ازجمله انسجام، از اهمیت بالاتری برخوردار است. بحث انسجام به معنای اصطلاحی آن نخستین بار توسط هالیدی و حسن مطرح گردید، بهطورکلی در سه سطح واژگانی، دستوری و آوایی قابل بررسی است؛ ولی بهسبب گستردگی این ...
بیشتر
پیوند زبانشناسی با تحلیل و بررسی متون بهویژه متن ادبی بسیار عمیق و بههمتنیده است. در این بین، زبان-شناسی متن و عوامل متنی ازجمله انسجام، از اهمیت بالاتری برخوردار است. بحث انسجام به معنای اصطلاحی آن نخستین بار توسط هالیدی و حسن مطرح گردید، بهطورکلی در سه سطح واژگانی، دستوری و آوایی قابل بررسی است؛ ولی بهسبب گستردگی این مباحث، پژوهش حاضر، صرفا سطح آوایی در تعدادی از عوامل آوایی چون سجع، جناس، موازات، التزام، ترصیع و تصدیر، مدنظر قرار داده و تلاش کرده است تا کارکرد انسجامی این عوامل را با توجه به تاثیری که در یکپارچگی متن دارند، در چند سوره از قرآن مورد بررسی قرار دهد، چرا که بررسی متن قرآن، از منظر انسجام آوایی آن، کمتر در میان پژوهشها دیده میشود. از اینرو این عوامل با استقراء تام در سورههای قمر، رحمن و واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی مورد تحلیل قرار گرفته و به کمک دادههای آماری، بسامد و نسبت هر یک از این عوامل در انسجامبخشی به متن سورهها، مشخص گردیده است، یافتهها نشان میدهد که سجع از مهمترین عوامل انسجام آوایی در این سورههاست که نقش بسزایی در ارتباط میان آیات و در نتیجه یکپارچهساختن تمامِ متنِ سوره داشته است و در مقابل، ترصیع کمترین نقش را در انسجام متن داشته است و عوامل آواییِ التزام، موازات، جناس و تصدیر نیز بهترتیب در مراتب بعدی از اهمیت انسجامی قرار داشتهاند.
زهرا محققیان؛ اعظم پرچم؛ رضا شکرانی
چکیده
یکی از موارد مهم در تفسیر آیات قرآن کریم، توجه به سیاق است. تاکنون پیرامون سیاق، تعریف آن، کارکردها، محدوده و شرایط استفاده از آن، تحقیقات متعددی انجام گرفته؛ نوشتار حاضر صرف نظر از تمامی آنها، به بررسی کارکرد سیاق و انواع قرائن موجود در آن، جهت تفسیر و تبیین علت اختلاف آن دسته از آیات متشابه لفظی پرداخته که از ناحیه تعریف و تنکیر اسماء ...
بیشتر
یکی از موارد مهم در تفسیر آیات قرآن کریم، توجه به سیاق است. تاکنون پیرامون سیاق، تعریف آن، کارکردها، محدوده و شرایط استفاده از آن، تحقیقات متعددی انجام گرفته؛ نوشتار حاضر صرف نظر از تمامی آنها، به بررسی کارکرد سیاق و انواع قرائن موجود در آن، جهت تفسیر و تبیین علت اختلاف آن دسته از آیات متشابه لفظی پرداخته که از ناحیه تعریف و تنکیر اسماء با یکدیگر متفاوتاند. مورد مطالعه این نوشتار، آیات 126 سوره بقره و 35 سوره ابراهیم هستند که در تمامی واژگان، همانند یکدیگر بوده و تنها از ناحیه تعریف و تنکیر واژه «بلد» با یکدیگر اختلاف دارند. واکاوی سیاقی هر یک از این آیات و بررسی انواع قرائن موجود در آنها، حاکی از آنست که تکرار این دو آیه، ناشی از تفنن در کلام نبوده و هر یک معنایی متفاوت با دیگری را افاده مینمایند. مطابق یافتههای این پژوهش، در تبیین علت اختلاف این آیات، توجه به قرائن مختلف سیاقی همانند قرائن لفظی و نیز قرائن غیرلفظی همانند مقام کلام و مکان نزول این آیات، نقش ویژهای را ایفا کرده و راهگشای مؤثری هستند. بنابراین جهت تفسیر و تبیین آیات متشابه لفظی، میبایست به تمامی ابعاد سیاق توجه نمود و از تمامی قرائن موجود در آن بهره برد.
