زبان قرآن
علی محمدی آشنانی؛ فاطمه اسبقی؛ ربابه عزیزی
چکیده
یکی از ویژگیهای پیامبر گرامی(ص) در قرآن کریم فرونهادن «إصر» و «أغلال» میباشد: «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ» (اعراف/ 157) که مفسران، درباره معنا و مصادیق آیه، آرای گوناگونی ابراز کردهاند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تطبیقی، به نقش صرفی- نحوی واژگان «إصر» و «أغلال، ...
بیشتر
یکی از ویژگیهای پیامبر گرامی(ص) در قرآن کریم فرونهادن «إصر» و «أغلال» میباشد: «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ» (اعراف/ 157) که مفسران، درباره معنا و مصادیق آیه، آرای گوناگونی ابراز کردهاند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تطبیقی، به نقش صرفی- نحوی واژگان «إصر» و «أغلال، معناشناسی براساس روابط همنشینی و سپس به بیان دیدگاههای مفسران فریقین پرداخته است.
یافتههای این پژوهه، نشانگر آن است که از نظر معناشناسی، واژه «إصر» به همراه خود نوعی سنگینی و ثقل دارد و واژه «أغلال» دارای چهار معنای: 1-زنجیرهای باطنی-درونی، 2- غل و زنجیرهای ظاهری 3-تکالیف سنگین4-کنایه از قدرت و امساک است. در تفاسیر شیعه، برای واژهی «إصر» دو معنای «سنگینی تکالیف مشقت بار» و «گناه خاص» به معنای عدم معرفت امام، ذکر شده است، ولی تفاسیر اهل سنت، آن را فقط به معنی «سنگینی تکالیف مشقتبار قوم یهود» دانستهاند.این معنای، مورد اتفاق را، شواهد درون و برونمتنی، تأیید میکند. همچنین مفسران شیعه در تبیین واژه «أغلال» به پنج معنای الف) «تکالیف شاقه» ب) عدم فهم و درک فیوضات، امور بدعت گون و تفسیر به رأی، ج) تکالیف و امتحانات زنجیرگون بنیاسرائیل ود) «زنجیر هوا و هوس ها» دانسته؛ ولی همه تفاسیر اهل سنت، آنرا نیز به معنای «زنجیرگون بودن همان تکالیف شاقه» شتاساندهاند که بهنظر نگارندگان با اصل اقتصاد کاربرد واژگان، عدم تکرار و لزوم توجه به تفاوت معنایی و مصداقی اصر و اغلال ، سازگار نیست.
زبان قرآن
هادی رزاقی هریکنده ئی
چکیده
در تفسیر باید در کنار مفهوم سازی؛ تصویر سازی هنری قرآن نیز اصل قرار گیرد زیرا هر تصویری در قرآن برای خود اصالت داشته، و به موقعیت خاصی اشاره می کند و ما نمی توانیم تصویرهای دیگر را به جای آنها به کار ببریم. مع الوصف برخی مفسران در توضیح آیات؛ ضمن تغییراتی در معنا تصویر سازی خودشان را جایگزین آیات نموده که این عمل موجب تغییر در عبارتهای ...
بیشتر
در تفسیر باید در کنار مفهوم سازی؛ تصویر سازی هنری قرآن نیز اصل قرار گیرد زیرا هر تصویری در قرآن برای خود اصالت داشته، و به موقعیت خاصی اشاره می کند و ما نمی توانیم تصویرهای دیگر را به جای آنها به کار ببریم. مع الوصف برخی مفسران در توضیح آیات؛ ضمن تغییراتی در معنا تصویر سازی خودشان را جایگزین آیات نموده که این عمل موجب تغییر در عبارتهای قرآنی شده است. یکی از موارد تغییر؛ تغییر در اوصاف است. آنان معانی دیگری برای اوصاف بیان شده در قرآن در نظر گرفته اند که این امر؛ ضمن تغییر در عبارتهای قرآنی؛ موجب عدم درک مفهوم سازی و نکات نهفته در قرآن گردیده است. به طور مثال: برخی مفسرین "ماتیّ" را در تفسیرشان به معنای "آتی" و اسم فاعل دانسته اند. یا در آیه "مقام امین" «امین» را وصف مقام نگرفته؛ بلکه آن را وصف برای صاحب مقام دانستهاند. این پژوهش در صدد است تا بیان نماید با تصویر سازی هنری قرآن هیچ نیازی به تغییر اوصاف در تفسیر نیست؛ زیرا تغییر اوصاف؛ ضمن تاثیر در مفهوم سازی قرآنی موجب تغییر در معنا نیز می شود و از آنجائی که هر آیه بر موقعیت خاصی اشاره دارد باید از تعبیر خاصی که آن موقعیت را نشان می دهد بهره جست.
