نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد دانشگاه معارف قرآن و عترت (ع)
2 دانشیار علوم قرآن و حدیث، دانشگاه پیام نور
3 استادیار کلام گرایش فلسفه دین و مسائل جدید کلامی، دانشگاه معارف قرآن و عترت (ع)
4 دانشیار گروه فقه و مبانی حقوق، دانشگاه پیام نور
چکیده
از جمله نظریههای جدید در حوزۀ اندیشههای معاصر نظریۀ «قدرت نرم» است. «قدرت نرم» که نخستین بار توسط «جوزف نای» مطرح شد به معنی «توانایی به دست آوردن خواستهها از طریق مجذوب کردن بهجای اجبار و امتیاز و توانایی بهدستآوردن خواستهها از طریق مجذوب کردن بهجای اجبار و امتیاز و توانایی شکلدهی به ترجیحات دیگران» تعریف شده است که این توانایی از طریق جذابیتهای فرهنگی و ایدههای سیاسی صورت میگیرد. یکی از جلوههای قدرت نرم قرآن، «اعجاز تأثیری قرآن» است که در منابع مختلف با عناوین متفاوتی مثل اعجاز نفسانی، اعجاز وجدانی، جذبات روحی، روعه قرآنی، موسیقی باطنی و مانند آن مطرح شده است. اعجاز تأثیری قرآن، کششی وجدانی و فرازبانی بوده و ماهیتی فرا بشری دارد که در هیچ اثر بشری مانند آن یافت نمیشود و با ربایشهای شناختهشده در جهان مادی متفاوت است. براساس منابع موجود، این اعجاز اولین بار توسط «خطّابی» مطرح شده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی از نوع کتابخانهای درصدد آن است که اعجاز تأثیری را جلوهای از قدرت نرم قرآن معرفی نماید.
کلیدواژهها
از جمله نظریههای نوپدید در حوزۀ اندیشههای معاصر، نظریه «قدرت نرم» منابع و عوامل پدیدآورندۀ، مؤلفههای تشکیلدهندۀ، حقیقت و راز، جلوههای و الگوی قدرت نرم است. این نظریه اولین بار توسط «جوزف نای»[1] فیلسوف آمریکایی در سال 1990 میلادی مطرح شد. وی معتقد است قدرت نرم توانایی شکلدهی به ترجیحات دیگران و بهدستآوردن خواستهها از طریق مجذوب کردن بهجای اجبار یا امتیاز است که این کار از طریق جذابیتهای فرهنگی و ایدههای سیاسی صورت میگیرد (افتخاری و همکاران، 1387 ب: 136).
یکی از جلوههای قدرت نرم قرآن، اعجاز تأثیری است. واژۀ اعجاز تأثیری اولین بار توسط «خطّابی» مطرح شد (رمانی خطّابی، جرجانی، 1378ق: 70-71).
درخصوص شبکه معنایی قدرت نرم تحقیقاتی به رشتۀ تحریر درآمده است اما در هیچکدام از آنها حقیقت و راز قدرت نرم و الگوی آن معرفی نشده است. در این پژوهش سعی شده است اقسام و عوامل قدرت نرم قرآن، حقیقت قدرت نرم قرآن، جلوهها و مؤلفههای تشکیلدهندۀ آن با استناد به آیات وحی گزارش شود تا اقدامی در راستای معرفی روش تحقیق میانرشتهای با استنطاق از قرآن در مواجهه با مسائل جدید مطرح شود.
آنچه این تحقیق را از دیگر پژوهشها متمایز میکند:
اولاً: نظریه و الگوی قدرت نرم، مؤلفهها و منابع ایجادشدۀ آن در قرآن، از جمله نظریههای جدید و میانرشتهای مطرح شده در عصر اخیر میباشد که توسط اندیشمند غربی، «جوزف نای» مطرح شده و گرچه بیشتر ناظر بر اندیشههای برخواسته از مکاتب مادی است ولی در این پژوهش سعی شده است تا نظریه قرآن، درخصوص جلوهها و مؤلفهها و ارکان قدرت نرم از قرآن استخراج شده و بر نظریۀ اعجاز تأثیری که اولین بار توسط خطّابی طرح گردید منطبق گردد. این رویکرد جدید و میانرشتهای که با استفاده از روش تحقیق تحلیلی- توصیفی از نوع کتابخانهای همراه است توانسته است مضامین مرتبط با این مفهوم و مقولهسازی از مضامین مشترک را استخراج نماید و اعجاز تأثیری را جلوهای از قدرت نرم قرآن معرفی نماید.
ثانیاً: در این پژوهش الگوی جامع قدرت نرم معرفی شده تا این الگوی جامع را بر قدرت نرم قرآن منطبق کنیم.
ثالثاً: گرچه بسیاری از قرآنپژوهان از وجود خارجی و حقیقی قدرت نرم قرآن و جذبههای آن سخن گفتهاند اما در این پژوهش درصدد کشف حقیقت و راز قدرت نرم قرآن هستیم.
مفهوم «اعجاز تأثیری»
«اعجاز تأثیری» اصطلاحی است که قدمت چندانی ندارد و در گذشته، مفهوم آن با تعبیرهای دیگری مانند جذبات روحی، روعه قرآنی، اعجاز نفسانی، اعجاز وجدانی، موسیقی باطنی و...، گزارش شده است.
خطابی[2] در تبیین این وجه اعجاز، از واژه «تأثیر» بهره گرفته است؛ ولی چنین عنوانی را برای آن وضع نکرده است (رمانی خطابی، جرجانی، 1378ق: 70-71). شالوده این عنوان بر آن دسته از مفاهیمی استوار است که از تأثیر قرآن بر جسم و جان سخن میگویند.
