سید رضا مؤدب؛ علی اکبر مومنی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی چگونگی تأثیرپذیری مارتین لوتر از ریکالدو دومنته کروچه در رویکرد انتقادی به قرآن کریم است. مارتین لوتر بنیانگذار نهضت پروتستان از معدود کسانی است که زمینه تغییر در تاریخ را فراهم نمود، اما او به همان میزان که تأثیرگذار بوده، تأثیرپذیر نیز بوده است. بسیاری از اندیشههای لوتر متأثر از اندیشمندان قرون وسطی است. ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی چگونگی تأثیرپذیری مارتین لوتر از ریکالدو دومنته کروچه در رویکرد انتقادی به قرآن کریم است. مارتین لوتر بنیانگذار نهضت پروتستان از معدود کسانی است که زمینه تغییر در تاریخ را فراهم نمود، اما او به همان میزان که تأثیرگذار بوده، تأثیرپذیر نیز بوده است. بسیاری از اندیشههای لوتر متأثر از اندیشمندان قرون وسطی است. او بهطور خاص در مواجهه با قرآن، از ریکالدو دومنته کروچه کشیش دومینیکی و مبلغ مسیحی قرن سیزدهم اثر پذیرفته است. لوتر از طریق رساله ریکالدو با اسلام و قرآن آشنا شد و به انتقاد جدی از قرآن پرداخت؛ او که ابتدا مؤثرترین دفاع در برابر جاذبه اسلام را استقامت در باورهای مسیحی میدانست، با تغییر روش، تحت تأثیر ریکالدو بهترین رویکرد را نشان دادن خطاهای دین اسلام معرفی کرد. لوتر ضمن حمله به قرآن، آن را وحیانی و معتبر ندانست. با این همه، تلاش کرد از قرآن بهعنوان مبنای اثبات آموزههای اساسی مسیحیت مانند تثلیث و الوهیت مسیح استفاده کند. گرچه لوتر در ادعاها و موضعگیری علیه اسلام و قرآن دنبالهرو ریکالدو است، اما رفتاری تهاجمیتر و تندتر از او دارد.
احد فرامرز قراملکی؛ سید هدایت جلیلی؛ هاجرخاتون قدمی جویباری
چکیده
تفسیر قرآن بهمنزله کنش اختیاری مفسران، افزون بر بایستههای هرمنوتیکی و روششناختی، مشمول بایستههای اخلاقی است. این بایستهها مفسر را در دوراهیهای انتخاب، یاری میکنند. التزام به اخلاق تفسیر منوط به وجود اصول اخلاقی برای تفسیر، آگاهی نسبت به آنها و نیز اراده معطوف به کاربست آنهاست. اصول اخلاقی تفسیر نیز به نوبۀ خود باید مستدل ...
بیشتر
تفسیر قرآن بهمنزله کنش اختیاری مفسران، افزون بر بایستههای هرمنوتیکی و روششناختی، مشمول بایستههای اخلاقی است. این بایستهها مفسر را در دوراهیهای انتخاب، یاری میکنند. التزام به اخلاق تفسیر منوط به وجود اصول اخلاقی برای تفسیر، آگاهی نسبت به آنها و نیز اراده معطوف به کاربست آنهاست. اصول اخلاقی تفسیر نیز به نوبۀ خود باید مستدل و مستند به اصول اخلاقی عام باشد. از این رو، تدوین و تبیین اصول برای اخلاقی کردن ساحت تفسیر متن با چالشهایی روبهروست. با عبور از این چالشها، میتوان اصولی عام برای تفسیر هر متن پیش نهاد و برای متون ویژه و خاص، اصولی ویژه. از این میان، قصدمندی ماتن، حمل بر صحت، مواجهۀ تحلیلی و نقادانه با متن، پرهیز از سادهسازی و قویسازی متن را میتوان بهعنوان اصول عام اخلاقی برای تفسیر متون برشمرد و مواردی چون: محوریت ارادۀ الهی در انتساب معنا به متن؛ پایبندی به قواعد تفسیر؛ احتیاط علمی و پرهیز از مواجهۀ خام و عجولانه در بیان معانی آیات؛ تمایز بین بیان متن و درباره متن؛ پرهیز از اتّباع متشابه؛ پایبندی به انصاف و مواجهۀ عادلانه؛ انتقادپذیری و توجه به خرد جمعی؛ امانتداری در نقل؛ آگاهی از مبانی کلامی و اعتقادی مربوط به قرآن و مؤلف قرآن؛ اصلاح نفس و آرایش نفس به فضائل اخلاقی.