زبان قرآن
ربابه عزیزی؛ زهره اخوان مقدم
چکیده
نگاهی به تفاسیر فریقین درباره چیستی «ملکوت» بیانگر آن است که اکثرا به معناشناسی لغوی پرداخته و بیان عبارت «شدت در مُلک» بیشترین نمود را در تفاسیر دارد، در حالیکه صرف معنای لغوی گویای حقیقت امر نیست. نگاره حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بهبررسی تفاوت معنایی «مُلک» و «ملکوت» با توجه به روابط همنشینی و تاکیدهای ...
بیشتر
نگاهی به تفاسیر فریقین درباره چیستی «ملکوت» بیانگر آن است که اکثرا به معناشناسی لغوی پرداخته و بیان عبارت «شدت در مُلک» بیشترین نمود را در تفاسیر دارد، در حالیکه صرف معنای لغوی گویای حقیقت امر نیست. نگاره حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بهبررسی تفاوت معنایی «مُلک» و «ملکوت» با توجه به روابط همنشینی و تاکیدهای بلاغی پرداخته است. تحقیقات نشان داد: میزان فراوانی استفاده از علم معانی هم چون تقدیم و تاخیر مسند بر مسندالیه، استفهام و تکرار در آیات «ملکوت» نسبت به «مُلک» بیشتر است. از نظر معناشناسی نیز کلمه «مُلک» هم نشین ریشه های «سبح»، «حمد»، «قدر»، «خلق»، «شیء»، «شفع» و مباحث قیامت است و کلمه «ملکوت» همنشین ریشههای «نظر»، «رأی» و «أمر» است که بیانگر تفاوت رتبه در درک مقامات ملکوت است، هم چنین عالم «مُلک» قابل مشاهده، جاری در زمان و مکان است و عالم «ملکوت» عاری از تدریج، زمان و مکان و فقط به اذن الهی قابل مشاهده است و مالکیت مطلق هر دو جهان از آن خداوند است.
زبان قرآن
فاطمه ملک احمدی؛ عبد الهادی فقهی زاده؛ زهرا خیراللهی
چکیده
زبان دین یکی ازاصطلاحات نوپدید درمطالعات غربی است که با هدف رمزگشایی از عبارات غامض عهدین به کار رفته است.این اصطلاح مانند دیگرمسائل علمی جدید ،متفکران مسلمان را به تامّل واداشته تادر موضوعی جدید به نام زبان قرآن قلم بزنند،که بعضی از مسائل آن از سوی علمای پیشین طرح شده بود.دو عامل زیربنای نظرات این پژوهشگران را تشکیل داده است،یکی ...
بیشتر
زبان دین یکی ازاصطلاحات نوپدید درمطالعات غربی است که با هدف رمزگشایی از عبارات غامض عهدین به کار رفته است.این اصطلاح مانند دیگرمسائل علمی جدید ،متفکران مسلمان را به تامّل واداشته تادر موضوعی جدید به نام زبان قرآن قلم بزنند،که بعضی از مسائل آن از سوی علمای پیشین طرح شده بود.دو عامل زیربنای نظرات این پژوهشگران را تشکیل داده است،یکی شباهت ظاهری واژه های قرآن با زبان عربی ودیگری مبنای اعتقاد توحیدی آنان.نوشتار حاضر به تحلیل نظرات دو دانشمند شیعی معاصر،یعنی علامه طباطبایی و میرزا مهدی اصفهانی در باب فهم همگانی قرآن ،با نگاه استقرایی به آیات پرداخته و تفاوت آن را با فهم عرفی بیان کرده است ودر نهایت با مبناقراردادن آیات وروایات در حوزه معارف،تعریفی جدیداز زبان قرآن ارائه کرده است ،که برطبق این دیدگاه فهم زبان قرآن موهبتی فطری از جانب خداوند متعال است که مانند اصل معرفت از سنخ ادراک نیست بلکه از سنخ یافتن و وجدان کردن است.قابل تعریف نیست اما قابل فهم است.چنان که در پرتو تعالیم توحیدی اصیل، شناخت صحیحِ ماهیّتِ زبان خدا در قرآن کریم براساس صفای جوهر باطنی انسان بنا نهاده شده است و هر کس با زبان خود می تواندزبان قرآن را که زبان توحید است دریابد.