«اعجاز تأثیری قرآن کریم کششی وجدانی و فرازبانی است که در هیچ اثر بشری مانند آن یافت نمیشود و شالوده آن بر فرستنده و متن استوار بوده و دریافت آن به شرایط گوینده نیز مرتبط است» (جواهری، پائیز 1393) در مورد این تعریف نکات ذیل قابل توجه است:
قید «وجدانی»؛ به حضوری بودن این وجه اعجاز اشاره دارد، هرچند مقدمات این دریافت حضوری را بتوان تحصیل کرد. «فرازبانی»؛ نیز نشان میدهد اعجاز تأثیری، زمان را درمینوردد و مردمان همه اقطار عالم را در دامنه ربایش خویش قرار میدهد. «فرستنده» و «متن»؛ خاستگاه و عوامل اصلی بروز این وجه اعجازند. «ظرفیت مخاطب»؛ ظرف مناسب برای ظهور و بروز بیشتر و بهتر تأثیر ویژه قرآن را فراهم میکند.
برخی از طرفداران اعجاز تأثیری شرایط گیرنده را در دریافت جذبههای قرآن دخیل میدانند (قطبالدین راوندی، 1409 ق: 3/1005).
مفهوم «قدرت نرم»
برخی در بیان مفهوم «قدرت»[3] و «قدرت نرم»[4] به تعریفهای ساده بسنده میکنند اما باید توجه داشت که «مفهومپردازی»[5] قدرت و قدرت نرم به دقت بیشتری نیاز دارد.
«قدرت»، توانایی و ظرفیت انجام کارها، توانایی کسب نتایج دلخواه و توان تأثیرگذاری بر رفتار دیگران است (گلشنپژوه، 1387: 21). لغتشناسان نیز قدرت را توانایی انسانی بر انجام یا ترک کاری دانستهاند، به این معنا که اگر بخواهد و اراده کند، بتواند آن را انجام دهد یا از انجام آن سر باز زند (راغب اصفهانی، 1404ق: 396 و طریحی، بیتا: 466).
همچنین برخی «قدرت» را مبداء قریبی دانستهاند که افعال مختلف از آن صادر شود و مبداء عبارت است از فاعل مؤثر و قریب (معین، 1378: 2/2644). «قدرت نرم» از واژههای پرکاربرد در علوم سیاسی است و تعاریف مختلفی از آن ارائه کردهاند که به چند مورد از آنها اشاره میشود:
1. «قدرت فرماندهی»؛[6] توانایی تغییر آنچه دیگران انجام میدهند که میتواند بر توسط به زور یا تشویق متکی باشد.
2. «قدرت متقاعد کردن»؛[7] توانایی شکلدهی به آنچه دیگران میخواهند متکی است که میتواند بر جذابیتهای فرهنگی یا ارزشی و یا قابلیت نفوذ و تغییر در چینش اولویتهای سیاسی در یک موضوع خاص بهگونهای که اولویتهای دیگران به دلیل غیرواقعی به نظر رسیدن مورد توجه قرار نگیرد، استوار باشد.
3. «اقتدار»؛[8] قدرتی که مشروعیت آن بر اساس سنت یا قانون پذیرفته شده است (پیشگاهی فرد و همکاران، 1390: 211-191).
در قدرت نرم در ذهنیتها سرمایهگذاری میشود و از جذابیت برای ایجاد اشتراک بین ارزشها و از الزام و وظیفه همکاری برای رسیدن به همۀ خواستهها سود میجوید (غرایاق زندی، 1390: 13).
معروفترین تعریف قدرت نرم را «جوزف نای»،[9] پژوهشگر برجستۀ آمریکایی نموده است. وی در سال 1990 میلادی در مجلۀ سیاست خارجی،[10] قدرت نرم را «توانایی شکلدهی به ترجیحات دیگران» تعریف کرد. تعریفی که قبل از وی پروفسور حمید مولانا در سال 1986 م در کتاب «اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بینالملل» به آن اشاره کرده بود (مولانا، 1389: 50-53).
با این وجود، مهمترین کتاب در حوزۀ جنگ نرم را جوزف نای در سال 2004 م، تحت عنوان «قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی» منتشر نمود. وی در این کتاب، قدرت نرم را هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانهای که جامعۀ هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا میدارد، تعریف کرده است که جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانهای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشکال مختلف کاربردی قدرت نرم هستند (نای، 1382: 23؛ Nay, 1990: 15-17).
جوزف نای بر این باور است که هرچند قدرت نرم[11] و قدرت سخت[12] در هم تنیدهاند، ولی قدرت نرم به قدرت سخت وابسته نیست. نای همچنین معتقد است زمانی که شما دیگران را وادار میکنید ایدههای شما را- و آنچه شما میخواهید- بپذیرند، بدون اینکه برای این کار هزینۀ زیادی (امتیاز و اجبار) صرف کنید، در آن صورت شما از «قدرت نرم» استفاده کردهاید (بیگی، 1388: 36).
قدرت نرم، قدرت استفاده از یک سری اقدامات پیچیده و پنهان، متشکل از عملیات سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرتهای بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در کشورهای هدف است (Kenor, 1973: 14-19).
مفهوم «روعه قرآنی»
روعه، روع، اروع، مفرد روعاء، جمع روع و ارواع آنکه زیبایی یا دلیری او تو را به شگفت آورد، بزرگوار و تیزهوش قلب اروع، دلی که زود خرسند شود (ابنمنظور، 1408 ق: 3/ذیل واژۀ روع).
یکی از پژوهشگران روعت و مهابت را از وجوه اعجاز قرآن میداند و آن را به نفس نسبت میدهد و نه به روح (و ذلک صنیعه بالقلوب و تأثیره فی النفوس) (العانی، 1413ق: 155) او خاستگاه تأثیر ویژۀ قرآن را به وادی نظم آهنگ قرآن و آثار مترتب بر اصوات الفاظ و حروف میکشاند و میگوید، پژوهشگران متأخر اتفاق دارند ارزش نظم آهنگی که لفظ آن را با خود همراه دارد، چیزی نیست که در بیان ادبی و نظم قرآن ساده تلقی شود چرا که بر جان مخاطبان تأثیر میگذارد و آن را آمادۀ پذیرش محتوا میکند. «برخی از پژوهشگران معتقدند که بخش بزرگی از روعه قرآن برخاسته از زیبایی آهنگی نهفته در نظم قرآن است» (ابوزید، 1992 م: 242).
الگوی قدرت نرم
برای اینکه قدرت نرم، ظهور یابد باید دارای مشخصات زیر باشد.