فاطمه صالحی؛ جعفر نکونام؛ محمد هادی امین ناجی
چکیده
دیدگاه اختصاص خطابهای قرآن به معصومان بر برخی ادله روایی تکیه دارد که مهمترین آنها را میتوان روایات دارای عبارت من خوطب به، روایات نحن الراسخون، حدیث ثلقین، احادیث دوری قرآن از عقلهای مردمان، روایات بیان تفصیل احکام مجمل قرآن و روایات انحصار تفسیر از سوی امام علی علیهالسلام دانست. بررسی سندی این روایات بهجز درباره حدیث ...
بیشتر
دیدگاه اختصاص خطابهای قرآن به معصومان بر برخی ادله روایی تکیه دارد که مهمترین آنها را میتوان روایات دارای عبارت من خوطب به، روایات نحن الراسخون، حدیث ثلقین، احادیث دوری قرآن از عقلهای مردمان، روایات بیان تفصیل احکام مجمل قرآن و روایات انحصار تفسیر از سوی امام علی علیهالسلام دانست. بررسی سندی این روایات بهجز درباره حدیث ثقلین که متواتر است نشاندهنده ضعف اغلب آنهاست. از لحاظ دلالی نیز علاوه بر اینکه مضامین آنها افاده اختصاص خطابهای قرآن به معصومان نمیکند، در رویارویی با ادله قطعی و محکم قرآنی و روایی مانند آیات قرآن در بیان بودن قرآن برای مردم، خطاب صریح به مردم، اهل کتاب و مشرکان، توصیه مردم به تدبر در قرآن، وجود توبیخ و سرزنش و تهدید و عتاب در خطابها، پاسخ به سؤالات و استفتائات مردم و روایات همسو با این آیات این دیدگاه را مخدوش و مردود میسازد.
محمد توکلی پور
چکیده
غزالی متأثر از تمایلات عارفانه خود، تنها زبان عارفان را کاشف از معانی حقیقی الفاظ و گزارههای وحیانی میداند. ما در این پژوهش بر آنیم تا مبانی این دیدگاه را تبیین نماییم: وی براساس مبنای وجودشناختی خود، عالم شهادت را بهمثابه مثال یا حتی سایه عالم غیب معرفی مینماید. در بررسی مبنای معرفتشناختی غزالی، ارزیابی وی از ابزارهای معرفتی ...
بیشتر
غزالی متأثر از تمایلات عارفانه خود، تنها زبان عارفان را کاشف از معانی حقیقی الفاظ و گزارههای وحیانی میداند. ما در این پژوهش بر آنیم تا مبانی این دیدگاه را تبیین نماییم: وی براساس مبنای وجودشناختی خود، عالم شهادت را بهمثابه مثال یا حتی سایه عالم غیب معرفی مینماید. در بررسی مبنای معرفتشناختی غزالی، ارزیابی وی از ابزارهای معرفتی انسان و قلمرو دلالت آنها حکایت از آن دارد که بهمدد شهود عرفانی میتوان در مرتبه روح قدسی نبوی به فهم حقیقی سخن خدا و حتی مشارکت در نبوت توفیق یافت. در مبنای انسانشناسانه غزالی، «قلب» آدمی محل اشراق تمامی علوم ملکی و ملکوتی و مُدرک وحی و الهام است و «خیال» نیز در انسان، قوه انتزاع حقایق ملکوتی از صور مثالی است. غزالی بررسی خود درباره ساختار قرآن و علوم مندرج در آن را بر مبنایی عرفانی استوار میسازد. بهعلاوه، وی بر مبنای تناظر مراتب جهان، انسان و قرآن بر این باور است که انسان واجد صورتی مختصر از جهان و مشتمل بر مراتب عوالم ملک و ملکوت است. از سوی دیگر، قلب آدمی قابلیت دارد تا با سلوک عارفانه خود، جمیع علوم را که مندرج در قرآن نیز میباشند شهود نماید و بدین طریق به فهم قرآن و نیز افعال الهی در جهان نائل آید.
