معصومه سالاری راد
چکیده
یکی از رویکردهای رایج در حوزه زبان دین، نظریه عرفی بودن زبان قرآن است. این نظریه دارای پیشینة طولانی است. بر اساس این نظریّه، خداوند در ارائة مقاصد خویش، از ساختار زبان متعارف و مرسوم قوم استفاده کرده است و به این طریق مقصود خود را بیان نموده است. مطالعه و نقد نظریه عرفی بودن زبان قرآن و بیان نظریه خاص از دیدگاه علامه طباطبایی از اهداف ...
بیشتر
یکی از رویکردهای رایج در حوزه زبان دین، نظریه عرفی بودن زبان قرآن است. این نظریه دارای پیشینة طولانی است. بر اساس این نظریّه، خداوند در ارائة مقاصد خویش، از ساختار زبان متعارف و مرسوم قوم استفاده کرده است و به این طریق مقصود خود را بیان نموده است. مطالعه و نقد نظریه عرفی بودن زبان قرآن و بیان نظریه خاص از دیدگاه علامه طباطبایی از اهداف و موضوع این نوشتار است. روش مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی و با اتکاء به آثار وی میباشد. سوال اصلی پژوهش این است که تحلیل علامه طباطبایی از نظریه عرفی زبان قرآن چیست؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که علامه نظریهی زبان عرفی را فیالجمله پذیرفته، اما قرآن را بدلیل اشتمالش بر حقایق ماورایی، عدم شناخت ژرفای آن و وجود متشابهات و جزمیت زبانش، فراتر از فهم عرفی وعمومی میداند. از منظر علامه طباطبائی، زبان قرآن هر چند بر اساس عناصر عرفی نازل شده است اما تفاوتهای اساسیای با زبان عرف دارد که وجود این تفاوتها سبب نفی نظریهی یکسان انگاری زبان دین و زبان عرف میشود. به دلیل نزول تدریجی و اشتمال آن بر مفاهیم غیبی، در تفسیر زبان قرآن، اصول و قواعد عرفی لازم است اما کافی نیست، زیرا زبانی فراعرفی است و دارای خصوصیت مشکک بودن سطوح و ساحات ادراک و فهم میباشد.
قربان ابراهیمی
چکیده
علامه طباطبایی، مفسر المیزان، بهرغم آنکه آثار همگون در زن و مرد را دلیل بر اشتراک زن و مرد در گوهر انسانی میداند؛ اما مانند مفسران قبل از خود به ضعف عقل زن در قیاس با مرد معتقد است. ایشان با استناد به آیه 18 سوره زخرف حیات زن را حیات عاطفی و حیات مرد را حیات عقلانی دانسته و قائل به ضعف نیروی تعقل و قوه استدلال زن در مقایسه با مرد است ...
بیشتر
علامه طباطبایی، مفسر المیزان، بهرغم آنکه آثار همگون در زن و مرد را دلیل بر اشتراک زن و مرد در گوهر انسانی میداند؛ اما مانند مفسران قبل از خود به ضعف عقل زن در قیاس با مرد معتقد است. ایشان با استناد به آیه 18 سوره زخرف حیات زن را حیات عاطفی و حیات مرد را حیات عقلانی دانسته و قائل به ضعف نیروی تعقل و قوه استدلال زن در مقایسه با مرد است و بر این بنیاد تفاوتهای حقوقی بین زن و مرد را در فقه اسلامی توجیه میکند. در این نوشته برای فهم هرچه دقیقتر، تفسیر ایشان در چهار دلیل تنظیم گردید و پس از بررسیهای لازم و با استفاده از دیگر تفاسیر به این نتیجه انجامید که برخلاف نظر المیزان، پرورش زن در لابهلای زینتها و ناتوانی وی از جدال پردازی، وصفی ذاتی و تغییرناپذیر زن نیست و بیشتر ریشه در نگرش عصر جاهلیت به زن و نظامهای تربیتی غیر اسلامی دارد. زن مانند مرد میتواند با فراگیری حکمتهای علمی و عملی، هم قوه تعقل خویش را تازگی و طراوت بخشد، هم قوای طبیعی خود را تحت زعامت عقل درآورد. همچنین بین علاقهمندی زن به زینت و زیور و عطوفت ورزی او ملازمهای نیست و تفاوت زن با مرد در موضوع ارث، گواهی دادن و موضوع قوّام بودن مرد هیچیک نمیتوانند نشئتگرفته از ضعف عقلی زن و مبیّن آن باشند.