1. قدرت نرم باید قالب ارتباطی داشته باشد. در ارتباط متکلم با مخاطب است که قدرت نرم ظهور مییابد.
2. قدرت نرم باید، ارتباط عرضی داشته باشد نه ارتباط بالا به پائین. اگر ارتباط عرضی قدرت نرم را نپذیریم قائل به قدرت سخت شدهایم.
3. قدرت نرم، تأثیرگذار است یعنی متکلم در ارتباط با مخاطب فعال است نه منفعل.
4. مطابق خواستهها و آمال مخاطب است یعنی دغدغهها و نیازهای مخاطب را تأمین میکند و بایستههای او را به انجام میرساند.
5. در قدرت نرم گفتگو دوطرفه است نه یکطرفه و فرمایشی.
عوامل قدرت نرم قرآن
هدف هر ارتباط کلامی، تأثیر گذاشتن بر مخاطب و ایجاد قدرت نرم است. قرآن دارای چنین ویژگی میباشد. کینت گریک،[13] قرآنپژوه انگلیسی دربارۀ تأثیر قرآن میگوید: «من وقتیکه برای اولین مرتبه قرآن را گشودم و تحت تأثیر قرار گرفتم، تصور نمودم اثری که آن کتاب در من کرده استثنایی است و در سالهای بعد تقریباً با تمام اروپائیانی که راجع به قرآن، تحقیق کردهاند، تماس یا مکاتبه داشتم همه را، چنین یافتم که قرآن اثر جاذبه مغناطیسی در همۀ قرآنپژوهان اروپایی دارد... علت تأثیرگذاری قرآن به خاطر معانی و کلمات آن است» (زمانی، 1385: 102).
عوامل قدرت نرم قرآن را میتوان در امور زیر جستجو کرد:
1. کلمات قرآن و معانی آنها
ما برای انتقال پیام، از کلمات، بهره میبریم. در حقیقت کلمات و جملات وسیلۀ انتقال معنی هستند «کلمات قدرت از پیش اقناع کردن را دارند، کلمات و نامگذاریهایی که به کار میبریم به تعریف و ایجاد دنیای اجتماعی ما منجر خواهد شد...» (پراتکانیس، 1384: 63). بر این اساس، ظاهر قرآن از جاذبه و تأثیر فراوانی برخوردار است. حتی فراوانی واژههای بهکاررفته در یک سخنرانی، پیام یا متن حکایت از تأثیرگذاری آن واژهها و ایجاد قدرت نرم دارد. بهعنوان نمونه آیۀ ﴿فَاصدَع بِمَا تُؤمَرُ وَ أَعرِض عَنِ المُشرِکِین﴾ (حجر/94) «آنچه را مأموریت دارى، آشکارا بیان کن! و از مشرکان رویگردان (و به آنها اعتنا نکن)!» واژۀ «فَاصدَع» که فعل امر «صدع» است به معنای «تبلیغ کن» در معنای استعاری به کار رفته است چون تأثیر «صدع» رساتر از تأثیر «تبلیغ» است (سیوطی: 1408ق: 148). صدع به معنای شکستن است و هر شکستی صدایی ایجاد میکند. پیامبر صلیاللهعلیه والهوسلم مأمور به عملی میشود که انعکاس بیرونی داشته باشد و صدای آن به جاهای دیگر برسد. علاوه بر معناشناسی قرآن، ساختار کلمات قرآن هم مورد توجه قرار گرفته تا قدرت نرم بیشتری را ایجاد نماید.
2. مفاهیم آیات قرآن
قرآن علاوه بر اینکه کلماتش، اقناعگر است، مفاهیم و پیامهای آن موجب تأثیرگذاری در مخاطب و ایجاد قدرت نرم میگردد و متناسب با نیازهای مخاطب سخن میگوید و به پرسشهای وی پاسخ میدهد. «قرآن مجموعه قوانین از تکالیف روزانه تا تشریفات دینی، از تزکیه تا حفظ بدن و بهداشت، از حقوق عمومی تا حقوق فردی، از منافع فردی تا منافع عمومی... همه را در بر دارد. مستشرقان بسیاری نسبت به مفاهیم والای قرآن در مقایسه با دیگر کتب آسمانی اعتراف کرده و در آثارشان به این نکته اشاره کردهاند که علت جذبه و تأثیرگذاری قرآن بر مسلمان و غیرمسلمان، مفاهیم والای آن است» (زمانی، 1385: 105).
3. تنوع مطالب
یکنواخت بودن مطلب برای شنونده و یا خواننده خستهکننده است. اگر تنوع در مطلب ایجاد شود و این تنوع هدف خاصی را دنبال نماید، جاذبه و نشاط برای شنونده یا خواننده ایجاد کرده، قدرت نرم ایجاد میکند. قرآن این ویژگی را دارد. آیات 20 تا 23 سورۀ نمل، گفتگو و خبررسانی هدهد به حضرت سلیمان را تبیین میکند در این گزارش هم معارف عقیدتی بیان میشود و هم معایب شرک و هم یک گزارش تاریخی از قومی که در منطقۀ سبأ است و همین ترکیب تاریخ با عقاید، عامل جذابیت آن شده است.
4. بهرهمندی از صناعات ادبی
برای اینکه متن نوشتاری یا گفتاری خود را زیبا سازیم از صناعات ادبی استفاده میکنیم، چه این صناعات مربوط به معانی و مفاهیم باشد و چه مربوط بهظاهر الفاظ که در متن به کار رفته است. در قرآن کریم، از این صناعات فراوان بهره گرفته شده است که قدرت نرم ایجاد کرده است. در اینجا به چند مورد آن اشاره میشود.
تشبیه
تشبیه یکی از قالبهای علم بیان است. هرگاه بخواهیم صنعتی را برای موصوفی همراه با توضیح و یا مبالغه به اثبات برسانیم به چیز دیگری پناه میبریم که این صفت در آن آشکارتر است و بین آن دو همانندی وجود دارد. چنین همانندی بین دو چیز، تشبیه نامیده میشود.
