محمدرضا حاجی اسماعیلی؛ فایضه علی عسگری
چکیده
در اسلوب زبانی قرآن هر یک از واژگان در جای خود مفهومی خاص را افاده میکنند. واژه «إذن» را میتوان از این نوع دانست که در بحث معجزات پیامبران و بهویژه درباره حضرت عیسی علیه السلام کاربرد آن بارزتر است. پژوهش حاضر واژه «إذن» را در لغت و سپس گستره استعمال آن را در ساختار زبانی قرآن واکاویده و دریافته این واژه را نباید براساس ...
بیشتر
در اسلوب زبانی قرآن هر یک از واژگان در جای خود مفهومی خاص را افاده میکنند. واژه «إذن» را میتوان از این نوع دانست که در بحث معجزات پیامبران و بهویژه درباره حضرت عیسی علیه السلام کاربرد آن بارزتر است. پژوهش حاضر واژه «إذن» را در لغت و سپس گستره استعمال آن را در ساختار زبانی قرآن واکاویده و دریافته این واژه را نباید براساس محاورات عرف عام معنا کرد بلکه باید معنای آن را در نظام معنایی قرآن جستجو نمود. سپس با تأمل بر این نکته که «إذن» از صفات فعلی خداوندی است و پیامبران دارای ولایت تکوینی هستند لذا معجزات براساس قانون علیت تحقق مییابند، تبیین کرده که معجزه، گرچه امری خارقالعاده و پرتویی از نمود هستیبخش الهی است که در ظرف دنیا جلوهگر میشود اما نیازمند به مؤثری است که آن با تهذیب نفس به علم شهودی دست یافته و اعمال خارقالعاده به دست او ظهور مییابد؛ لذا اسناد اعجاز به او اسناد حقیقی است و او نهتنها در انجام فعل معجزه ابزار و واسطه نیست که خود تأثیرگذار و نقشآفرین است ولی نه بهگونهای مستقل بلکه براساس نظام علیت فاعلیت قریب او در طول فاعلیت حقیقی خداوند تبیین میشود.
ابراهیم فلاح؛ سجاد شفیع پور
چکیده
اگر تحلیل گفتمان بهمثابه یک روش کیفی در تحقیق در نظر گرفته شود آنگاه با بررسی دیدگاه یا نگرش غالب بر متون در گردش در جامعه و اینکه چه دیدگاهی با کدام زیربنای فکری، یک متن مشخص را تولید کرده میتوان از این طریق حوزههای معنایی در گردش در جامعه که بهدنبال تغییر یا سلطه شکلگیری ذهنیت اجتماعی است را آشکار نمود. در این زمینه مدل ...
بیشتر
اگر تحلیل گفتمان بهمثابه یک روش کیفی در تحقیق در نظر گرفته شود آنگاه با بررسی دیدگاه یا نگرش غالب بر متون در گردش در جامعه و اینکه چه دیدگاهی با کدام زیربنای فکری، یک متن مشخص را تولید کرده میتوان از این طریق حوزههای معنایی در گردش در جامعه که بهدنبال تغییر یا سلطه شکلگیری ذهنیت اجتماعی است را آشکار نمود. در این زمینه مدل تحلیل سه سطحی فرکلاف براساس توصیف، تفسیر و تبیین میتواند مؤثر باشد. از سویی قرآن کریم نیز با بهکارگیری نشانههای مفهومی در قالب کل معناداری همچون سوره شمس سعی در تغییر یا اصلاح کنشهای اجتماعی داشته است. بر همین اساس میتوان با الهامگیری از روش فرکلاف در سورههای قرآن، با تحلیل ساختار متنی همچون واژگان و جملات در سطح توصیف و تطبیق آن با بافت موقعیت در سطح تفسیر گفتمان حاکم، نقش و رابطه آن با گفتمآنهای موجود در سطح جامعه را تبیین نمود. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی سعی بر آن دارد تا با الهامگیری از روش انتقادی فرکلاف زمینه تحلیل سوره شمس را بهمثابه یک گفتمان فراهم نموده و کارکرد اجتماعی آن را تبیین نماید. نتایج حاصله نشان خواهد داد که گفتمآنهای سوره شمس در محوری مقاومتی با گفتمآنهای موجود سطح جامعه سعی در تبیین نظام ارزشی اسلام دارد.