محمد محمدرضایی؛ سیدعلی علم الهدی؛ ناصر محمدی؛ مریم شریف پور
دوره 2، شماره 2 ، فروردین 1393، ، صفحه 95-114
چکیده
زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین میباشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزارههای کلامی در توجیه و صدق گزارههای دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزارههای کلامی میپردازد. پرداختن به صدق و کذب گزارههای کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهههای اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) ...
بیشتر
زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین میباشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزارههای کلامی در توجیه و صدق گزارههای دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزارههای کلامی میپردازد. پرداختن به صدق و کذب گزارههای کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهههای اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) از مسائل این علم بوده است. در این بین، رهیافتهای زبان دینی، به دو گروه عمده شناختاری (ناظر به واقع و توصیفگر واقعیتها) و غیر شناختاری تقسیم میشوند. رهیافتهای زبانی چون نمادین دانستن متون دینی، رمزی، اسطورهای، استعارهای یا کنایهای دانستن آن از قسم غیر شناختاری میباشند. علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر برجسته جهان تشیع، ساختار زبان قرآن را بر مبنای عرف عام دانسته، که البته با عرف عام تفاوتهایی نیز دارد و از آنجا که در زبان عرف عقلا از رمز، استعاره، کنایه و نماد برای تفهیم بهتر و سریعتر مطلب استفاده میشود، خداوند نیز در قرآن در مواردی این صناعات ادبی را جهت تقریب ذهن از محسوس به معقول به کار برده است؛ اما کل زبان قرآن را (اخبار، انشاء، نماد، رمز و کنایه و ...) شناختاری، ناظر به واقع و معنادار میداند. وی به هیچ عنوان، کاربرد زبان اسطوره را در هیچ کجای قرآن نپذیرفته و آن را با حق و حقیقت بودن قرآن و هدف آن در تناقض میداند. زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین میباشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزارههای کلامی در توجیه و صدق گزارههای دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزارههای کلامی میپردازد. پرداختن به صدق و کذب گزارههای کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهههای اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) از مسائل این علم بوده است. در این بین، رهیافتهای زبان دینی، به دو گروه عمده شناختاری (ناظر به واقع و توصیفگر واقعیتها) و غیر شناختاری تقسیم میشوند. رهیافتهای زبانی چون نمادین دانستن متون دینی، رمزی، اسطورهای، استعارهای یا کنایهای دانستن آن از قسم غیر شناختاری میباشند. علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر برجسته جهان تشیع، ساختار زبان قرآن را بر مبنای عرف عام دانسته، که البته با عرف عام تفاوتهایی نیز دارد و از آنجا که در زبان عرف عقلا از رمز، استعاره، کنایه و نماد برای تفهیم بهتر و سریعتر مطلب استفاده میشود، خداوند نیز در قرآن در مواردی این صناعات ادبی را جهت تقریب ذهن از محسوس به معقول به کار برده است؛ اما کل زبان قرآن را (اخبار، انشاء، نماد، رمز و کنایه و ...) شناختاری، ناظر به واقع و معنادار میداند. وی به هیچ عنوان، کاربرد زبان اسطوره را در هیچ کجای قرآن نپذیرفته و آن را با حق و حقیقت بودن قرآن و هدف آن در تناقض میداند.
محمدتقی دیاری بیدگلی؛ ابوالفضل کاظمی
دوره 2، شماره 1 ، مهر 1392، ، صفحه 71-84
چکیده
یکی از مهمترین مباحث در تفسیر قرآن کریم، مبحث واژهپژوهی است. از آنجا که یکی از برجستهترین تفاسیر امروزی تفسیر شریف المیزان است و در مباحث واژه پژوهی این تفسیر، به صورت قابل توجهی از مفردات راغب بهره برده است، در این نوشتار به بررسی میزان و نحوه استفاده علامه طباطبایی(ره) از کتاب مفردات راغب در مباحث واژهپژوهی و بیان برخی از ابتکارات ...