زبان قرآن
زهرا نادعلی
چکیده
تشبیه، مانند کردن چیزی است به چیزی دیگر؛ مشروط بر اینکه آن مانندگی مبتنی بر کذب باشد نه صدق؛ یعنی ادّعایی باشد نه حقیقی. تشبیه را به اعتبارات مختلف انواعی هست و اهل بلاغت، تشبیه را به جهت غرابت و دیر یاب بودن یا نبودن به مُضْمَر و صَریح تقسیم میکنند. تشبیه مُضْمَر یا ضِمْنی یا مستتر که میتوان آن را تشبیه پنهان نامید، تشبیهی است که ...
بیشتر
تشبیه، مانند کردن چیزی است به چیزی دیگر؛ مشروط بر اینکه آن مانندگی مبتنی بر کذب باشد نه صدق؛ یعنی ادّعایی باشد نه حقیقی. تشبیه را به اعتبارات مختلف انواعی هست و اهل بلاغت، تشبیه را به جهت غرابت و دیر یاب بودن یا نبودن به مُضْمَر و صَریح تقسیم میکنند. تشبیه مُضْمَر یا ضِمْنی یا مستتر که میتوان آن را تشبیه پنهان نامید، تشبیهی است که کمی غرابت و پیچیدگی دارد و مشبّه و مشبّه به در هیچ یک از فرمهای شناخته شده قرار نمیگیرند؛ بلکه بطور ضمنی به مشبّه و مشبّه به اشاره میشود. از این روی، با کمی تأمّل و دقّت در سیاق جمله فهمیده میشود. در پژوهش حاضر، که با روش توصیفی - تحلیلی و در بستر مطالعات کتابخانهای فراهم آمده است تشبیه ضمنی را در آیات مربوط به قیامت بررسی کردهایم که در دوازده (12) آیهی کریمهی بررسیده، هیجده (18) تشبیه ضمنی مؤکّد مجمل بلیغ و پانزده (15) تشبیه مفرد به مفرد و سیزده (13) تشبیه محسوس به محسوس وجود داشت. از آنجا که تشبیه ضمنی به اندازهی کافی نیازمند اندیشه است به نظر میرسد که مفرد به مفرد و محسوس به محسوس بودن آن از دیربابی و دشواری ادراک آن میکاهد و همین موضوع، برای صاحبان دانش و دارندگان ذوق سلیم، گواه بلاغت و رسالت قرآن و از موجبات تدبّر و إقناع مخاطب در قرآن کریم است.
زبان قرآن
آمنه دقیق شیرازی؛ مریم ولایتی؛ سید محمدعلی قائم مقامی الحسینی
چکیده
معناشناسی تاریخی و توصیفی واژگان قرآن،از روشهای نوین پژوهش در قرآن کریم است. این روش برای واژگانی به کار می رود که دارای معانی متعدد در قرآن هستند و لازمست معنای واژه در هر آیه و سیر تطور آن با توجه به منابع پیشین کشف شود. واژه أمة از نظر مفسران، در تمامی موارد استعمال آن، در یک معنا به کار نرفته بلکه ،مطابق با سیاق هر آیه، در معانی ...
بیشتر
معناشناسی تاریخی و توصیفی واژگان قرآن،از روشهای نوین پژوهش در قرآن کریم است. این روش برای واژگانی به کار می رود که دارای معانی متعدد در قرآن هستند و لازمست معنای واژه در هر آیه و سیر تطور آن با توجه به منابع پیشین کشف شود. واژه أمة از نظر مفسران، در تمامی موارد استعمال آن، در یک معنا به کار نرفته بلکه ،مطابق با سیاق هر آیه، در معانی متعدد ذکر شده و به نظر میرسد تاکنون ابعادمعنایی این واژه برای قرآنپژوهان بهخوبی روشن نشده است. دراین پژوهش ابتدا با رویکرد درزمانی، سیر تطور واژه و معناشناسی آن قبل و بعد از نزول قرآن مورد بررسی قرارمیگیرد.طبق رویکرد درزمانی هرچند این واژه و مشتقات آن در متون عبری، آرامی و سریانی و نیز در عهدین و اشعار جاهلی به چشم میخورد اما به دلیل وجود مشتقات دیگر در زبان های غیرعربی، واژهای دخیل است. این واژه در طول تاریخ دچار توسعهی معنایی گشته و به حوزه های معنایی اجتماع، دین، زمان، الگو و اسوه و حوزه معنایی غیرانسان نیز راهیافته است. در گام بعد، از طریق معناشناسی همزمانی، با تحلیل کاربردها و از طریق استخراج مفاهیم همنشین و جانشین امّة، مشخص شد که این واژه بیشترین همنشینی را با لغت واحدة داشته که تحلیل ویژگی همنشینهای آن، در یافتن جانشین امّة راهگشاست. اما تحلیل نهایی مربوط به شناخت جانشینهای امّة است که با بررسی همنشینهای واحدة مشخص شد که واژهی نفس میتواند به عنوان بهترین جانشین برای واژهی امّة شناخته شود.