قرآن کریم تشبیهات فراوانی را برای توضیح و اثبات معانی آیات و ایجاد قدرت نرم به کار گرفته است. یکی از این تشبیهات قرآن آیۀ ﴿مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّورَئةَ ثمُ لَم یحَمِلُوهَا کَمَثَلِ الحِمَارِ یحَمِلُ أَسفَارَا بِئسَ مَثَلُ القَومِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِایَاتِ اللهِ وَ اللهُ لَا یهَدِى القَومَ الظَّالِمِین﴾ (جمعه/5) «کسانى که مکلف به تورات شدند ولى حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشى هستند که کتابهایی حمل مىکند، (آن را بر دوش مىکشد اما چیزى از آن نمىفهمد)! گروهى که آیات خدا را انکار کردند مثال بدى دارند و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمىکند.»
استعاره
استعاره، یکی از صناعات بیانی است. «استعاره به معنی عاریت خواستن و عاریت گرفتن است، اگر لفظ در غیر معنی اصلی خود با علاقۀ مشابهت به کار رود استعاره نامیده میشود. استعاره، استعمال لفظ در غیر معنای اصلی، با علاقۀ مشابهت در معنای اصلی و غیر اصلی است. استعاره آن است که عبارتی را از موضع استعمالش در اصل لغت، به جهت غرضی خاص به معنای دیگری منتقل کنند و آن غرض یا برای شرح معنی و روشن نمودن یا برای تأکید و مبالغه است» (عسکری، 1372: 362 و همایی، 1370: 250). یکی از بهترین نمونههای استعاره در قرآن آیۀ زیر است ﴿وَ قِیلَ یَأَرضُ ابلَعِى مَاءَکِ وَ یَسَمَاءُ أَقلِعِى وَ غِیضَ المَاءُ وَ قُضىِ الأَمرُ وَ استَوَت عَلىَ الجودِىّ وَ قِیلَ بُعدًا لِّلقَومِ الظَّلِمِین﴾ (هود/44) و گفته شد: «اى زمین، آبت را فرو بر! و اى آسمان، خوددارى کن! و آب فرو نشست و کار پایان یافت و (کشتى) بر (دامنه کوه) جودى، پهلو گرفت؛ و (در این هنگام) گفته شد: دور باد قوم ستمگر (از سعادت و نجات و رحمت خدا!)» در این آیه تعدادی از فنون و صناعات ادبی و بلاغی به کار رفته است که قلب را میلرزاند و عقل را مدهوش میسازد و قدرت نرم ایجاد میکند. بعضی مربوط به علم معانی و برخی مربوط به علم بیان و برخی دیگر، مربوط به علم بدیع است.
خداوند در آیۀ مورداشاره «ارض و سماء» را همانند موجود زندۀ دارای عقل و شعور در نظر گرفته و به آن دو خطاب کرده است. آب استعاره از غذا گرفته شده و جامع بین آب و غذا تقویت و نیرومندی است همانطور که انسان با خوردن غذا تقویت میشود، زمین هم با فروبردن آب برای رویاندن گیاهان تقویت میشود. (درویش: 1408ق: 4/156 و معرفت: 1422ق: 2/158). بهکارگیری استعاره در قرآن نیز در ایجاد قدرت نرم و تأثیر در مخاطب، مؤثر است.
کنایه
کنایه در معنای لغوی عبارت است از پوشیده سخن گفتن و در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی نزدیک و دور است و این دو معنی لازم و ملزوم یکدیگر هستند و هیچ قرینهای وجود ندارد که معنای موضوع له مراد است یا معنای غیر موضوع له. سخنگو طوری لفظ کنایی را به کار میبرد که ذهن شنونده از معنای نزدیک به معنای دور آن منتقل گردد (همایی، 1370: 159؛ هاشمی، 1407ق: 345).
هر لفظی که دارای بار معنایی منفی و زشت باشد، در قرآن نیامده و از یک لفظ جایگزین با معنای کنایی، استفاده شده است. بهطور مثال در آیۀ ﴿نِسَاؤُکُم حَرثٌ لَّکُم فَأتُوا حَرثَکُم أَنىَ شِئتُم﴾ (بقره/223) «زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند؛ پس هر زمان که بخواهید، مىتوانید با آنها آمیزش کنید.» واژۀ «حرث» در معنای لغوی به معنای «کشت زار» است و در معنای اصطلاحی به معنای «عمل زناشویی» است. این آیه با مفهوم کنایی الفاظش، یک پیام تأثیرگذار و متقاعدکننده برای شنونده و خواننده دارد تا قانع شده و در او قدرت نرم ایجاد شود، بهسوی حق روی آورد.
تخلص
تخلص به این معناست که گوینده یا نویسنده، برای انتقال از یک مطلب به مطلب دیگر حلقۀ وصل مناسبی را انتخاب کند. آن حلقۀ وصل باید آنچنان پیونددهندۀ دو مطلب بهیکدیگر بهصورت طبیعی و لطیف باشد که مخاطب متوجه این انتقال نگشته و احساس پارگی و انقطاع سخن نکند «و این انتقال موجب نشاط و شکفتگی خاطر شنونده باهوش یا خوانندۀ با دقت میشود و آن را درک میکند آن هم وقتی که اثر سخن را درک و دریافت کرده باشد» (همایی، 1370: 99؛ معرفت، 1442ق: 419). در این انتقال، سخنگو یا نویسنده، بین بخش اول سخن و یا نوشتۀ خود با بخش دوم چنان پیوند برقرار میسازد که شنونده یا خواننده پس از اینکه آن را شنید و یا خواند و فهمید، متوجه انتقال شده، قدرت نرم را ایجاد میکند.
