زبان قرآن
فاطمه ملک احمدی؛ عبد الهادی فقهی زاده؛ زهرا خیراللهی
چکیده
زبان دین یکی ازاصطلاحات نوپدید درمطالعات غربی است که با هدف رمزگشایی از عبارات غامض عهدین به کار رفته است.این اصطلاح مانند دیگرمسائل علمی جدید ،متفکران مسلمان را به تامّل واداشته تادر موضوعی جدید به نام زبان قرآن قلم بزنند،که بعضی از مسائل آن از سوی علمای پیشین طرح شده بود.دو عامل زیربنای نظرات این پژوهشگران را تشکیل داده است،یکی ...
بیشتر
زبان دین یکی ازاصطلاحات نوپدید درمطالعات غربی است که با هدف رمزگشایی از عبارات غامض عهدین به کار رفته است.این اصطلاح مانند دیگرمسائل علمی جدید ،متفکران مسلمان را به تامّل واداشته تادر موضوعی جدید به نام زبان قرآن قلم بزنند،که بعضی از مسائل آن از سوی علمای پیشین طرح شده بود.دو عامل زیربنای نظرات این پژوهشگران را تشکیل داده است،یکی شباهت ظاهری واژه های قرآن با زبان عربی ودیگری مبنای اعتقاد توحیدی آنان.نوشتار حاضر به تحلیل نظرات دو دانشمند شیعی معاصر،یعنی علامه طباطبایی و میرزا مهدی اصفهانی در باب فهم همگانی قرآن ،با نگاه استقرایی به آیات پرداخته و تفاوت آن را با فهم عرفی بیان کرده است ودر نهایت با مبناقراردادن آیات وروایات در حوزه معارف،تعریفی جدیداز زبان قرآن ارائه کرده است ،که برطبق این دیدگاه فهم زبان قرآن موهبتی فطری از جانب خداوند متعال است که مانند اصل معرفت از سنخ ادراک نیست بلکه از سنخ یافتن و وجدان کردن است.قابل تعریف نیست اما قابل فهم است.چنان که در پرتو تعالیم توحیدی اصیل، شناخت صحیحِ ماهیّتِ زبان خدا در قرآن کریم براساس صفای جوهر باطنی انسان بنا نهاده شده است و هر کس با زبان خود می تواندزبان قرآن را که زبان توحید است دریابد.
زبان قرآن
کمال الدین صالحیان راد؛ عبدالهادی فقهی زاده؛ محمد هادی امین ناجی؛ محمود کریمی؛ ناصر محمدی
چکیده
فهم حقیقت زبان قرآن، نیازمند اندیشهورزی تام، در چالشگاههای «درون متنی» و «برون متنی» این کتاب است. این نوشتار، با ورود به عرصهی «هرمنوتیک»، ضمن بررسی اجمالی این علم، جدّیترین شبهات و چالشهای «هرمنوتیک متن»(به طور خاص: هرمنوتیک فلسفی) را، مورد نقد و ارزیابی علمی و عقلی قرار داده و تلاش نموده است تا با ...
بیشتر
فهم حقیقت زبان قرآن، نیازمند اندیشهورزی تام، در چالشگاههای «درون متنی» و «برون متنی» این کتاب است. این نوشتار، با ورود به عرصهی «هرمنوتیک»، ضمن بررسی اجمالی این علم، جدّیترین شبهات و چالشهای «هرمنوتیک متن»(به طور خاص: هرمنوتیک فلسفی) را، مورد نقد و ارزیابی علمی و عقلی قرار داده و تلاش نموده است تا با تعدیل نگاه یا رد شبهات، راه را بر هرمنوتیکی ملائم با نگاه سنتی اسلام به مقولهی فهم و تفسیر، باز نماید. با توجه به اصول ثابت و ماهیت مطلقگرای دین اسلام و شواهد و قرائن متقن عقلی، نقلی که وجود معانی ثابت در مکتوبات را اثبات میدارد؛ نگاه نسبیگرایانهی افراطی به فهم معنا در دورهی «مدرن»، و پارهای از نظرگاههای متمایل به آن در دورهی «پسامدرن»، در تعارض کامل با ماهیت ذاتی دین، و منافی حکمت خدا در انزال «متن پیاممدار قرآن» و «ارسال رسل» میباشد. لذا ابتنای زبان این کتاب، بر اصول غیر صریح و متزلزل تفاهم در این دورهها، منتفی است. از طرفی تعدیل نگاه بر اساس هرمنوتیک مطلقگرا و دستورمدار در ادوار کلاسیک، نئوکلاسیک، و حتی پیشاکلاسیک، تنها مسیر دستیابی به هرمنوتیکی متناسب با کتاب قرآن است. گرچه تفاوتهای ویژهی کتاب قرآن با دیگر کتب، لزوم پایهگذاری «هرمنوتیکی خاص و متناسب با این کتاب» را میطلبد.