زبان قرآن
بهرعلی رضایی؛ عباس اقبالی؛ روحالله صیادینژاد
چکیده
بافت را میتوان مطمئنترین و مهمترین ابزار مفسّر برای ورود به تحلیل متون بهویژه سورههای قرآن دانست. تعابیری چون: زمینه، بافت، بافت موقعیتی و بافتار و اصطلاحاتی چون مقام، شأن نزول و اسباب نزول در سنت تفسیر قرآن مواردی هستند که در ذیل معنایی سیاق یا بافت قرار میگیرند. «جرجانی» (471ق) از جمله افرادی است که بیش از هزار سال پیش، ...
بیشتر
بافت را میتوان مطمئنترین و مهمترین ابزار مفسّر برای ورود به تحلیل متون بهویژه سورههای قرآن دانست. تعابیری چون: زمینه، بافت، بافت موقعیتی و بافتار و اصطلاحاتی چون مقام، شأن نزول و اسباب نزول در سنت تفسیر قرآن مواردی هستند که در ذیل معنایی سیاق یا بافت قرار میگیرند. «جرجانی» (471ق) از جمله افرادی است که بیش از هزار سال پیش، نظریاتی در عرصه بافت شناسی متن ارائه داد؛ که دانشمندان غربی متاخر از او بدان دست یافتند و در زبان شناسی همان نظریات را به مثابه نظریه علمی جدید ارائه دادند. این مقاله میکوشد تا با شیوه توصیفی – تحلیلی به معرفی برخی از نظریات جرجانی در باره مقوله بافت بپردازد و با تطبیق آن با سوره مبارکه کهف به راستی آزمایی نظریات وی بپردازد. از رهآورده های این پژوهش آن است که در سوره کهف به کارگیری الفاظ و ارتباطات معنایی آن با سایر اجزاء جمله، ترکیب-های نحوی و دلالی، تقدیم و تاخیر و همچنین حذف از جمله موارد بافت ساز این سورهاند، بافت هایی که با موقعیتهای اجتماعی و رخدادهای تاریخی و ویژگیهای روحی و روانی شخصیتهای سوره کهف همسو هستند و با اهداف اصلی این سوره یعنی طرح گفتمان توحید و معاد همردیف شدهاند. همچنین «اقتضای حال و مقام » -که در نظریه بافت شناسی معاصر به بافت موقعیت متن اشتهار دارد- با مقوله وصل و فصل مورد نظر جرجانی همسان است.
زبان قرآن
کمال الدین صالحیان راد؛ عبدالهادی فقهی زاده؛ محمد هادی امین ناجی؛ محمود کریمی؛ ناصر محمدی
چکیده
فهم حقیقت زبان قرآن، نیازمند اندیشهورزی تام، در چالشگاههای «درون متنی» و «برون متنی» این کتاب است. این نوشتار، با ورود به عرصهی «هرمنوتیک»، ضمن بررسی اجمالی این علم، جدّیترین شبهات و چالشهای «هرمنوتیک متن»(به طور خاص: هرمنوتیک فلسفی) را، مورد نقد و ارزیابی علمی و عقلی قرار داده و تلاش نموده است تا با ...