ابوالقاسم ارمی؛ سید حسن وحدتی شبیری
چکیده
از موضوعات مهم در حقوق کیفری، مسأله کشف و اثبات جرم و تحصیل دلیل از طریق مشروع و قانونی است بهگونهای که مهمترین دلیل در کشف و اثبات یک واقعه مجرمانه چنانچه در تحصیل آن ضوابط قانونی لحاظ نشود، فاقد اعتبار است. هدف ما در این نوشتار این است که اولاً عدم رعایت اصل مشروعیت دلیل و مقدمات آن میتواند ادله تحصیلی را در معرض بیاعتباری ...
بیشتر
از موضوعات مهم در حقوق کیفری، مسأله کشف و اثبات جرم و تحصیل دلیل از طریق مشروع و قانونی است بهگونهای که مهمترین دلیل در کشف و اثبات یک واقعه مجرمانه چنانچه در تحصیل آن ضوابط قانونی لحاظ نشود، فاقد اعتبار است. هدف ما در این نوشتار این است که اولاً عدم رعایت اصل مشروعیت دلیل و مقدمات آن میتواند ادله تحصیلی را در معرض بیاعتباری قرار دهد. ثانیاً چنانچه پلیس از شیوههای متعارف نتواند با جرائم پیچیده و سازمانیافته و امنیتی برخورد کند، میتواند به شیوه دامگستری عمل نماید؟ سؤال این است که در صورت لزوم با چه توجیه شرعی و قانونی میتواند اقدام نماید؟ آیا فقه امامیه پاسخگوی این سؤال هست؟ در اینجا ما با مطالعه منابع موجود و بررسی ادله و تأسیس اصل قانونی بودن تحصیل دلیل، به این نتیجه میرسیم که فقط در برخورد با دشمنان و مجرمین حرفهای و امنیتی این هم تا رفع ضرورت میتوانیم به این شیوه عمل کنیم و در سایر موارد مجاز به دامگستری نیستیم. پس اصل عدم مشروعیت دامگستری است، مگر در موارد خاص و استثنائی که در این مقاله به آن میپردازیم.
محمد علی تجری؛ محمد تقدمی صابری
چکیده
بهاء الدین محمد بن حسین عاملی (953-1030ق) بشناخته به «شیخ بهایی» در تفسیر گرانسنگ العروة الوثقی آرای مفسران در تفسیر سوره حمد را گزارش کرده، پس از تحلیل و نقد، هر یک را در ترازوی صحتوسقم نهاده، دیدگاه خویش را بازتابانده است. ارائه و تحلیل گزارشها و نقدهای شیخ بهایی دربارۀ استقلال یا اتحاد سورههای «ضحی و شرح» و «فیل و ...
بیشتر
بهاء الدین محمد بن حسین عاملی (953-1030ق) بشناخته به «شیخ بهایی» در تفسیر گرانسنگ العروة الوثقی آرای مفسران در تفسیر سوره حمد را گزارش کرده، پس از تحلیل و نقد، هر یک را در ترازوی صحتوسقم نهاده، دیدگاه خویش را بازتابانده است. ارائه و تحلیل گزارشها و نقدهای شیخ بهایی دربارۀ استقلال یا اتحاد سورههای «ضحی و شرح» و «فیل و قریش»، نیز «جزئیت یا عدم جزئیت بسمله» از مهمترین اهداف این مقاله است. مقاله فراروی نشان میدهد شیخ بها استدلال به وجود پیوند معنایی میان سورههای یادشده (دوبهدو)، سخن اخفشین و عدم فصل میان این سورهها در مصحف اُبی بن کعب را برای اثبات اتحاد این سورهها سست میداند. نیز شیخ بها بر پایه روایات امامان علیهمالسلام، «بسلمه» را آیه قرآن و جزء سوره میشمرد و به وجوب قرائت آن در نماز قائل است.
