تفسیر
یاسر دلشاد؛ علیرضا آزاد
چکیده
عامبودن موضوع هرمنوتیک و نقش اساسی آن در مقوله فهم متون، زمینه را برای کاربست آن در موضوعات متعدد، ازجمله قواعد تفسیر قرآن فراهم میآورد. سیره مفسران در قرون متمادی، تمسک به برخی از روش-های تفسیری برای نیل به درک صحیح معانی آیات و مراد الهی، مورد توجه بوده است. از سوی دیگر؛ مفسر ملزم به کاربست روشهای علمی و دوری گزیدن از روش نماها ...
بیشتر
عامبودن موضوع هرمنوتیک و نقش اساسی آن در مقوله فهم متون، زمینه را برای کاربست آن در موضوعات متعدد، ازجمله قواعد تفسیر قرآن فراهم میآورد. سیره مفسران در قرون متمادی، تمسک به برخی از روش-های تفسیری برای نیل به درک صحیح معانی آیات و مراد الهی، مورد توجه بوده است. از سوی دیگر؛ مفسر ملزم به کاربست روشهای علمی و دوری گزیدن از روش نماها به مانند تفسیر به رأی قرآن است.
این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، همسان انگاری هرمنوتیک فلسفی و تفسیر به رأی را در حوزه قواعد فهم قرآن بررسی میکند. پس از طرح9 دلیلهمسان انگاران و نقد آنها، به این نتیجه میرسد که عدم درک صحیح آموزههای هرمنوتیک فلسفی مهمترین دلایل همسان انگاری هرمنوتیک فلسفی و تفسیر به رأی است. براساس نتایج حاصله، نه تنها کاربست آموزههای هرمنوتیک فلسفی در حوزه فهم قرآن، همسان با تفسیر به رأی قرآن نیست بلکه بکارگیری آن به فهم ژرف آیات و درک بهینه روش نماها مدد میرساند.
تفسیر
زهرا منصوری؛ سید عبدالرسول حسینی زاده
چکیده
مفسران براساس اصول و مبانی خویش به تفسیر قرآن پرداختهاند، که برخی از آن مبانی بین مفسران مشترک و برخی مختص یک یا چند مفسر است. آیت الله خامنهای در طی سالیان متمادی با تأکید بر مباحث اجتماعی به تفسیر قرآن پرداختهاند؛ سیدقطب نیز با تأکید بر همین گرایش در تفسیر «فی ظلال القرآن» سعی در نمایاندن راهی برای ایجاد جامعهای برپایه ...
بیشتر
مفسران براساس اصول و مبانی خویش به تفسیر قرآن پرداختهاند، که برخی از آن مبانی بین مفسران مشترک و برخی مختص یک یا چند مفسر است. آیت الله خامنهای در طی سالیان متمادی با تأکید بر مباحث اجتماعی به تفسیر قرآن پرداختهاند؛ سیدقطب نیز با تأکید بر همین گرایش در تفسیر «فی ظلال القرآن» سعی در نمایاندن راهی برای ایجاد جامعهای برپایه دین اسلام دارد. این دو مفسر گر چه در مبانی کلی تفسیری، اشتراکاتی دارند ولی اختلاف اساسی در نحوهی بکارگیری مبانی در آثار آنها نمود دارد. پژوهش حاضر به روش تطبیقی-تحلیلی ضمن اشاره به وجوه اشتراکات دو مفسر در مبانی، از اصول و مبانی اختلافی آنها سخن میراند، تا در مقایسهای تطبیقی و تحلیل بین تفاوت سبکها، اختلاف دیدگاههای تفسیری هر دو را بیابد. از بررسی تفاسیر رسیده از هر دومفسر، میتوان دریافت که هر دو در بهرهگیری از روایات، باور به اعجاز قرآن و بهرهگیری از اسباب نزول و تاریخ و سیره، نظرات مشابهی دارند، ولی در نحوهی بکارگیری آنها و میزان استفاده از هریک از آنها تفاوت آشکاری بین آنها وجود دارد؛ علاوه بر آن در حجیت یا عدم حجیت اقوال صحابه و تابعین و نسخ قرآن دیدگاههای کاملا متفاوتی دارند.