مهیار خانی مقدم؛ محمد تقی دیاری بیدگلی
چکیده
پژوهش حاضر با استفاده از روش «تحلیل محتوا» به واکاوی کمّی و کیفیِ رابطهی میان زمینههای اصلی و معیارهای اجتهاد طبری در بررسی و ترجیح آراء متفاوت تفسیری در «جامع البیان عن تأویل القرآن» میپردازد. بر اساس تتبع نگارنده، طبری در 1952 مورد، به ذکر آراء مختلف تفسیری پرداخته و نظر اجتهادیِ خود را بیان میکند که برجسته-ترین نتایج ...
بیشتر
پژوهش حاضر با استفاده از روش «تحلیل محتوا» به واکاوی کمّی و کیفیِ رابطهی میان زمینههای اصلی و معیارهای اجتهاد طبری در بررسی و ترجیح آراء متفاوت تفسیری در «جامع البیان عن تأویل القرآن» میپردازد. بر اساس تتبع نگارنده، طبری در 1952 مورد، به ذکر آراء مختلف تفسیری پرداخته و نظر اجتهادیِ خود را بیان میکند که برجسته-ترین نتایج پژوهش دربارهی زمینه و معیار آنها بدین قرار است: 1- طبری در چهار زمینهی اصلی شامل بر «اسباب نزول»، «قرائت»، «عبارات قرآنی» و «مفردات قرآنی» به بیان آراء مختلف تفسیری و انتخاب نظر برگزیدهی خود پرداخته است. 2- وی استفادهی متعددی از شش معیار «سیاق و ظاهر آیات»، «شهرت و اجماع»، «کلام عرب (نحوی، بلاغی و لغوی)»، «اصالت تعمیم»، «روایت صحیح از پیامبر(صلیاللهعلیهوالهوسلم)» و «رسم المصحف قرآن» و همچنین استفادهی معدودی از چهار معیار «عقل»، «نظر صحابه»، «احکام فقهی» و «تاریخ» در ترجیح میان آراء تفسیری داشته است. 3- طبری در مجموع از سه معیار «سیاق و ظاهر آیات»(701مورد)، «کلام عرب»(603مورد) و «شهرت و اجماع» (456مورد) بیشترین استفاده را کرده است. 4- وی در زمینهی «اسباب النزول» بر معیار «سیاق و ظاهر آیات» (51درصد)، در زمینهی «قرائت» بر «شهرت و اجماع»(64 درصد)، در زمینهی «عبارات قرآنی» بر «سیاق و ظاهر آیات» (53درصد) و در زمینهی «مفردات قرآنی» بر «کلام عرب»(44 درصد) عنایت بیشتری داشته است.
محسن دیمه کار گراب؛ علی ملاکاظمی
چکیده
قصص قرآن ظرفیت ویژهای در تبیین مسائل تفسیر کلامی دارد که در متون روایی، تفسیری و کلامی فریقین نمونههایی از آن وجود دارد؛ لیکن در عرصه تفسیر و استنباط کلامی از قرآن، پیش از هر امر دیگری باید کارآمدی و درستی این نحوه از استدلال به قرآن کریم ثابت شود لذا این نوشتار با توجه به گستره مباحث کلامی، در صدد آن است که ادله کارآمدی تفسیر کلامی ...