منیر زیبائی؛ سید حسین سیدی
چکیده
قرآن بهعنوان معجزه تاریخ برای ترسیم معانی و معارف گوناگون از تمهیدات ادبی و هنری خاصی بهره گرفته و آنها را در قالبی بینظیر در دسترس همگان قرار داده است. در حوزۀ زبانشناسی روش تحلیل ساختار، روشی نوین در فهم و درک این مفاهیم است که در قالب بررسی ساختار آوایی، صرفی، نحوی و بلاغی سورهها به بررسی ارتباط میان اجزای آیات میپردازد ...
بیشتر
قرآن بهعنوان معجزه تاریخ برای ترسیم معانی و معارف گوناگون از تمهیدات ادبی و هنری خاصی بهره گرفته و آنها را در قالبی بینظیر در دسترس همگان قرار داده است. در حوزۀ زبانشناسی روش تحلیل ساختار، روشی نوین در فهم و درک این مفاهیم است که در قالب بررسی ساختار آوایی، صرفی، نحوی و بلاغی سورهها به بررسی ارتباط میان اجزای آیات میپردازد تا از طریق کشف نظام حاکم در ساخت عناصر تشکیلدهنده سوره نشان دهد که چگونه سازههای زبانی متن مضمون و محتوای آن را انتقال میدهد. سوره یوسف از سورههایی است که با مؤلفههای متنیِ ضرباهنگ، واژگان، نحو و بلاغت بینظیر خود معنای جهاد و پیکار با نفس را بهگونهای شگرف به تصویر میکشد؛ اما مقاله حاضر بهسبب گستردگیِ بحث تحلیل ساختاری، بیشتر بر تحلیل ساختار آوایی این سوره تمرکز نموده تا با واکاوی آن در قالبی توصیفی- تحلیلی، ضمن آشکار نمودن گوشههایی از لطایف، دقایق و رموز هنری و جنبههای زیباشناختی آن نشان دهد که نظام آوایی این سوره تا چه اندازه در آفرینش مضمون مبارزه و برانگیختن مخاطب و پویایی متن مؤثر بوده است. دستاورد این پژوهش نشان میدهد که ساختار آوایی سوره یوسف در کنار بافتهای متنی دیگر با غرض سوره و مضمون جهاد و پیکار با نفس کاملاً همسو بوده و قرآن از همۀ ظرفیتها و امکانات برای تبلیغ پیام سعادت بهره برده است.
محمد سبحانی نیا
چکیده
ذیل آیه 59 سوره احزاب، پس از اعلان حکم حجاب برای زنان مؤمن، عبارت ﴿ذلِکَ أَدنى أَن یُعرَفنَ فَلا یُؤذَینَ﴾ آمده است که از آن برداشتهای گوناگون صورت گرفته است. بسیاری از تفاسیر متأثر از پارهای شـأن نزولها، مقصـود از شناخته شدن را تمایز زنان آزاد از کنیزان دانستهاند و بعضی، از آن بهعنوان علت حکم به حجاب یاد کردهاند و از منتفی ...
بیشتر
ذیل آیه 59 سوره احزاب، پس از اعلان حکم حجاب برای زنان مؤمن، عبارت ﴿ذلِکَ أَدنى أَن یُعرَفنَ فَلا یُؤذَینَ﴾ آمده است که از آن برداشتهای گوناگون صورت گرفته است. بسیاری از تفاسیر متأثر از پارهای شـأن نزولها، مقصـود از شناخته شدن را تمایز زنان آزاد از کنیزان دانستهاند و بعضی، از آن بهعنوان علت حکم به حجاب یاد کردهاند و از منتفی بودن کنیزداری در عصر حاضر، به عدم لزوم حجاب رأی دادهاند. نوشته پیش رو، با توجه با قرائن درونمتنی و برونمتنی، بر آن است که آیه مذکور، برخلاف برداشت بیشتر مفسران، هرگز در مقام بیان تمایز شأن طبقاتی و اخلاقی و اجتماعی کنیزان از زنان آزاد نیست. بلکه مراد، بازشناسی زنان عفیف است. این آیه مانند موارد مشابه، تنها به فلسفه حجاب پرداخته است. درنهایت میتوان گفت: قرآن مجید، حق عفاف جنسی را برای تمامی زنان، ولو کنیزان به رسمیت شناخته است. شیوه پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی با متکی بر مبانی شناختهشده تفسیری است.