بیشتر
فهم حقیقت زبان قرآن، نیازمند اندیشهورزی تام، در چالشگاههای «درون متنی» و «برون متنی» این کتاب است. این نوشتار، با ورود به عرصهی «هرمنوتیک»، ضمن بررسی اجمالی این علم، جدّیترین شبهات و چالشهای «هرمنوتیک متن»(به طور خاص: هرمنوتیک فلسفی) را، مورد نقد و ارزیابی علمی و عقلی قرار داده و تلاش نموده است تا با تعدیل نگاه یا رد شبهات، راه را بر هرمنوتیکی ملائم با نگاه سنتی اسلام به مقولهی فهم و تفسیر، باز نماید. با توجه به اصول ثابت و ماهیت مطلقگرای دین اسلام و شواهد و قرائن متقن عقلی، نقلی که وجود معانی ثابت در مکتوبات را اثبات میدارد؛ نگاه نسبیگرایانهی افراطی به فهم معنا در دورهی «مدرن»، و پارهای از نظرگاههای متمایل به آن در دورهی «پسامدرن»، در تعارض کامل با ماهیت ذاتی دین، و منافی حکمت خدا در انزال «متن پیاممدار قرآن» و «ارسال رسل» میباشد. لذا ابتنای زبان این کتاب، بر اصول غیر صریح و متزلزل تفاهم در این دورهها، منتفی است. از طرفی تعدیل نگاه بر اساس هرمنوتیک مطلقگرا و دستورمدار در ادوار کلاسیک، نئوکلاسیک، و حتی پیشاکلاسیک، تنها مسیر دستیابی به هرمنوتیکی متناسب با کتاب قرآن است. گرچه تفاوتهای ویژهی کتاب قرآن با دیگر کتب، لزوم پایهگذاری «هرمنوتیکی خاص و متناسب با این کتاب» را میطلبد.
زبان قرآن
علی عابدی
چکیده
همحضوریِ محتوایی برخی آثار ادبی با آیات قرآنی، بر فخامت و ارزش ادبی آنها افزوده است. نفثهالمصدور، اثر زیدری نسوی از منابع ادبی- تاریخی دورة خوارزمشاهی با کاربرد یکصد و سی آیه نمونهای از آنهاست. روایت زیدری از جهات همسانسازی، تناسبآفرینی، همپایگی موسیقایی و آوایی، نوعی همحضوری و بینامتنیّت با قصّههای قرآنی ایجاد نموده ...
بیشتر
همحضوریِ محتوایی برخی آثار ادبی با آیات قرآنی، بر فخامت و ارزش ادبی آنها افزوده است. نفثهالمصدور، اثر زیدری نسوی از منابع ادبی- تاریخی دورة خوارزمشاهی با کاربرد یکصد و سی آیه نمونهای از آنهاست. روایت زیدری از جهات همسانسازی، تناسبآفرینی، همپایگی موسیقایی و آوایی، نوعی همحضوری و بینامتنیّت با قصّههای قرآنی ایجاد نموده است. زیدری با انواع سازههای هنری هم در روساخت و هم در ژرف ساخت اثرش با توانمندی از قرآن بهره گرفته و توانسته با استفاده از بنمایههای قرآنی به شیوة اقتباس و تلمیح و استشهاد، حوادث روزگارش را با قصههای قرآنی، همسو و همسان نماید. موضوع «همسانسازی قصههای قرآنی با متن در روایتگری زیدری» پژوهشی است با هدف کشف همترازیِ زمینة حکایات زیدری و قصص قرآنی و روابط بینامتنی آنها بهمنظور دریافت بهتر مفهوم متن، دستیابی به دانش قرآنیِ نویسنده و شگردهای کاربست قصه های قرآنی در این اثر نثر فنّی. چنانکه از این منظر، مبانی اعتقادی نویسنده شامل روح پایداری، باور به نصرت الهی، تغییرناپذیری سنّتها، اندیشههای تقدیرگرا، جبرگرا و توجه به آموزههای حکمی، اخلاقی آشکار شود و از دیگرسو خوانش تازة کتاب نفثهالمصدور و واکاوی متن زیدری با رویکرد قرآنی صورت گیرد. پژوهش حاضر به شیوه اسنادی و با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است.
زبان قرآن
اصغر هادوی کاشانی؛ حنان عمیدی
چکیده
قرآن به عنوان قانون اساسی اسلام به مباحث سیاسی اهمیّت خاصی میدهد. در موضوع پژوهش پیرامون پیمانهای سیاسی قرآن ، باید به دنبال آیات متعددى باشیم که محورهای اساسی سیاست را بیان نموده است. این مصحف به عنوان کتاب راهنمای بشر برای رسیدن به جامعه مطلوب اسلامی، در پیمانهای خداوندی از مؤمنان به مسائل سیاسی اشاره کرده است. این مقاله ...