در قرآن کریم «تخلص» فراوان وجود دارد و بهرهمندی از این صنعت بدیعی، بهعنوان یکی از وجوه اعجاز قرآن بهحساب میآید. بهرهگیری از صنعت تخلص در مثل انتقال از موعظه به بشارت و انذار، یا از بیان داستان پیامبران به بیان صفات پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوالهوسلم و غیره دیده میشود. بهعنوان نمونه، در آیۀ ﴿اللَهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشکَوةٍ فِیهَا مِصبَاحٌ المِصبَاحُ فىِ زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنهَّا کَوکَبٌ دُرِّىٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیتُونَةٍ لَّا شَرقِیَّةٍ وَ لَا غَربِیَّةٍ یَکاَدُ زَیتهُا یُضىِءُ وَ لَو لَم تَمسَسهُ نَارٌ نُّورٌ عَلىَ نُورٍ یهَدِى اللهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَ یَضرِبُ اللهُ الأَمثَالَ لِلنَّاسِ وَ اللهُ بِکلُ شىَءٍ عَلِیم﴾ (نور/35)؛ «خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مثل نور خداوند همانند چراغدانى است که در آن چراغى (پرفروغ) باشد، آن چراغ در حبابى قرار گیرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنى افروخته مىشود که از درخت پربرکت زیتونى گرفته شده که نه شرقى است و نه غربى؛ (روغنش آنچنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعلهور شود؛ نورى است بر فراز نورى؛ و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت مىکند و خداوند به هر چیزى داناست.» پنج مورد تخلص صورت پذیرفته است. «اولین بار به معرفی شیشه و درخشندگی آن تخلص شده و دوباره به بیان نور و روغنی که از آن برای روشنی کمک گرفته میشود پرداخته است. برای دومین بار به بیان درخت مبارک زیتون تخلص شده است. در سومین بار به ویژگیهای روغن تخلص شده است. از ویژگیهای روغن به بیان ویژگی نور و چند برابری آن تخلص صورت گرفته است و در آخرین مرحله از همۀ تخلصهای قبلی به نعمت هدایت الهی تخلص شده است» (معرفت، 1422ق: 439). بهکارگیری تخلص در قرآن در ایجاد قدرت نرم و تأثیر در مخاطب بسیار مؤثر است.
5. گفتاری بودن قرآن
یکی دیگر از ویژگیهای قرآن در ایجاد قدرت نرم، نظام گفتاری آن است؛ منظور از نظام گفتاری قرآن، این است که قرآن، مجموعه پیامهایی است که در قالب گفتار از طرف خدا بهوسیلۀ فرشتۀ وحی به پیامبر اسلام ابلاغ شده و ایشان آنها را در قالب آیه، آیات و سور به مردم رسانده است، بین نظام گفتاری و نوشتاری باید تفاوت قائل شد. سخنگو یا پیامرسان؛ وقتی با مردم و مخاطبین سخن میگوید شرایط محیطی و موقعیت زمانی و مکانی مخاطبان را در نظر میگیرد و تمام این موقعیتها و شرایط را در سخن گفتن خود؛ رعایت میکند. «سبک گفتاری قرآن، التزامی به بیان جزئیات یک داستان یا موضوع ندارد برای اینکه بیان منظم و توضیح جزئیات در شأن نوشتار است و علت بیان بخشی از داستان در قرآن به همین خاطر است و حتی داستان را با دیگر حقایق و معارف اعتقادی و احکام و مواعظ به شکل آمیخته بیان میکند» (معرفت، 1422ق: 516).
6. مخاطب قرآن
یکی دیگر از مؤلفههای تأثیر زبانی قرآن توجه به مخاطب است. مخاطب ظرفیتها، تواناییها و نیازهای گوناگونی دارد. کلام الهی به این موارد توجه نموده و توانسته تأثیر اعجاز گونه بر مخاطب داشته باشد. «همانطور که انسانها از نظر جسمی متفاوت هستند، بهلحاظ روحی ظرفیتهای گوناگونی دارند» (واسعی و دیانی، 1386: 45). این ظرفیتها ممکن است به بُعد شناختی یا عاطفی آنها مربوط باشد و بر همین اساس، در زمانها و دورههای مختلف، پیامبران گوناگونی از طرف خدا برای راهنمایی آنها آمدهاند و آنها مأمور بودند تا بهتناسب ظرفیت مخاطبان خود سخن بگویند. «إنّا مَعاشِرَ الأنبیاء، تکلم النّاس عَلی قَدر عُقولِهِم» (ابن ابی الحدید: 1408ق: 18/186). «سیر تمدن بشری از هیچ به سوی همهچیز است و روح حاکم بر جوامع، رو به رشد و تعالی و کمال است، به همین جهت نبوت نیز به فراخور حال آنان پیش رفته و کمال یافته تا آنجا که پیامبری خاتمه یافته است» (واسعی و دیانی، 1386: 46). «ظرفیت مخاطب» ظرف مناسب را برای ظهور و بروز بیشتر و بهتر تأثیر ویژه قرآن فراهم میکند. «طرفداران اعجاز تأثیری، شرایط گیرنده را در دریافت جذبههای قرآن دخیل میدانند» (قطبالدین راوندی، 1409ق: 3/1005).
انسان نیازهای گوناگونی دارد که میتوان آنها را در تمایلات و خواستههای او برشمرد. خواستههای جسم مثل غذا، آب، پوشاک و... و خواستههای عاطفی مثل محبت، کینه، خداخواهی و... نیازهای انسان حالت پلکانی دارد، وقتی که در پله پایینتر، نیازش برطرف شد نیاز پله بالاتر ظهور و بروز میکند. «آبراهام مزلو سلسله مراتبی از نیازهای انسان را ارائه کرده که از نیازهای اساسی زیستی آغاز میشود و در سطح بالاتر به انگیزههای روانی پیچیدهتر میرسد» (دیلمی و آذربایجانی، 1381: 169).
جلوههای قدرت نرم قرآن
گفتمان قرآن در قدرت نرم، جلوههای ویژهای دارد که در مخاطبین خود نفوذ نموده است و این جلوههای قدرت نرم، تجلّی خدا را در متن قرآن تفسیر نموده است. چنانچه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرموده است: «فَتَجَلّی لَهُم سُبحانَهُ فِی کِتابِه مِن غَیر إن یَکونوا راوهُ، بِما أراهُم مَن قُدرَتِه وَ خَوفِهِم مِن سَطوَتِه» (نهجالبلاغه، خطبۀ 147: 204).