محمدحسن احمدی
چکیده
آیات قرآن کریم، میتوانند مورد «برداشت تاریخی» و «برداشت توسعهای» واقع شوند. در برداشت تاریخی، توجه خوانشگر متن به زمینه متن، خاستگاه صدور کلام، سبب صدور و سبب نزول است و این خاستگاه، قابل تعمیم نیست. در برداشت توسعهای، اگرچه متن در ارتباط با زمینه متن معنا پیدا میکند؛ اما محل نزاع، خود متن است نه زمینه متن و آنچه بهعنوان ...
بیشتر
آیات قرآن کریم، میتوانند مورد «برداشت تاریخی» و «برداشت توسعهای» واقع شوند. در برداشت تاریخی، توجه خوانشگر متن به زمینه متن، خاستگاه صدور کلام، سبب صدور و سبب نزول است و این خاستگاه، قابل تعمیم نیست. در برداشت توسعهای، اگرچه متن در ارتباط با زمینه متن معنا پیدا میکند؛ اما محل نزاع، خود متن است نه زمینه متن و آنچه بهعنوان یک معیار در تحدید گستره برداشت توسعهای عمل میکند؛ «مراد جدی» متکلم است. برای رسیدن به تبیین جایگاه «مراد جدی» در تفسیر، دو مسأله: «ارادیبودن استعمال» و «فاصله بین خوانش و استعمال»، اهمیت پیدا میکنند. «دقت معنایی»، «سیاق گفتاری»، «معنای طیفی» و «زبان خاص»، عواملی هستند که «ارادی بودن استعمال» را تبیین میکنند؛ چنانچه «اصل تغایر» و «اصل زمینه متن»، مسأله «فاصله بین خوانش و استعمال» را روشن مینمایند. درمجموع بررسی همه این موارد، زمینه را برای اثبات فرضیه این مقاله و تأسیس یک اصل در حوزه تفسیر و زبان قرآن کریم با عنوان اصل: «لزوم احراز مراد جدی»، فراهم میکند.**
علی اسودی؛ فاطمه خلجی؛ خدیجه احمدی بیغش
چکیده
ترجمه قرآن کریم همیشه دستخوش چالشها و انتقادهای متعددی بوده و ترجمه ساختارها و ادوات نحوی از مهمترین مصادیق این مقوله به شمار میرود. یکی از این مصادیق ترجمه «کاد»ی منفی است. بررسی میدانی معنای «کاد» منفی در بعضی ترجمههای فارسی قرآن، حکایت از ابهام به وجود آمده ناشی از رویکرد مترجم است که آیا حرف نفی، مختص فعل «کادَ» ...
بیشتر
ترجمه قرآن کریم همیشه دستخوش چالشها و انتقادهای متعددی بوده و ترجمه ساختارها و ادوات نحوی از مهمترین مصادیق این مقوله به شمار میرود. یکی از این مصادیق ترجمه «کاد»ی منفی است. بررسی میدانی معنای «کاد» منفی در بعضی ترجمههای فارسی قرآن، حکایت از ابهام به وجود آمده ناشی از رویکرد مترجم است که آیا حرف نفی، مختص فعل «کادَ» بوده، یا فعل پس از «کادَ» (خبر کاد) را نیز منفی میکند؛ و یا اصولاً «کادَ» به شکل منفی، چه مفهومی را القاء میکند. نقد و ارزیابی آسیبشناسی بعضی ترجمههای موجود در این زمینه و بررسی توصیفی- تحلیلی آرای بعضی مفسران و نحوییون، مشخص میدارد آیاتی که دارای «کاد»ی منفی است به دو دسته آیات تمثیلی و غیر تمثیلی تقسیم میشوند. در آیات تمثیلی نفی «کاد» در راستای نفی مقاربه برای مبالغه عدم رخداد فعل؛ و در آیات غیرتمثیلی حرف نفی وارد بر «کاد» مختص فعل پس از «کاد»(خبر کاد) میباشد که موجب اثبات رخداد فعل پس از نوعی رنج، سختی و اکراه خواهد بود.