بیشتر
قرآن به عنوان قانون اساسی اسلام به مباحث سیاسی اهمیّت خاصی میدهد. در موضوع پژوهش پیرامون پیمانهای سیاسی قرآن ، باید به دنبال آیات متعددى باشیم که محورهای اساسی سیاست را بیان نموده است. این مصحف به عنوان کتاب راهنمای بشر برای رسیدن به جامعه مطلوب اسلامی، در پیمانهای خداوندی از مؤمنان به مسائل سیاسی اشاره کرده است. این مقاله تلاش دارد تا به منظور شناخت بیشتر مفاهیم نهفته در آیات مشتمل بر خطاب (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا)، با روش کیفی مبتنی بر تحلیل مضمون (تماتیک) مضمونهای پایه، سازمان دهنده و فراگیر مرتبط با مسئله تحقیق ،به این پرسش پاسخ دهد که تحلیل محتوای پیمانهای سیاسی خداوندی در خطابهای قرآن چگونه است و به چه میزانی به آنها اشاره شده است؟ جامعه پژوهش، کلیّه آیات قرآن کریم میباشد که 89 آیه دارای خطاب «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا» احصا شد که در برگیرنده پیمانهای سیاسی خداوندی هستند. بدین منظور تفاسیر متعدد، مقالات و پایاننامهها مورد مطالعه قرار گرفت. با طی سه مرحله و شش گام و بیست اقدام که ویژگی تحلیل مضمون است، نتایج پژوهش حاضر نشان داد تعداد 20 سوره قرآن کریم دربرگیرنده 269 پیمان خداوندی میباشد که از پیمانهای سیاسی خداوندی در مجموع47 کداوّلیه، 12 مضمون پایه و3 مضمون سازمان دهنده که در ذیل مضمون فراگیر سیاسی قرار گرفت. در پایان به ترسیم و تحلیل شبکه مضامین پرداخته شد.
زبان قرآن
سیده زینب حسینی؛ مرضیه محصص
چکیده
استعاره مفهومی، بخش مهمی از زبان شناسی شناختی را تشکیل می دهد و به مثابه ابزاری برای اندیشیدن است که واقعیت ها و تجربه های بشری را با مقوله بندی نوینی عرضه می کند. این مقاله استعاره مفهومی «حبل» در قرآن را بررسی کرده که در ضمن داشتن معنای کلی پیوند و ارتباط، ساختاری متشکل از چندین نوع استعاره دارد. در آیه ای، حبل همچون عهد و ذمه ...
بیشتر
استعاره مفهومی، بخش مهمی از زبان شناسی شناختی را تشکیل می دهد و به مثابه ابزاری برای اندیشیدن است که واقعیت ها و تجربه های بشری را با مقوله بندی نوینی عرضه می کند. این مقاله استعاره مفهومی «حبل» در قرآن را بررسی کرده که در ضمن داشتن معنای کلی پیوند و ارتباط، ساختاری متشکل از چندین نوع استعاره دارد. در آیه ای، حبل همچون عهد و ذمه ای برعهده طرفین متوسل شده به حبل است و تعهدات ناشى از آنها را مىنمایاند و در آیه ای به عنوان جهت بالا، جایگاه ارزشمندی را مفهوم سازی میکند. در گونه دیگر، حبل ظرف نزدیکی بیان شده که نشان از قرب باری تعالی به بنده دارد و در مفهوم استعاری دیگر با شخصیت بخشی به حبال، فعل جانداران به آن نسبت داده میشود. قرآن توسط این بیانات استعاری گونه متفاوتی از تدبر و اندیشه را به جهانیان عرضه کرده و مفاهیم متعالی را در قالب امور ساده و با بیانی روان برای بشر بازگو میکند.
زبان قرآن
فاطمه قربانی لاکتراشانی؛ عباس بخشنده بالی
چکیده
قرآن کریم جهت انتقال مفاهیم خود از ظرف «عند» با بسامد بالایی استفاده نمودهاست. این ظرف در معنای پیش نمونهای خود، مفهوم «نزد» را کدگذاری مینماید، اما در تمامی موارد کاربرد این واژه در قرآن کریم، محدود به این معنا نبوده و با قرارگیری در بافتهای مختلف، وارد حوزههای معنایی جدیدی میگردد. واژه «عند» در گسترش معنایی خود در ...