جلوههای قدرت نرم قرآن را در دو مورد میتوان بیان کرد:
قدرت نرم قرآن بر انسان و دیگر موجودات ذیروح
یکی از ویژگیهای قرآن، تأثیر تکوینی و قدرت نرمی است که آیات قرآن بر انسان و دیگر موجودات ذیروح بر جای میگذارد. به چند نمونه از آیاتی که اعجازپژوهان قرآن برای جلوههای قدرت نرم قرآن بدان استدلال کردهاند، اشاره میکنیم:
اشک ریختن متأثر از قرائت قرآن جلوۀ قدرت نرم قرآن
﴿وَ إِذَا سَمِعُوا مَا أُنزِلَ إِلىَ الرَّسُولِ تَرَى أَعیُنَهُم تَفِیضُ مِنَ الدَّمعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الحَقّ یَقُولُونَ رَبَّنَا ءَامَنَّا فَاکتُبنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ﴾ (مائده/88) و هر زمان آیاتى را که بر پیامبر (اسلام) نازل شده بشنوند، چشمهای آنها را مىبینى که (از شوق) اشک مىریزد، به خاطر حقیقتى که دریافتهاند؛ آنها مىگویند: «پروردگارا! ایمان آوردیم؛ پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره یاران محمد) بنویس!»
«أَعیُنَهُم تَفِیضُ مِنَ الدَّمع» به معنای «تَفِیضُ الدَّمعِ مِن أَعیُنَهُم» مجاز و مفید مبالغه است (رازی، 1420ق: 12/415 و ابن عاشور، 1420ق: 5/187) و از شدت تأثر از آیات قرآن خبر میدهد. «مِن اول» در «مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الحَقّ» برای ابتدائیت است و نشان میدهد علت اشک ریختن آنها شناخت حق است و «مِن دوم» تبعیضیه و نشاندهندۀ این نکته است که آنها بخشی از حق را دریافتند و چنین اشک ریختند (رازی، 1420ق: 12/415).
بیشتر مفسران شیعی و سنی- نزول این آیه را در مورد جعفربنأبیطالب زمانی که با جمعی از مکه به حبشه مهاجرت کرد، میدانند (بحرانی، 1416ق: 2/345؛ سیوطی، 1404ق: 2/302).
ظاهر آیه و روایات تفسیری مشهور ذیل آن، ظرفیت بسیار مناسبی را برای پذیرش اعجاز تأثیری قرآن و ایجاد قدرت نرم فراهم میکند.
بیمناکی قلوب ثمره تلاوت قرآن
﴿إِنَّمَا المُؤمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللهُ وَجِلَت قُلُوبهُم وَ إِذَا تُلِیَت عَلَیهم ءَایَاتُهُ زَادَتهم إِیمَانًا وَ عَلىَ رَبِّهِم یَتَوَکلَّون﴾ (انفال/2) «مؤمنان، تنها کسانى هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهایشان ترسان میگردد؛ و هنگامیکه آیات او بر آنها خوانده مىشود، ایمانشان فزونتر مىگردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.»
در این آیه بیمناکی قلوب، نتیجۀ یاد خدا و فزونی ایمان نتیجۀ تلاوت قرآن دانسته شده است. اگر زیادی ایمان را حاصل تأثر درونی بدانیم، میتوانیم خاستگاه این تأثر را در جذبات روحی قرآن بیابیم؛ ازاینرو به دلالت اجمالی میتوان گفت آیه بر اعجاز تأثیری دلالت دارد (احمد یوسف، 1419ق: 48).
اقشعرار جلود
﴿اللهُ نَزَّلَ أَحسَنَ الحدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانىِ تَقشَعِرُّ مِنهُ جُلُودُ الَّذِینَ یخَشَونَ رَبهَّم ثمُ تَلِینُ جُلُودُهُم وَ قُلُوبُهُم إِلىَ ذِکرِ اللهِ﴾ (زمر/23)؛ «خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابى که آیاتش (در لطف و زیبایى و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است؛ آیاتى مکرّر دارد (با تکرارى شوقانگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانى که از پروردگارشان مىترسند مىافتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا مىشود.»
مرحوم طبرسی آورده است: «تَقشَعِرُّ مِنهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخشَونَ رَبَّهُم» از ترس وعیدی که در قرآن ذکر شده است، لرزش در اقدام آنان میافتد. «ثمُ تَلِینُ جُلُودُهُم وَ قُلُوبُهُم إِلىَ ذِکرِ اللهِ» زمانی که وعده ثواب و رحمت را که در قرآن آمده است، بشنوند و مقصود این است که قلبهای ایشان با ذکر خداوند آرام میگیرد؛ پس مفعولِ ذکر، به خاطر وضوح حذف شده است (طبرسی، 1372: 8/773). در این آیه «اقشعرار» به مؤمنانی نسبت داده شده که نسبت به پروردگار خویش از صفت خشیت برخوردارند.
در روایتی در شرح این آیه آمده است: «...جابر به امام باقر علیهالسلام عرض میکند: افرادی هستند که چون چیزی از قرآن را به یاد میآورند یا برای آنها قرائت میشود، چنان از خود بیخود میشوند که اگر دستها یا پاهایشان را قطع کنند، متوجه نمیشوند. [حال اینان چگونه است؟] امام فرمود: سبحانالله! این امری شیطانی است؛ [مؤمنان] اینگونه وصف نشدهاند! بلکه قرآن [توأم با] نرمی [و آرام بودن]، رقت، اشک و ترس است» (کلینی، 1362: 2/617؛ بحرانی، 1416ق: 4/707).
روایت دیگری نیز با همین مضمون و سند متفاوت وجود دارد: «عن أبی علی الأشعری، عَن محمدبنحسان [الرازی]، عن أبی عمران الأرمنی، عن عبداللهبنالحکم، عن جابر، عن أبی جعفر علیهالسلام، مثله» (کلینی، 1362: 2/617).