نهله غروی نائینی؛ محمد اکبری
چکیده
تلاش برای فهم دقیقتر از مفهوم «السماوات السبع» که در هفت آیه از قرآن کریم بهصراحت مطرح شده است از نخستین قرن اسلام آغاز و تاکنون نیز ادامه دارد. یکی از دیدگاههایی که در میان محققان متقدم و متأخر در تبیین این مفهوم مطرح گردیده، هفت آسمان مذکور را در محدوده منظومه شمسی تعریف کرده است. این مقاله، نظریه فوق را بر مجموعهای از ...
بیشتر
تلاش برای فهم دقیقتر از مفهوم «السماوات السبع» که در هفت آیه از قرآن کریم بهصراحت مطرح شده است از نخستین قرن اسلام آغاز و تاکنون نیز ادامه دارد. یکی از دیدگاههایی که در میان محققان متقدم و متأخر در تبیین این مفهوم مطرح گردیده، هفت آسمان مذکور را در محدوده منظومه شمسی تعریف کرده است. این مقاله، نظریه فوق را بر مجموعهای از شواهد روایی شامل روایاتی که متضمن وجود بیتالمعمور و طوبی و کوثر و سدرةالمنتهی و جنةالماوی در این آسمانها است و نیز روایات معراج که حاکی از ملاقات رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم با پیامبران الهی در آسمانها است بههمراه روایات دال بر وسعت و فاصله بسیار زیاد آسمانهای هفتگانه و همچنین روایات دال بر مجهول بودن ماهیت السماوات السبع در عصر اهلبیت علیهمالسلام، عرضه نموده و تنافی و تعارض کامل میان مضمون روایات اهلبیت علیهمالسلام با نظریه فوق را استنباط نموده است.
سیدمحمدرضا حسینی نیا
چکیده
مسأله تناسب و ارتباط میان فرازهای آیۀ سوم سورۀ مائده از جمله مسائل اختلافی در بین مفسران است. برخی مفسران فراز ﴿الیَومَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن دِینِکُم فَلا تَخشَوهُم وَ اخشَونِ. الیَومَ أَکمَلتُ لَکُم دِینَکُم وَ أَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسلامَ دِیناً﴾ را جملۀ معترضه دانسته و قائل به عدم تناسب شدهاند، ...
بیشتر
مسأله تناسب و ارتباط میان فرازهای آیۀ سوم سورۀ مائده از جمله مسائل اختلافی در بین مفسران است. برخی مفسران فراز ﴿الیَومَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن دِینِکُم فَلا تَخشَوهُم وَ اخشَونِ. الیَومَ أَکمَلتُ لَکُم دِینَکُم وَ أَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسلامَ دِیناً﴾ را جملۀ معترضه دانسته و قائل به عدم تناسب شدهاند، برخی نیز فراز مذکور را با فراز ﴿حُرِّمَت عَلَیکُمُ المَیتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحمُ الخِنزِیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیرِ اللهِ بِهِ وَ المُنخَنِقَةُ وَ المَوقُوذَةُ وَ المُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطِیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیتُم وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَن تَستَقسِمُوا بِالأَزلامِ﴾ مرتبط دانسته و در عین حال وجه تناسب قابل توجهی را بیان نکردهاند. بر این اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین مسألۀ دانش تناسب و ارتباط جملهها، آیهها و سورههای قرآن کریم، دیدگاههای مفسران دربارۀ رابطهمندی و یا عدم ارتباط میان فرازهای آیۀ مذکور را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که با توجه به عدم تحریف قرآن کریم و چینش توقیفی آیات و سورههای آن؛ بین فرازهای آیۀ مورد بحث، وجوه تناسب و رابطهمندی قابل توجهی وجود دارد.