بیشتر
یکی از مهمترین مباحث در تفسیر قرآن کریم، مبحث واژهپژوهی است. از آنجا که یکی از برجستهترین تفاسیر امروزی تفسیر شریف المیزان است و در مباحث واژه پژوهی این تفسیر، به صورت قابل توجهی از مفردات راغب بهره برده است، در این نوشتار به بررسی میزان و نحوه استفاده علامه طباطبایی(ره) از کتاب مفردات راغب در مباحث واژهپژوهی و بیان برخی از ابتکارات علامه طباطبایی(ره) در برخورد با مفردات راغب خواهیم پرداخت. مقاله پیش رو به شیوه کتابخانهای ضمن بررسی میزان استفاده المیزان از مفردات راغب، به بررسی تعدادی از این موارد پرداخته و پس از آن گونههای استفاده المیزان از مفردات راغب و برخی از ابتکارات لغوی علامه را در چند عنوان، دستهبندی نموده است. نقد نظرات دیگر مفسران، تکمیل نظر راغب، ترجیح نظر راغب بر دیگر لغویون، بهرهگیری از سیاق در تأیید نظر راغب، رفع مشکل تفسیری بر اساس نظر راغب و ... از این گونه موارد میباشند.
رحمتالله عبداللهزاده آرانی
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1391، ، صفحه 87-98
چکیده
درک مفاهیم و بیان مقاصد آیات قرآن همواره مورد توجه مفسّران و قرآنپژوهان بوده است. در این زمینه قرآن نیز خود به تأمّل و تدبّر در آیات دعوت نموده و اینگونه بر فهمپذیر بودن کلام وحی پای فشرده است. از سوی دیگر، برخی روایات، از تفسیر به رأی و از آنچه از آن به «ضرب آیات به یکدیگر» نام برده شده، نهی نموده و گروهی بر این اساس، بهرهگیری ...
بیشتر
درک مفاهیم و بیان مقاصد آیات قرآن همواره مورد توجه مفسّران و قرآنپژوهان بوده است. در این زمینه قرآن نیز خود به تأمّل و تدبّر در آیات دعوت نموده و اینگونه بر فهمپذیر بودن کلام وحی پای فشرده است. از سوی دیگر، برخی روایات، از تفسیر به رأی و از آنچه از آن به «ضرب آیات به یکدیگر» نام برده شده، نهی نموده و گروهی بر این اساس، بهرهگیری معنای یک آیه از آیات دیگر را در دایره شمول نهی یاد شده قرار داده و آن را از مصادیق تفسیر به رأی شمردهاند. فیض کاشانی و علامه طباطبایی با تبیینی درخور از روایات «منع از تفسیر به رأی» و «ضرب آیات به آیات» به خوبی از عهده بیان عدم تعارض بین اینگونه روایات از یکسو و «ادله تدبّر در قرآن» از سوی دیگر برآمدهاند؛ اما آنچه پس از آن در نگرش هر یک رخ مینماید بهگونهای متفاوت از دیگری است. فیض کاشانی تدبّر در قرآن را زمینهای برای درک حقایق آیات و باطن الفاظ و عبارات میداند و به استناد دستهای از روایات و اخبار برای اهل تدبّر در این عرصه مجالی فراخ پیشروی قرار میدهد؛ ولی علامه طباطبایی آن را زمینهای برای تبیین مبنای خود در تفسیر آیات به آیات قرار میدهد، و با بهرهگیری از دستهای دیگر از روایات، زوایای دیگری از تدبّر در قرآن را پیشروی مینهد و بر امکان فهم مستقل آیات قرآن با توجه به مبین بودن آیات تأکید مینماید و نقش روایات در این زمینه را رهنمون کردن بهسوی بهرهگیری از آیات برای فهم آیات با تدبّر در آنها میداند.