بیشتر
قصص قرآن ظرفیت ویژهای در تبیین مسائل تفسیر کلامی دارد که در متون روایی، تفسیری و کلامی فریقین نمونههایی از آن وجود دارد؛ لیکن در عرصه تفسیر و استنباط کلامی از قرآن، پیش از هر امر دیگری باید کارآمدی و درستی این نحوه از استدلال به قرآن کریم ثابت شود لذا این نوشتار با توجه به گستره مباحث کلامی، در صدد آن است که ادله کارآمدی تفسیر کلامی از قصص قرآن را در باب امامت واکاوی نماید. لذا با بهرهگیری از میراث علمی فریقین در ابتدا مهمترین ادله کارآمدی استدلال به قصص قرآن در موضوع امامت بیان مىشود. در ادامه گونههای ارتباط قصص قرآن با مباحث کلامی امامت مورد بررسی قرار مىگیرد. افزون بر آنچه بیان شد گونههای استدلال به قصص قرآن در عرصه تفسیر کلامی در باب امامتپژوهی با عناوینی چون جواب نقضی، جواب حلی و مفهوم اولویت از دیگر مباحث این نوشتار به شمار مىرود.
معصومه آگاهی؛ عبدالهادی فقهی زاده
چکیده
یکی از مبانی خاص تفسیر اخلاقی، اخلاقیبودن محتوای مفاهیم قرآنی و زبان تخاطب در قرآن است؛ چنانکه میتوان محتوای قرآن را از جهات گوناگون از جمله انطباق آموزهها و مفاهیم قرآنی با فطرت انسان، اهداف تربیتی و اخلاقی رسالت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوالهوسلم) و نزول قرآن و وجود آیات صریح در رعایت موازین اخلاقی، محتوایی اخلاقی برشمرد. ...
بیشتر
یکی از مبانی خاص تفسیر اخلاقی، اخلاقیبودن محتوای مفاهیم قرآنی و زبان تخاطب در قرآن است؛ چنانکه میتوان محتوای قرآن را از جهات گوناگون از جمله انطباق آموزهها و مفاهیم قرآنی با فطرت انسان، اهداف تربیتی و اخلاقی رسالت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوالهوسلم) و نزول قرآن و وجود آیات صریح در رعایت موازین اخلاقی، محتوایی اخلاقی برشمرد. از اینرو، قرآن کریم افزون بر اشتمال بر محتوای اخلاقی، در مقام بیان و انتقال این مفاهیم ابزارهای اخلاقی نیز استخدام کردهاست. التزام قرآن به رعایت زبان اخلاقی در همۀ سطوح کلام و در جایگاهها و مظاهر گوناگون، قابل ملاحظه است؛ چنانکه واژگان، تعابیر و جملات مورد استفادۀ خود را از میان انبوه گزینههای ممکن انتخاب کرده و در هر مورد، از نظر اخلاقی، بهترین گزینش را داشته است: وقتی تصریح به مطلبی را خلاف دأب اخلاقی ملاحظه کرده، به کنایه سخن گفته است. گاهی نیز با ایجاد تغییر در ساختار نحوی جملات، انسجام اخلاقی قرآن را حفظ کرده است. در این نوشتار همچنین از طرق گوناگون به نقدهایی پاسخ داده شدهاست که استعمال برخی واژگان یا تعابیر قرآنی را صراحتاً یا تلویحاً مغایر ادب و خروج از دایرۀ اخلاقی برشمردهاند؛ طرقی مانند: ارجاع به معنای واژه در عصر نزول، کنایینشاندادن برخی عبارات، تفکیک معنای لغوی و معنای اصطلاحی و توجه به ساختار نحوی عبارات. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که عناصر زبانی قرآن مجموعاً در جهت اهداف تربیتی و اخلاقی آن بهگزینی شدهاند تا در تعامل این کتاب الهی با مخاطبان هرگز از حریم اصول اخلاقی خارج نشود.