سعید امینائی؛ مهراب صادقنیا
چکیده
پس از ترجمه متون فلسفی به زبان عربی و ورود فلسفه به جامعه اسلامی، عدهای با فلسفه بهعنوان دانشی بیگانه که با دین سازگار نیست و حتی گاه با آن در تضاد است، به مخالفت پرداختند. فیلسوفان برای مقابله با این مخالفتها، تلاش کردند نشان دهند فلسفه نهتنها با دین در تضاد نیست، بلکه بسیاری از آموزههای دینی را میتوان با فلسفه اثبات کرد. ...
بیشتر
پس از ترجمه متون فلسفی به زبان عربی و ورود فلسفه به جامعه اسلامی، عدهای با فلسفه بهعنوان دانشی بیگانه که با دین سازگار نیست و حتی گاه با آن در تضاد است، به مخالفت پرداختند. فیلسوفان برای مقابله با این مخالفتها، تلاش کردند نشان دهند فلسفه نهتنها با دین در تضاد نیست، بلکه بسیاری از آموزههای دینی را میتوان با فلسفه اثبات کرد. آنها با این انگیزه کمکم نگاه فلسفی را وارد تفسیر قرآن کرده و مدعی شدند زبان قرآن لایههای زیرینی دارد که در پی القای معارفی عمیق و درخور فهم خواص است و جز با فلسفه قابل کشف نیست. دیدگاه آنان درباره تفسیر و همچنین تفاسیر فلسفی آنان مخالفانی داشته که آن را از ابعاد گوناگون از جمله اشاره به پیامدهای آن، نقد کردهاند. از میان این پیامدها میتوان به دگرگونی معنایی در الفاظ قرآن، گرایش به تفسیر خلاف ظاهر، نادیدهانگاشتن عناصر احساسی و عاطفی در قرآن، دورشدن از مقصد اصلی قرآن یعنی هدایت و تزکیه نفوس، مشکل جلوهدادن فهم قرآن و لزوم وابستگی فهم قرآن به مرجعی دیگر اشاره کرد.
داود سلیمانی؛ ناهید السادات موسوی؛ محمد صافحیان
چکیده
هدف اصلی مقاله، شناخت فضا و جو نزول قرآن، از معبر متن و زبان قرآن است. بیان مسأله از تقابل و چالش بین دو روش در برخورد با فضا و جو نزول در تفسیر حکایت دارد. یک روش، راه یابی به فضا و جو نزول را از معبر بیرونی و خارج از متن جستجو می کند و روش دیگر، متن قرآنی را هم در کشف این فضا موثر می داند. سوال این است که: «آیا می توان از طریق آیات و زبان ...
بیشتر
هدف اصلی مقاله، شناخت فضا و جو نزول قرآن، از معبر متن و زبان قرآن است. بیان مسأله از تقابل و چالش بین دو روش در برخورد با فضا و جو نزول در تفسیر حکایت دارد. یک روش، راه یابی به فضا و جو نزول را از معبر بیرونی و خارج از متن جستجو می کند و روش دیگر، متن قرآنی را هم در کشف این فضا موثر می داند. سوال این است که: «آیا می توان از طریق آیات و زبان بکار گرفته شده نیز به فضا و جو نزول قرآن پی برد؟» با فرض مثبت بودن پاسخ، این فرضیه با روشی توصیفی _ تحلیلی و با تحلیل زبانی و تکیه بر توصیف ویژگیهایی از زبان قرآن، چون«زبان واقع نما» و «زبان ارجاعی» نقش «زبان ادیبانه و فصیح قرآن» آیات مربوطه مورد مداقه قرار گرفت و نشان داده شد، که این امر مویدات بسیاری در پاسخ به سوال و فرضیه مذکور را داراست. دستاورد این پژوهش نشان می دهد، همانطور که شناخت اسباب، جو و فضای نزول آیات و سور قرآنی می توانند در فهم و تفسیر قرآن موثر باشند، آیات و سور قرآنی نیزدر شناخت جو و فضای نزول قرآن و آیات آن موثر و قابل اعتناست.
حسین بازوبندی
چکیده
یکی از بحثهای عمده و دامنهدار در حوزه علوم قرآنی، به مسأله زبان قرآن برمیگردد. تاکنون مطالعات بیشماری در مورد ویژگیهای زبان قرآن از جنبههای گوناگون صورت گرفته است. با وجود این، عمدتاً نتایجِ این مطالعات مبتنی بر تحلیلهای دقیقِ برآمده از نظریههای نوین زبانشناختی نیست. ازاینرو، پژوهش حاضر، جهت بررسی جنبههای معینی ...