محمد سلطانی رنانی
چکیده
خداوند در قرآن کریم سخنان یا کرداری را از دیگران نقل میکند. برخی از این حکایتها با تأیید یا رد همراه است، ولی برخی دیگر ازایندست آیات تأیید یا رد صریحی در برندارد. مفسران با اینگونه آیات برخوردی دوگانه داشتهاند؛ برخی مفسران، بهویژه جبرگرایان، ازآنجهت که این قول و فعل از خداوند حکایت نشده است و به معصوم نسبت ندارد، آن را ...
بیشتر
خداوند در قرآن کریم سخنان یا کرداری را از دیگران نقل میکند. برخی از این حکایتها با تأیید یا رد همراه است، ولی برخی دیگر ازایندست آیات تأیید یا رد صریحی در برندارد. مفسران با اینگونه آیات برخوردی دوگانه داشتهاند؛ برخی مفسران، بهویژه جبرگرایان، ازآنجهت که این قول و فعل از خداوند حکایت نشده است و به معصوم نسبت ندارد، آن را نامعتبر و غیرقابل استدلال میشمرند و برخی دیگر این دست آیات را مجرای قاعده «تقریر» دانستهاند و بر این اساس آیات حکایت را معتبر و قابل استدلال دانستهاند. قاعده تقریر از این قرار است: هر سخن یا کرداری را که سخنگوی حکیم حکایت کند و آن را رد و انکار ننماید، مورد تأیید و پذیرش وی است. ادله قرآنی، سنت معصومان، اتفاق مفسران و دیگر عالمان دینی و دلیل عقلی، همه بر اعتبار قاعده تقریر در آیات حکایت دلالت دارد. بیگمان جریان قاعده تقریر و استناد به آیات حکایت بر نیافتن رد از سوی گوینده (رد صریح یا ضمنی، متصل یا منفصل) و وجود شرایط منطقی استدلال مبتنی است.
جلیل پروین؛ محمدعلی مهدوی راد؛ فریبا شجاعی
چکیده
یکی از قصههای مشترک در تورات و قرآن کریم، قصه طوفان نوح علیهالسلام است. بااینحال، در آن دو، گسترۀ این عذاب از حیث جهانی یا منطقهای بودن طوفان، دامنۀ هلاکشوندگان و نجاتیافتگان به شکل متفاوتی انعکاس یافته است. همچنین، مبانی الهیاتی، اخلاقی و عقلی این داستان در تورات متفاوت از قرآن است. تورات گسترۀ عذاب را بهصراحت شامل کل ...
بیشتر
یکی از قصههای مشترک در تورات و قرآن کریم، قصه طوفان نوح علیهالسلام است. بااینحال، در آن دو، گسترۀ این عذاب از حیث جهانی یا منطقهای بودن طوفان، دامنۀ هلاکشوندگان و نجاتیافتگان به شکل متفاوتی انعکاس یافته است. همچنین، مبانی الهیاتی، اخلاقی و عقلی این داستان در تورات متفاوت از قرآن است. تورات گسترۀ عذاب را بهصراحت شامل کل کرۀ زمین و شامل همۀ موجودات روی زمین معرفی میکند درحالیکه مفسران قرآن در این مورد اختلاف دیدگاه دارند. برخی مفسران از عالمگیر بودن طوفان و برخی دیگر از محلی بودن آن دفاع کردهاند. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی تدوین شده است، پس از نقل و نقد دیدگاه تورات و نیز تحلیل اهم آراء مفسران و بیان دلایل قرآنی، روایی و عقلی هر دیدگاه، به نقد نگرۀ جهانی بودن طوفان پرداخته شده است و نهایتاً از محلی بودن طوفان، دفاع شده است.
فرهاد احمدی آشتیانی؛ نهله غروی نائینی؛ محمدمهدی ذوالفقارزاده
چکیده
در دست داشتن تصویری روشن و صحیح از آینده بسیار حائز اهمیت است. با آنکه آیات پرشماری از قرآن کریم نیز به توصیف مقاطع زمانی آینده و رویدادهای عظیم پیش رو پرداختهاند، هنوز ترسیمی دقیق، روشن و یکتا بر پایه قرآن و روایات صحیح از حوادث آینده و آنچه بشریت به استقبال آن میرود، در دست نیست. در این میان پرداختن به موضوع «نفخ صور» نقش ...