علامه مجلسی این حدیث را با دو سندش ضعیف دانسته است (مجلسی، 1407ق: 12/504) و به نظر میرسد ضعف آنها از جهت أبی عمران أرمنی (امامی ضعیف) (نجاشی، بیتا: 225، شمارۀ 519 و ابنداود، 1383: 468، شمارۀ 261) و عبدالله بن حکم الارمنی (ضعیف و متهم به غلوّ) باشد. با صرفنظر از ضعف سند، در این حدیث نکات قابلتوجهی وجود دارد که بهقرار ذیل است:
برخی، بدون مشروط بودن به ویژگیهای خاص، با یاد، قرائت یا استماع آیات قرآن در معرض کششهای جنونآمیز و بهشدت تحریککنندهای قرار میگیرند که آنها را از خود بیخود میکند. این کششها در دو سطح کلی قابل بررسی هستند: سطحی بسیار غیرعادی که به فرمودۀ امام علیهالسلام شیطانی است و سطحی هرچند غیرعادی، لیکن در آستانۀ تحمل انسان؛ آنچنان که عقل و حس را زایل نمیکند.
شاخصهای کشش دوم «اللین»، «الرقه» «الدمعه» و «الوجل» است که «رقت» و «ترس» مربوط به جان و مابقی مربوط به جسم آدمی است.
ملا فتح الله کاشانی در توضیح این آیه، به مصادیقی از روایت پیشین اشاره کرده است: «قتاده فرمود که حق سبحانه، اولیای خود را منعوت ساخته به اقشعرار جلود به سبب خشیت و اطمینان قلوب بهواسطۀ رجای رحمت نه به ذهاب عقول و عروض غشیان، همچنان که روش اهل بدع و توابع شیطان است» (کاشانی، 1336: 8/92).
کاشانی در ادامه آورده است: عبدالله بن عروة بن زبیر گفت: از أسماء بنت ابیبکر پرسیدم که اصحاب رسول نزد استماع قرآن و تلاوت فرقان چگونه بودند؟ گفت چنان که خدای تعالی وصف ایشان کرده به چشمهای گریان و اعضای لرزان (همان).
علامه طباطبائی در شرح آیه فرموده است: «کلمۀ «تقشعر» از مصدر «اقشعرار» به معنای «جمعشدن شدید پوست بدن است از ترسی که با شنیدن خبر دهشتآور یا دیدن صحنهای ترسناک دست میدهد». این جمع شدن پوست بدن اشخاص در اثر شنیدن قرآن، تنها به خاطر این است که خود را در برابر عظمت پروردگارشان مشاهده میکنند؛ آنگاه هنگامی که کلام خدا را میشنوند، متوجه ساحت عظمت و کبریایی او گشته و خشیت بر دلهایشان احاطه مییابد و پوست بدنهایشان شروع به جمع شدن میکند. ﴿ثمُ تَلِینُ جُلُودُهُم وَ قُلُوبُهُم إِلىَ ذِکرِ الله﴾؛ کلمۀ «تَلِین» سکون و آرامش را در تضمین دارد؛ زیرا اگر چنین نبود، نمیبایست با حرف «الی» متعدی شود؛ پس معنایش این است که بعد از جمع شدن پوستها از خشیت خدا، بار دیگر پوست بدنشان نرم میشود و دلهایشان با یاد خدا آرام میگیرد. در جملۀ قبلی که جمع شدن پوستها را بیان میکرد، سخنی از قلوب به میان نیاورد، برای اینکه مراد از «قلوب»، جانها و نفوس است و جان آدمی، «اقشعرار» یعنی جمع شدن پوست ندارد، عکسالعمل جانها در برابر قرآن همانا خشیت و ترس است» (طباطبائی، 1417ق: 17/256).
بحث و نتیجهگیری
از این پژوهش نتایج زیر به دست میآید:
1. نظریه و الگوی قدرت نرم، مؤلفهها و منابع ایجادشده آن در قرآن، از جمله نظریههای جدید و میانرشتهای، مطرح شده در عصر اخیر است. گرچه نظریۀ قدرت نرم اولین بار توسط اندیشمند غربی «جوزف نای» مطرح شد که بیشتر ناظر بر اندیشههای برخواسته از مکاتب مادی است ولی ما سعی کردیم در این پژوهش نظریۀ قرآن را در مورد جلوهها، مؤلفهها و ارکان قدرت نرم را استخراج کنیم. قدرت نرم قرآن، اهمیتی فرا بشری دارد که در هیچ اثر بشری مانند آن یافت نمیشود.
2. یکی از جلوههای قدرت نرم قرآن، اعجاز تأثیری قرآن است که در منابع مختلف با عناوین متفاوتی مثل اعجاز نفسانی، اعجاز وجدانی، جذبات روحی، روعه قرآنی و موسیقی باطنی عنوان شده و اولین بار توسط خطّابی مطرح گردیده است.
3. اعجاز تأثیری قرآن، کششی وجدانی و فرازبانی بوده که با ربایشهای شناختهشده در جهان مادی متفاوت است و براساس منابع موجود، این اعجاز، اولین بار توسط «خطّابی» مطرح گردید.
4. قدرت نرم، الگوی خاص خود را دارد از جمله اینکه قدرت نرم، قالب ارتباطی داشته، ارتباط آن عرضی است نه ارتباط بالا به پایین. قالب تأثیرگذاری دارد و مطابق خواستهها و آمال مخاطب میباشد.
5. مؤلفههای قدرت نرم قرآن عبارت است از متکلم، متن و مخاطب.
6. جلوههای قدرت نرم قرآن عبارت است از قدرت نرم فیزیکی و مادی بر انسان و دیگر مخلوقات ذیروح و قدرت نرم بر جمادات.
7. عوامل قدرت نرم قرآن عبارتاند از: کلمات قرآن و معانی آنها، مفاهیم آیات قرآن، تنوع مطالب، بهرهمندی از صناعات ادبی مثل تشبیه، استعاره، کنایه و تخلّص، گفتاری بودن قرآن.
8. اعجازپژوهان قرآن به برخی آیات قرآن بهعنوان جلوههای قدرت نرم قرآن بدان استدلال کردهاند از جمله آیاتی که اشک ریختن متأثر از قرائت قرآن را بیان میکند و یا بیمناکی قلوب را ثمرۀ تلاوت قرآن میداند. همچنین جمعشدن شدید پوست بدن را ثمرۀ شنیدن کلام خدا و توجه به رحمت و عظمت کبریایی خداوند و احاطۀ خشیت بر دلهای مؤمنین میداند.