بیشتر
یکی از بحثهای عمده و دامنهدار در حوزه علوم قرآنی، به مسأله زبان قرآن برمیگردد. تاکنون مطالعات بیشماری در مورد ویژگیهای زبان قرآن از جنبههای گوناگون صورت گرفته است. با وجود این، عمدتاً نتایجِ این مطالعات مبتنی بر تحلیلهای دقیقِ برآمده از نظریههای نوین زبانشناختی نیست. ازاینرو، پژوهش حاضر، جهت بررسی جنبههای معینی از زبان قرآن، با کارکردی دوگانه، نخست، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در چهارچوب زبانشناسی نقشگرای نظاممند هلیدی و متیسن (2014) به بررسی ساخت وجهی در جریان گفتگوی خداوند متعال و ابلیس در چهار سوره «أعراف»، «حجر»، «إسراء» و «ص» میپردازد و سپس، طبق نتایج حاصل از این بررسی، با استفاده از مفهوم شناختیِ سرنمونِ رُش (1978)، سلسلهمراتب نشانداری گرینبرگ (1966) و معیار بسامدِ کاربردِ کرافت (2003)، به تبیین شناختی و ردهشناختیِ این نتایج در راستای فهم بهتر ویژگیهای ساختاری زبان قرآن اشاره میکند. نتایج عمده پژوهش نشان میدهد که زبان قرآن، از همان سازوکارهای رایج و قواعد حاکم بر تعاملات زبان بشر بهره گرفته است و به لحاظ زبانشناختی، اساساً زبانی ساده است نه ادبی و خاص.
معصومه آگاهی؛ عبدالهادی فقهی زاده
چکیده
یکی از مبانی خاص تفسیر اخلاقی، اخلاقیبودن محتوای مفاهیم قرآنی و زبان تخاطب در قرآن است؛ چنانکه میتوان محتوای قرآن را از جهات گوناگون از جمله انطباق آموزهها و مفاهیم قرآنی با فطرت انسان، اهداف تربیتی و اخلاقی رسالت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوالهوسلم) و نزول قرآن و وجود آیات صریح در رعایت موازین اخلاقی، محتوایی اخلاقی برشمرد. ...
بیشتر
یکی از مبانی خاص تفسیر اخلاقی، اخلاقیبودن محتوای مفاهیم قرآنی و زبان تخاطب در قرآن است؛ چنانکه میتوان محتوای قرآن را از جهات گوناگون از جمله انطباق آموزهها و مفاهیم قرآنی با فطرت انسان، اهداف تربیتی و اخلاقی رسالت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوالهوسلم) و نزول قرآن و وجود آیات صریح در رعایت موازین اخلاقی، محتوایی اخلاقی برشمرد. از اینرو، قرآن کریم افزون بر اشتمال بر محتوای اخلاقی، در مقام بیان و انتقال این مفاهیم ابزارهای اخلاقی نیز استخدام کردهاست. التزام قرآن به رعایت زبان اخلاقی در همۀ سطوح کلام و در جایگاهها و مظاهر گوناگون، قابل ملاحظه است؛ چنانکه واژگان، تعابیر و جملات مورد استفادۀ خود را از میان انبوه گزینههای ممکن انتخاب کرده و در هر مورد، از نظر اخلاقی، بهترین گزینش را داشته است: وقتی تصریح به مطلبی را خلاف دأب اخلاقی ملاحظه کرده، به کنایه سخن گفته است. گاهی نیز با ایجاد تغییر در ساختار نحوی جملات، انسجام اخلاقی قرآن را حفظ کرده است. در این نوشتار همچنین از طرق گوناگون به نقدهایی پاسخ داده شدهاست که استعمال برخی واژگان یا تعابیر قرآنی را صراحتاً یا تلویحاً مغایر ادب و خروج از دایرۀ اخلاقی برشمردهاند؛ طرقی مانند: ارجاع به معنای واژه در عصر نزول، کنایینشاندادن برخی عبارات، تفکیک معنای لغوی و معنای اصطلاحی و توجه به ساختار نحوی عبارات. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که عناصر زبانی قرآن مجموعاً در جهت اهداف تربیتی و اخلاقی آن بهگزینی شدهاند تا در تعامل این کتاب الهی با مخاطبان هرگز از حریم اصول اخلاقی خارج نشود.
محمد محمدرضایی؛ سیدعلی علم الهدی؛ ناصر محمدی؛ مریم شریف پور
دوره 2، شماره 2 ، فروردین 1393، ، صفحه 95-114
چکیده
زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین میباشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزارههای کلامی در توجیه و صدق گزارههای دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزارههای کلامی میپردازد. پرداختن به صدق و کذب گزارههای کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهههای اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) ...