بیشتر
قرآن کریم جهت انتقال مفاهیم خود از ظرف «عند» با بسامد بالایی استفاده نمودهاست. این ظرف در معنای پیش نمونهای خود، مفهوم «نزد» را کدگذاری مینماید، اما در تمامی موارد کاربرد این واژه در قرآن کریم، محدود به این معنا نبوده و با قرارگیری در بافتهای مختلف، وارد حوزههای معنایی جدیدی میگردد. واژه «عند» در گسترش معنایی خود در قرآن و در همنشینی با واژگانی چون «الله»، «ربّ»...، مهمترین مقولههای انتزاعی و متافیزیکی مطرح در کلام خدای تعالی را در سطح ادراک انسانی قابل فهم مینماید. با این وجود، عدم درک صحیح از غرض خداوند و عدم توجه به سیاق آیات، سبب شدهاست تا برخی دیدگاههای تفسیری به سمت تشبیه و تجسیم متمایل گردد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ابعاد معنایی ظرف «عند» در قرآن کریم پرداخته است. برخی از مهم ترین آنها شامل حکمیت و قضاوت الهی، قطعیت و حتمیت حضور، انتساب ربوبی، قرب و زلفی میباشد. در پایان این نتیجه حاصل شدهاست که با صرفنظر کردن معنای ابتدایی «عند» که موجب جسمانیت و محدودیت حق تعالی می باشد، سایر معانی تناقضی با عقل و آموزه های وحیانی نداشته و بازتاب صحیحی از مفاهیم انتزاعی و غیرحسی را به مخاطب ارائه خواهد داد.
زبان قرآن
سهیلا جلالی کندری؛ حدیث ریاحی
چکیده
گام نخست در شناخت مفاهیم قرآنی، شناخت هسته معنایی واژگان است. در این راستا توجه به ریشهشناسی تاریخی میتواند ما را در شناخت بهتر آن یاری رساند. جستاری در میراث زبانی مسلمانان نشان میدهد که برخی از لغتشناسان به این مسئله توجه داشته و در تبیین مفهوم یک واژه به هسته معنایی آن در زبانهای سامی دقت کردهاند. گام بعدی التفات به سیاق ...
بیشتر
گام نخست در شناخت مفاهیم قرآنی، شناخت هسته معنایی واژگان است. در این راستا توجه به ریشهشناسی تاریخی میتواند ما را در شناخت بهتر آن یاری رساند. جستاری در میراث زبانی مسلمانان نشان میدهد که برخی از لغتشناسان به این مسئله توجه داشته و در تبیین مفهوم یک واژه به هسته معنایی آن در زبانهای سامی دقت کردهاند. گام بعدی التفات به سیاق و باهمآیندها است که در نظام معنایی قرآن کریم از اهمّیّت خاصی برخوردار است. در این راستا زبانشناسی ساختاری خودنمایی خواهد کرد. در پژوهش حاضر برای شناخت واژه «ربّانیّون» از این دو روش بهره میبریم. جمهور مفسران ریشه این واژه را «ربّ» به معنای پروردگار دانسته و الفونون را زائد یا به منظور مبالغه و تفخیم برشمردهاند. در پژوهش حاضر با کاوشی در زبانهای باستانی از این ره آورد دفاع خواهیم کرد که این واژه یک وام واژه از زبان آرامی با شکل آوایی rabban (رَبّان) و لقبی برای دانشمندان و بسیاری از رؤسای مدارس دینی فلسطین بوده است. در زبان گعز نیز به استادان و آموزگاران علوم مختلف و نه صرفاً علوم دینی rabban (رَبّان) گفته میشد. معناشناسی ساختاری نظر مفسران که آنها را عامل به تورات و منقطع از غیر خدا دانستهاند، تأیید نکرده است، بلکه «ربّانیّون» را به دلیل عدم اجرای وظیفه نهی از منکر مورد سرزنش و توبیخ الهی قرار میشمرد.
زبان قرآن
نهله غروی نائینی؛ نصرت نیل ساز؛ محمد حسین اخوان طبسی
چکیده
گزاره «سبّح بحمد ربّک» و مفهوم «تسبیح به حمد» بارها در قرآن کریم تکرار شده است و این تکرار، نشان از اهمیت بالای آن در بینش و منش قرآنی دارد. پرسش از معنای تسبیح به حمد، از ابتدا موردتوجه عالمان و مفسران بوده و آنچه درباره این تعبیر قرآنی بیان شده، عمدتاً مبتنی بر پیشفرضها در علم کلام و مبحث صفات الهی بوده است. از اینرو ...