بیشتر
در دست داشتن تصویری روشن و صحیح از آینده بسیار حائز اهمیت است. با آنکه آیات پرشماری از قرآن کریم نیز به توصیف مقاطع زمانی آینده و رویدادهای عظیم پیش رو پرداختهاند، هنوز ترسیمی دقیق، روشن و یکتا بر پایه قرآن و روایات صحیح از حوادث آینده و آنچه بشریت به استقبال آن میرود، در دست نیست. در این میان پرداختن به موضوع «نفخ صور» نقش محوری در ترسیم مقاطع زمانی در پیش رو، از جمله ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه و قیامت دارد. چرا که براساس آیات قرآن کریم، بهدنبال هر نفخ صور تحولاتی عظیم در پهنهای گسترده که تمام آسمانها و زمین را در برمیگیرد، رخ میدهد. تا جایی که شرایط قبل و بعد هر نفخ صور بهعنوان یک نقطه عطف در سیر مقاطع زمانی پیش روی بشریت، بسیار با هم متفاوت است. بررسی آیات مربوط به نفخ صور در قرآن کریم نشان میدهد که در قرآن از سه نفخ صور متفاوت با پیامدهای گوناگون در مقاطع زمانی آینده صحبت شده است. با تمرکز بر جایگاه زمانی سه نفخ صور یادشده که همگی در آینده به وقوع خواهند پیوست و تأکید بر ترتیب بهوقوع پیوستن این نفخهها بر روی خط سیر زمان، این سه نفخ صور به ترتیب زمانی عبارتاند از: نفخ صور فزع (بعد از ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه)، نفخ صور اماته (قبل از قیامت) و نفخ صور احیاء (در آستانه برپایی قیامت).
احمد پاکتچی؛ محمدحسین شیرزاد؛ محمدحسن شیرزاد
چکیده
«نذر» ازجمله مادههایی در قرآن کریم است که نقشی مؤثر در ساخت برخی مفاهیم کلیدی ایفا کرده است. از یک سو باید از «نَذر» یاد کرد که ازجمله انگارههای دینی محسوب میشود که ناظر به منسکی خاص در رابطه انسان با خداوند متعال است. از دیگر سو، با طیفی از واژگان چون «إنذار»، «مُنذِر» و «نَذیر» مواجهیم که با ...
بیشتر
«نذر» ازجمله مادههایی در قرآن کریم است که نقشی مؤثر در ساخت برخی مفاهیم کلیدی ایفا کرده است. از یک سو باید از «نَذر» یاد کرد که ازجمله انگارههای دینی محسوب میشود که ناظر به منسکی خاص در رابطه انسان با خداوند متعال است. از دیگر سو، با طیفی از واژگان چون «إنذار»، «مُنذِر» و «نَذیر» مواجهیم که با معنای «ترس» و «هراس» در ارتباطند. قاطبه لغویان و مفسران قرآن کریم، در بحث از ماده «نذر» به ذکر این معانیِ بهظاهر نامرتبط بسنده کرده، نسبت به وقوع اشتراک لفظی (همنامی) یا معنوی (چندمعنایی) سکوت اختیار کردهاند. پژوهش حاضر بر پایه این دیدگاه که مطالعۀ پیشینۀ تاریخیِ واژگانِ مشترک از طریق ریشهشناسی، ابزار کارآمدی برای تمییز اشتراک لفظی از معنوی است، به ریشهیابی «نذر» پرداخته، میکوشد همگرایی ریشهای میان «نَذر» و «إنذار» را به اثبات رساند. این مطالعه نشان میدهد، «نَذر» در بافت نزول قرآن کریم بر منسکی خاص اطلاق میگردد که طی آن، نذرکننده بهمنظور ایمنی ازآنچه میهراسد، با خداوند متعال پیمان میبندد که در صورت برخورداری از حمایتهای الهی، عملی را انجام دهد یا ترک نماید.
محمد حسین اخوان طبسی؛ روح الله داوری
چکیده
«قسط» یکی از مفاهیم کلیدی در قرآن کریم و ناظر به انگاره عدالت است. این انگاره در حوزههای مختلف علوم انسانی نظیر علوم سیاسی، اقتصاد، حقوق و مطالعات اجتماعی مورد توجه است. گرچه عالمان مسلمان - و از جمله لغتشناسان- درباره مفهوم قسط مطالعه کرده و درنهایت مؤلفههای معنایی «عدالت» و «سهم و نصیب» را برای آن برشمردهاند، ...