بیشتر
زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین میباشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزارههای کلامی در توجیه و صدق گزارههای دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزارههای کلامی میپردازد. پرداختن به صدق و کذب گزارههای کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهههای اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) از مسائل این علم بوده است. در این بین، رهیافتهای زبان دینی، به دو گروه عمده شناختاری (ناظر به واقع و توصیفگر واقعیتها) و غیر شناختاری تقسیم میشوند. رهیافتهای زبانی چون نمادین دانستن متون دینی، رمزی، اسطورهای، استعارهای یا کنایهای دانستن آن از قسم غیر شناختاری میباشند. علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر برجسته جهان تشیع، ساختار زبان قرآن را بر مبنای عرف عام دانسته، که البته با عرف عام تفاوتهایی نیز دارد و از آنجا که در زبان عرف عقلا از رمز، استعاره، کنایه و نماد برای تفهیم بهتر و سریعتر مطلب استفاده میشود، خداوند نیز در قرآن در مواردی این صناعات ادبی را جهت تقریب ذهن از محسوس به معقول به کار برده است؛ اما کل زبان قرآن را (اخبار، انشاء، نماد، رمز و کنایه و ...) شناختاری، ناظر به واقع و معنادار میداند. وی به هیچ عنوان، کاربرد زبان اسطوره را در هیچ کجای قرآن نپذیرفته و آن را با حق و حقیقت بودن قرآن و هدف آن در تناقض میداند. زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین میباشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزارههای کلامی در توجیه و صدق گزارههای دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزارههای کلامی میپردازد. پرداختن به صدق و کذب گزارههای کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهههای اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) از مسائل این علم بوده است. در این بین، رهیافتهای زبان دینی، به دو گروه عمده شناختاری (ناظر به واقع و توصیفگر واقعیتها) و غیر شناختاری تقسیم میشوند. رهیافتهای زبانی چون نمادین دانستن متون دینی، رمزی، اسطورهای، استعارهای یا کنایهای دانستن آن از قسم غیر شناختاری میباشند. علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر برجسته جهان تشیع، ساختار زبان قرآن را بر مبنای عرف عام دانسته، که البته با عرف عام تفاوتهایی نیز دارد و از آنجا که در زبان عرف عقلا از رمز، استعاره، کنایه و نماد برای تفهیم بهتر و سریعتر مطلب استفاده میشود، خداوند نیز در قرآن در مواردی این صناعات ادبی را جهت تقریب ذهن از محسوس به معقول به کار برده است؛ اما کل زبان قرآن را (اخبار، انشاء، نماد، رمز و کنایه و ...) شناختاری، ناظر به واقع و معنادار میداند. وی به هیچ عنوان، کاربرد زبان اسطوره را در هیچ کجای قرآن نپذیرفته و آن را با حق و حقیقت بودن قرآن و هدف آن در تناقض میداند.
ابوالفضل خوش منش
دوره 2، شماره 1 ، مهر 1392، ، صفحه 85-100
چکیده
قرآن کریم بر اصل «فطرت» تأکیدات مکرری کرده، اساس دعوت خود را بر آن قرار داده و این مفهوم را اساس رویآوری انسان به «دین» خوانده است. از نگاه قرآن، فطرت، عبارت از شیوه ساختاری توحیدی است که جهان هستی و از جمله انسان طبق آن پدید آمدهاند و قرآن از همین منطق و خاستگاه عموم انسانها را فارغ از نژاد و زبان به صراط مستقیم دعوت ...
بیشتر
قرآن کریم بر اصل «فطرت» تأکیدات مکرری کرده، اساس دعوت خود را بر آن قرار داده و این مفهوم را اساس رویآوری انسان به «دین» خوانده است. از نگاه قرآن، فطرت، عبارت از شیوه ساختاری توحیدی است که جهان هستی و از جمله انسان طبق آن پدید آمدهاند و قرآن از همین منطق و خاستگاه عموم انسانها را فارغ از نژاد و زبان به صراط مستقیم دعوت میکند. مقاله دارای سه بخش اصلی است: «چیستی فطرت و شمول گستره آن که به ساختار تمام جهان مرتبط است»، «فطری بودن زبان به معنای عام» و «فطری بودن زبان قرآن به معنای خاص». این مقولهها که از منشأ واحدی برآمدهاند، بر هم منطبقاند و راز رسالت جهانی قرآن و نفوذ آن همین موضوع بوده و میباشد. در زمان حاضر هم این موضوع، سرمایهای است که امت اسلامی که در خطاب و گفتمان امروز خود با دنیای معاصر باید بر آن تکیه کند.