بیشتر
گزاره «سبّح بحمد ربّک» و مفهوم «تسبیح به حمد» بارها در قرآن کریم تکرار شده است و این تکرار، نشان از اهمیت بالای آن در بینش و منش قرآنی دارد. پرسش از معنای تسبیح به حمد، از ابتدا موردتوجه عالمان و مفسران بوده و آنچه درباره این تعبیر قرآنی بیان شده، عمدتاً مبتنی بر پیشفرضها در علم کلام و مبحث صفات الهی بوده است. از اینرو نمیتوان فهمی متأخر مبتنی بر دانش کلام را به کلام خداوند نسبت داد. این پژوهش در پی پاسخ به این مسأله است که تسبیح به حمد در قرآن کریم و متناسب با فرهنگ دینی عرب، چه معنای دقیقی داشته است. این پژوهش مبتنی بر روش ریشهشناسی و با استفاده از دادههای زبانهای سامی و متون مقدس، پیشینه دو مفهوم تسبیح و حمد را مرور کرده و از این رهگذر به بازخوانی معنای تسبیح به حمد در قرآن کریم پرداخته است. در پایان مشخص شد حمد در گزاره قرآنی «سبّح بحمد ربّک»، نه معنای ستایش که معنای شوق و علاقه را دارد و تسبیح به حمد، حاکی از نوعی ستایش و مناجات مبتنی بر عشقورزی و توجه قلبی است. همچنین تسبیح به حمد برخلاف تسبیح (مطلق)، اشاره به ستایشی غیرمناسکی دارد.
زبان قرآن
فاروق نعمتی؛ پژمان ظفری؛ جواد خانلری
چکیده
محور «همنشینی» یا فرایند «باهمآیی» واژگان، از نشانههای زبانشناختی است که نقش سازندهای در شکلدهی نظام واژگان ایفا میکند. مادّهی «نزل» که یکی از پربسامدترین واژگان قرآنی است، نزدیک به چهارصد بار در قرآن به کار رفته. در بیان تفاوت معنایی دو واژه «إنزال» و «تنزیل» دیدگاههای متفاوتی ...
بیشتر
محور «همنشینی» یا فرایند «باهمآیی» واژگان، از نشانههای زبانشناختی است که نقش سازندهای در شکلدهی نظام واژگان ایفا میکند. مادّهی «نزل» که یکی از پربسامدترین واژگان قرآنی است، نزدیک به چهارصد بار در قرآن به کار رفته. در بیان تفاوت معنایی دو واژه «إنزال» و «تنزیل» دیدگاههای متفاوتی در میان مفسران ارائه شده، برخی تفاوت معنایی آنها را در «نزول دفعی و تدریجی» و برخی در «تعدد نزول» قرآن دانستهاند؛ولی با توجه به همنشینهای این واژهها، مشخص میَشود که چنین نظراتی هماهنگ با بافت آیات نیست،و از دیرباز زبانشناسان بر چنین دیدگاههایی به دلیل عدم تناسب و هماهنگی آن با سیاق آیات، ایراد گرفتند؛ زیرا در بررسی معانی الفاظ قرآن، غافل از زمینه و بافت درونی و بیرونی آیات، ممکن است رهپویان معارف قرآنی را به بیراهه بکشاند. بنابراین در نوشتار حاضر، که به شیوه تحلیلی-توصیفی انجام یافته، به تفاوت معنایی این دو واژه از زاویهی معناشناسی «محور همنشینی» پرداخته شده و دستآورد حاصل نشان میدهد، واژه «إنزال» با واژگان و مفاهیمی همنشین شده، که بر «نزول عام» و حالاتی عمومی، بدون اختصاص به فرد یا مجموعهای خاص دلالت دارد؛ ولی واژه «تنزیل» در بافت آیاتی قرار گرفته که بر «نزولی خاص» برای فرد یا مجموعهی ویژه و یا بر حالات معینی دلالت دارد و تاکید، مبالغه و گستره معنایی بیشتری نسبت به واژه إنزال افاده میکند و همچنین کلمه تنزیل با مفاهیم خاصی از جمله، فرود آمدن باران رحمت «غیث»، «تقدیر و اندازهگیری امور»، «اختصاص قرآن به پیامبر» و «اختصاص نشانههای آفاق و انفس به خداوند»، همنشین شده است.