بیشتر
«قسط» یکی از مفاهیم کلیدی در قرآن کریم و ناظر به انگاره عدالت است. این انگاره در حوزههای مختلف علوم انسانی نظیر علوم سیاسی، اقتصاد، حقوق و مطالعات اجتماعی مورد توجه است. گرچه عالمان مسلمان - و از جمله لغتشناسان- درباره مفهوم قسط مطالعه کرده و درنهایت مؤلفههای معنایی «عدالت» و «سهم و نصیب» را برای آن برشمردهاند، اما ازآنجاکه مفهوم عدالت، خود تیرگی معنایی دارد و مؤلفههایش روشن نیستند، همچنان جای یک مطالعه معناشناختی درباره این مفهوم کلیدی قرآنی حس میشود. نگارنده در این مقاله قصد دارد با بهرهگیری از نظریات مختلف در حوزه معناشناسی، نظیر روابط همنشینی، حوزههای معنایی و مؤلفههای معنایی و نیز استفاده از روشهای متنوع زبانشناسی تاریخی مانند ریشهشناسی، گونهشناسی و مطالعات زبانهای سامی، تحلیلی معناشناختی از واژه قرآنی «قسط» ارائه دهد. در قدم اول مؤلفههای معنایی واژه قسط براساس ریشهشناسی این واژه کشف میشوند. در قدم بعد نیز با استخراج حوزههای معنایی کاربرد قسط در قرآن کریم، حضور این مؤلفههای معنایی در بافت کاربرد آیات سنجیده خواهد شد. نتیجه آنکه قسط دارای مؤلفههای معنایی «قانون»، «حق و نصیب» و «حق و راستی» است و در قرآن کریم، در حوزههای احکام حقوقی، احکام قضایی، احکام معاملات اقتصادی و عدالت در کنشهای اجتماعی به کار رفته است.
محمدرضا شاهرودی؛ حمید حسن زاده
چکیده
تفسیر قرآن کریم پس از آنکه دورههای نخستین خود را پشت سر گذاشت و حدیث (بهعنوان تنها منبع شناخت) در تفسیر قرآن نقش ایفا نکرد، صبغه اجتهادی به خود گرفت و نیازمند منابع بیشتر برای فهمی دقیقتر شد. بهویژه اینکه آن منبع، جنبه شرعی داشته و دارای سنخیت کاملی با خود قرآن از جهت انتساب به معصوم باشد. در جستجوی این مهم با منبع یا اصلی دیگر ...
بیشتر
تفسیر قرآن کریم پس از آنکه دورههای نخستین خود را پشت سر گذاشت و حدیث (بهعنوان تنها منبع شناخت) در تفسیر قرآن نقش ایفا نکرد، صبغه اجتهادی به خود گرفت و نیازمند منابع بیشتر برای فهمی دقیقتر شد. بهویژه اینکه آن منبع، جنبه شرعی داشته و دارای سنخیت کاملی با خود قرآن از جهت انتساب به معصوم باشد. در جستجوی این مهم با منبع یا اصلی دیگر برای تفسیر قرآن یعنی ادعیه رسیده از معصومان مواجه میگردیم؛ چه حجیت این ادعیه بهمثابه خبر صحیح برای تفسیر قرآن است. ادعیه دارای ظرفیت گستردهای برای تفسیر است؛ لذا میتوان به آن بهعنوان یکی از منابع تفسیری نگریست؛ چه، این معارف دینی علاوه بر فلسفۀ اصلی خود، یعنی عرض نیاز انسان در پیشگاه خالق متعالی و درخواست بخشش، دربردارندۀ وجوه مشترکی از معارف الهی با قرآن است. البته در ادعیه بهطور صریح به تفسیر آیات قرآن پرداخته نشده اما مضامین برخی از این دعاها بدون تردید، تفسیر آیاتی از قرآن محسوب میشود. تفسیر قرآن براساس ادعیه شامل گونههای مختلفی از این قرار است: تبیین اجمال مفردات، رفع ابهام آیات، تفصیل امور کلی، بیان مصداق مفاهیم، تعلیل مضامین آیات، کشف وجوه اعرابی و پاسخ به پرسشهایی که ممکن است دربارۀ یک آیه مطرح شود. همچنین در این گفتار، به رجحان تفسیر مطرحشده در دعا بر سایر آرای تفسیری توجه داده شده و به ادعیه و تفسیر بیانشده در آن، بهعنوان یکی از مرجحات در تعارض آرای تفسیری نگریسته شده است.