زبان قرآن
ربابه عزیزی؛ زهره اخوان مقدم
چکیده
نگاهی به تفاسیر فریقین درباره چیستی «ملکوت» بیانگر آن است که اکثرا به معناشناسی لغوی پرداخته و بیان عبارت «شدت در مُلک» بیشترین نمود را در تفاسیر دارد، در حالیکه صرف معنای لغوی گویای حقیقت امر نیست. نگاره حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بهبررسی تفاوت معنایی «مُلک» و «ملکوت» با توجه به روابط همنشینی و تاکیدهای ...
بیشتر
نگاهی به تفاسیر فریقین درباره چیستی «ملکوت» بیانگر آن است که اکثرا به معناشناسی لغوی پرداخته و بیان عبارت «شدت در مُلک» بیشترین نمود را در تفاسیر دارد، در حالیکه صرف معنای لغوی گویای حقیقت امر نیست. نگاره حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بهبررسی تفاوت معنایی «مُلک» و «ملکوت» با توجه به روابط همنشینی و تاکیدهای بلاغی پرداخته است. تحقیقات نشان داد: میزان فراوانی استفاده از علم معانی هم چون تقدیم و تاخیر مسند بر مسندالیه، استفهام و تکرار در آیات «ملکوت» نسبت به «مُلک» بیشتر است. از نظر معناشناسی نیز کلمه «مُلک» هم نشین ریشه های «سبح»، «حمد»، «قدر»، «خلق»، «شیء»، «شفع» و مباحث قیامت است و کلمه «ملکوت» همنشین ریشههای «نظر»، «رأی» و «أمر» است که بیانگر تفاوت رتبه در درک مقامات ملکوت است، هم چنین عالم «مُلک» قابل مشاهده، جاری در زمان و مکان است و عالم «ملکوت» عاری از تدریج، زمان و مکان و فقط به اذن الهی قابل مشاهده است و مالکیت مطلق هر دو جهان از آن خداوند است.
زبان قرآن
سهیلا جلالی کندری؛ حدیث ریاحی
چکیده
گام نخست در شناخت مفاهیم قرآنی، شناخت هسته معنایی واژگان است. در این راستا توجه به ریشهشناسی تاریخی میتواند ما را در شناخت بهتر آن یاری رساند. جستاری در میراث زبانی مسلمانان نشان میدهد که برخی از لغتشناسان به این مسئله توجه داشته و در تبیین مفهوم یک واژه به هسته معنایی آن در زبانهای سامی دقت کردهاند. گام بعدی التفات به سیاق ...
بیشتر
گام نخست در شناخت مفاهیم قرآنی، شناخت هسته معنایی واژگان است. در این راستا توجه به ریشهشناسی تاریخی میتواند ما را در شناخت بهتر آن یاری رساند. جستاری در میراث زبانی مسلمانان نشان میدهد که برخی از لغتشناسان به این مسئله توجه داشته و در تبیین مفهوم یک واژه به هسته معنایی آن در زبانهای سامی دقت کردهاند. گام بعدی التفات به سیاق و باهمآیندها است که در نظام معنایی قرآن کریم از اهمّیّت خاصی برخوردار است. در این راستا زبانشناسی ساختاری خودنمایی خواهد کرد. در پژوهش حاضر برای شناخت واژه «ربّانیّون» از این دو روش بهره میبریم. جمهور مفسران ریشه این واژه را «ربّ» به معنای پروردگار دانسته و الفونون را زائد یا به منظور مبالغه و تفخیم برشمردهاند. در پژوهش حاضر با کاوشی در زبانهای باستانی از این ره آورد دفاع خواهیم کرد که این واژه یک وام واژه از زبان آرامی با شکل آوایی rabban (رَبّان) و لقبی برای دانشمندان و بسیاری از رؤسای مدارس دینی فلسطین بوده است. در زبان گعز نیز به استادان و آموزگاران علوم مختلف و نه صرفاً علوم دینی rabban (رَبّان) گفته میشد. معناشناسی ساختاری نظر مفسران که آنها را عامل به تورات و منقطع از غیر خدا دانستهاند، تأیید نکرده است، بلکه «ربّانیّون» را به دلیل عدم اجرای وظیفه نهی از منکر مورد سرزنش و توبیخ الهی قرار میشمرد.
فتحیه فتاحیزاده؛ سهیلا جلالی کندری؛ فاطمه آبادی
چکیده
مفهوم «ضلالت»، یکی از کلیدیترین مفاهیم قرآنی است؛ بهگونهای که اغلب مفاهیم کلیدی قرآن بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در دو حوزه معناشناسی هدایت و ضلالت دستهبندی میشوند. میدان معناشناسی (هدایت - اضلال) نیز همچون تمامی مفاهیم کلیدی قران کریم حول محور «الله» در جریان است؛ بهگونهای که ضلالت حقیقی تنها زمانی محقق میشود ...
بیشتر
مفهوم «ضلالت»، یکی از کلیدیترین مفاهیم قرآنی است؛ بهگونهای که اغلب مفاهیم کلیدی قرآن بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در دو حوزه معناشناسی هدایت و ضلالت دستهبندی میشوند. میدان معناشناسی (هدایت - اضلال) نیز همچون تمامی مفاهیم کلیدی قران کریم حول محور «الله» در جریان است؛ بهگونهای که ضلالت حقیقی تنها زمانی محقق میشود که با «اضلال الهی» همراه گردد. این پژوهش در راستای کشف لایههای معنایی مفهوم «اضلال الهی» در قرآن و با هدف تبیین پیوستگی معارف قرآنی تدوین شده و با استفاده از روش نوین معناشناسی به تبیین مفهوم «اضلال الهی» و کشف حوزههای معنایی مرتبط با آن پرداخته است. با بررسی 32 آیهای که در آن اضلال به خداوند اسناد داده شده است، با رویکرد همزمانی و استخراج مفاهیم همنشین و جانشین، این نتیجه حاصل شد که مفهوم «هدایت» در تقابل معنایی با این مفهوم قرار دارد و «اضلال الهی» به معنای تصرف در دستگاههای ادراکی انسان (سمع، بصر و قلب) گریبانگیر کسانی خواهد شد که از هدایت اولیه الهی رویگردان شده و با ویژگیهایی چون کفر، ظلم، فسق، نفاق و اسراف خود را مستحق اضلال الهی گرداندهاند. مفاهیمی چون ازاغة، طبع، ختم، کر و کور کردن، دگرگون کردن، زیادکردن بیماری قلب و رویگردان کردن، جانشین مفهوم اضلال در ارتباط با خداوند به شمار میآیند. از آنجا که هدایت تنها از جانب خداوند متعال است، فرد با فراهم کردن اسباب «اضلال الهی»، خود را از هر نوع هدایتگر و ولی و یاوری محروم میکند و هرگز راهی به سوی هدایت نخواهد یافت.