نهجالبلاغة.
ابن ابی الحدید، عبدالحمید (1408 ق)، شرح نهجالبلاغه. چاپ دوم. بیروت: دار احیا التراث العربی.
ابن عاشور، محمد بن طاهر (1420ق/2000م). التحریر و التنویر؛ طبعة الاولی. بیروت: مؤسسة التاریخ العربی.
ابنداود تقی الدین حسنبنعلی حلی و احمد برقی (1383). الرجال. تهران: دانشگاه تهران. چاپ 2.
ابن منظور، محمد بن مکرم (1408ق/1986م). لسان العرب. مصحح علی شیری. چاپ اول. بیروت: دار احیا التراث العربی.
ابوزید، احمد (1992م). التناسب البیانی فی القرآن: دراسه فی النظم المعنوی و الصوتی؛ رباط: کلیة الآداب.
احمد یوسف، محمد عطا (1419ق). «البحوث و الدراسات: الاعجاز التأثیری للقرآن الکریم (دراسه تاریخیه و تطبیقیه من القرآن و السیره النبویه)»؛ الشریعة و الدراسات الاسلامیة؛ شمارۀ 36. شعبان.
العانی، عبدالقهار (1413ق/2010م). اعجاز القرآن؛ طبعة الاولی. اردن: عالم الکتاب الحدیث.
افتخاری و همکاران (1387ب). قدرت نرم: فرهنگ و امنیت. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق علیهالسلام.
بحرانی، سیدهاشم (1416ق). البرهان فی تفسیر القرآن؛ تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه موسسة البعثة؛ چاپ اول. تهران: بنیاد بعثت.
بیگی، مهدی (1388). قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران. تهران: دانشگاه امام صادق.
پراتکانیس، آنتونی و آرنسون، الیوتی (1384). عصر تبلیغات. مترجم کاوس سید امامی و محمدصادق عباسی. چاپ چهارم. تهران: انتشارات سروش.
پیشگاهی فرد، زهرا و همکاران (1390). «جایگاه قدرت نرم در قدرت ملی با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران». فصلنامه راهبرد. سال بیستم. شمارۀ 61.
جواهری، سیدمحمدحسن (پائیز 1393). «بررسی نظریۀ خطّابی دربارۀ اعجاز تأثیری قرآن کریم». مقالۀ علمی پژوهشی. قبسات. شمارۀ 73.
درویش، محیالدین (1408ق). اعراب القرآن و بیانه. چاپ اول. دمشق: دارابن کثیر.
دیلمی، احمد و آذربایجانی، مسعود (1381). اخلاق اسلامی. چاپ یازدهم. قم: انتشارات معارف.
رازی، فخرالدین و ابوعبدالله محمدبنعمر (1420ق). مفاتیح الغیب؛ طبعة الثلاثه. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1404 ق). المفردات فی غریب القرآن. بیروت: دارالعلم.
رمانی، خطّابی و جرجانی (1378ق/1968م). ثلاثرسائل فی إعجاز القرآن؛ تحقیق محمد خلف الله. محمد زغلول لام؛ القاهره: دارالمعارف.
زمانی، محمدحسن (1385). مستشرقان و قرآن. چاپ اول. قم: بوستان کتاب.
سیدبنقطب بنابراهیم شاذلی (1412ق). فی ظلال القرآن؛ چاپ هفدهم. بیروت- قاهره: دارالشروق.
سیوطی، جلالالدین عبدالرحمن (1408ق). در المنثور فی تفسیر المأثور؛ چاپ اول. بیروت: دارالفکر.
سیوطی، جلالالدین عبدالرحمن (1404ق). الدر المنثور فی تفسیر المأثور؛ قم: کتابخانۀ آیت الله مرعشی نجفی.
طبرسی، فضلبنحسن (1372). مجمع البیان؛ با مقدمۀ محمدجواد بلاغی؛ چاپ سوم. تهران: انتشارات ناصرخسرو.
طریحی، فخرالدین (بیتا). مجمع البحرین. تهران: کتابفروشی مرتضوی.
عسکری، ابوهلال حسنبنعبدالله (1372). صناعتین «معیار البلاغه». ترجمه محمدجواد نصیری. چاپ اول. تهران: دانشگاه تهران.
غرایاق زندی، داود (1390). «چیستی معنا و مفهوم امنیت نرم». تهران: فصلنامه مطالعات راهبردی. شمارۀ 45.
قطب الدین راوندی، سعیدبن هبهالله (1409ق). الخرائج و الجرائح؛ چاپ اول. قم: مؤسسة الامام المهدی علیهالسلام.
کاشانی، ملافتحالله (1336). منهج الصادقین فی الزام المخالفین؛ تهران: کتابفروشی محمدحسن علمی.
کلینی، محمدبنیعقوب (1362). الکافی. چاپ دوم. تهران: انتشارات اسلامیه.
گلشن پژوه، محمودرضا (1387). جمهوری اسلامی و قدرت نرم. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی.
مجلسی، محمدباقر (1407 ق). بحارالانوار. بیروت: موسسة الوفاء.
معرفت، محمدهادی (1422ق). تلخیص التمهید.چاپ چهارم. قم: مؤسسة النشر الاسلامی.
معین، محمد (1378). فرهنگ فارسی معین. تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر.
مولانا، حمید (1389). اسلام و غرب. تهران: انتشارات وزارت امور خارجه.
نای، جوزف (25 تیر 1382). «مزایای قدرت نرم». همشهری دیپلماتیک.
نجاشی، احمد (بیتا). الرجال؛ تهران: مرکز نشر کتاب.
هاشمی، سیداحمد (1407ق). جواهر البلاغة. داراحیاء التراث العربی؛ بیروت: لبنان.
همایی، جلالالدین (1370). فنون بلاغت و صناعات ادبی. چاپ هفتم. تهران: نشر هما.
Kenor, G.H.(1973). Politics among nations. New York: Alfred Press.
Nye, Joseph S. (1990). Soft power – Foreign policy. New York.